به قیافه یکی دوتایشان اصلا نمیآید که گواهینامه داشته باشند. اما خیالی نیست! کسی بهشان گیر نمیدهد. تصادف هم بکنند، خون از دماع کسی نمیآید؛ آنها نشستهاند پای بازی رایانهای!
سالن بازیهای رایانهای دیجیتال اولین نمایشگاه صنعت دیجیتال، پاتوق عشاق بازیهای رایانهای است که مجانی بنشینند و به جای ویراژدادن لامبورگینی در خیابانهای نیویورک، از همین 206های خودمان برای لولهکردن آسفالت اتوبانها استفاده کنند.
نمایشگاه، بهصورت کاملا mp3 در 5 سالن جمعوجور جنوبی محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار شده و هرکس در دنیای صفر و یک، ادعایش میشود، حی و حاضر است؛ از موبایلبازها تا اهالی درس و تدریس و البته اهالی مطبوعاتی آنلاین و عشق بازیها آمدهاند که هرچی با ابتکار ایرانی خودشان برای بازار تدارک دیدهاند، رو کنند.
ته نمایشگاه، اختصاص دارد به علاقهمندان فرهیختهتر که به فکر فعالیت فرهنگی در عرصه دنیای مجازیاند. آنجا، پاتوق وبلاگنویسهاست، به اضافه خبرنگارها و خبرگزارها! همه نوع نویسنده دست به کیبوردی اینجا هست؛ انگار مطبوعاتیهای کشور، قصد کرده باشند دراین چند روز، تلافی برگزارنشدن نمایشگاه مطبوعات را دربیاورند.
چند تا رسانه؟
اصلا نرمافزار چندرسانهای یعنی چه؟ اینجا در 4تا سالنی که ملت با این عنوان دور هم جمع شدهاند همهچیز پیدا میشود؛ از CDهای «خاله سارا» بگیر تا نسخه نرمافزاری جعبه لایتز. فیلم، نوحه، جزوه درسی، اطلس طلایی و جغرافیایی و هر چیزی که به ذهنتان بیاید و نمونه واقعی داشته باشد. 241غرفه علم شده تا ابزار ورود شما را به این دنیا فراهم کند.
در همان ورودی، اگر پایه یادگرفتن IT باشید، میتوانید یک مجموعه CD با تخفیف 40 درصد بخرید. 2 تا جوان شیک و پیک که وجناتشان به خود بیل گیتس میخورد، درحال توجیهکردن مراجعان هستند؛ «شما کدام استاد را پیدا میکنید که یکسره، بدون نوشیدن یک لیوان آب یا غرغر و دودرکردن، 29 ساعت تمام به شما درس بدهد؟»
جلوتر، چند تا جوان که برای همیشه عرق دانشگاه شریف را دارند ایستادهاند. تیریپشان آخر بچهدرسخوانهاست. آنها بالاخره بسته سیستمعامل لینوکس شریف را تمام کردهاند و کلی مدعیاند روی دست سیستمعامل ویندوز بلند شدهاند.
سالن به اندازه کافی شلوغ است. اما نه آنقدر که راهبندان شود. اینجا اغلب آدمها دنبال یک فرم نرمافزاری و دیجیتالی مشخص از زندگی آمدهاند و جلوی همه غرفهها زیاد نمیمانند. یکی از غرفههای فرهنگی، توی همین شلوغی، برای حضار مسابقه sms گذاشته. سوالش هم این است که «ایران در جنگ 8 ساله، از چند کشور اسیر گرفت؟». البته جوایزشان برعکس سؤال، کاملا دیجیتال است؛ «لپتاپ و دوربین هندیکم».
آنطرفتر- اگر دنبال راهی برای ارتباط راحت با دنیای دیجیتال باشید- غرفهای اولین نرمافزار تایپ هوشمند فارسی را ارائه کرده؛ نرمافزاری که پیشبینی میکند شما بعد از هر کلمه چه کلماتی را ممکن است تایپ کنید و خودش آنها را جلوجلو به عنوان گزینه برایتان میآورد.
قیمتها خیلی بالا نیست. دنیای نمایشگاهی دیجیتال خیلی دست و دلبازتر از صنفهای دیگر است.
اینجا بعضی غرفهها تا 60 درصد هم تخفیف میدهند ضمن اینکه بعد از خرید، خیلی راحت میشود اکثر محصولات را کپی زد و به دست قوم و خویش و دوستان رساند(!) کپیرایت سیخی چند؟ حتی درمورد محصولات وطنی.
بازی داتکام
وارد سالن 13 که میشوی، غرفههای تلفن همراه دیگر آنتن نمیدهد و سایه بازیهای رایانهای، بر همهچیز سنگینی میکند.
فضای اینجا بیشتر از خرید و فروش، نمایشگاهی است؛ اصلا یکراسته سالن را گذاشتهاند تا اینکارهها، بنشینند پای بازی و دستآخر، رای بدهند که بهترین بازی ارائهشده کدام است.
اکثر بازیها، در فضای ایرانی اسلامی است؛ از قصههای هزار و یک شب داخلشان پیدا میکنی تا ماشینسواری با محصولات سایپا و ایرانخودرو در ترافیک تهران.
آدمهایی که توی این سالن بیشتر میمانند، 2 دستهاند؛ یا همان اول، میخ بازیها میشوند و میمانند به بازیکردن تا آخر وقت یا تیریپ مهندسی زدهاند و خودشان طراح بازیاند.
اکثر شرکتها اطلاعیه کوچکی زدهاند تا کسانی که توی برنامهنویسی بازیها حرفی برای گفتن دارند، بیایند برای همکاری. هرچند دقیقه یک بار هم، اعلام میشود کارگاه آشنایی با برنامهنویسی بازیهای کامپیوتری آن طرف سالن، به راه است. ملت اما، بیشتر ترجیح میدهند، مصرفکننده بازی باشند. گیمنت مجانی را کی ول میکند برود پی برنامهنویسی؟
گوشیبازهاش این طرف
نرمافزار «بترکون» ویژه گوشیهای سونیاریکسون، شامل عکس، mp3، بلوتوثهای خفن و...؛ این همه چیزی است که یکی از غرفههای سالن شماره 12 ارائه میدهد. اینجا 24تا شرکت غرفه زدهاند تا اهالی موبایل بهدست را از آخرین خدمات فارسیساز، موسیقی، فیلم و عکس، بهرهمند کنند. اسم یکی از غرفهها، رسما «گوشیبازها» است.
در این راسته بازار، اگر ظرفیت گوشی جواب بدهد، میشود تمام قرآن، دیوان شعرا، جعبه لایتز و... را داخل تلفن همراه گذاشت و سُراند داخل جیب. آنهایی که زیاد پول بالای گوشیشان ندادهاند، از این سالن زود میگذرند چون اصولا کاری ندارند.
اینجا عملا با گوشی کمتر از سری60 نوکیا ولمعطلید اما اگر آپدیت هستید یکی از شرکتها دوره کامل آموزش مکالمه انگلیسی را بر مبنای کتاب Interchange In to تولید کرده و به تفکیک درس میتوانید پای درس استاد بنشینید.
مذهبیهایش هم جلوی غرفههای خاصی جمع شدهاند. شوخی که نیست؛ یک عدد گوشی فسقلی را تبدیل میکنند به موذنی که به افق همان شهری که در آن هستید برایتان اذان میگوید؛ تقویمش هم شمسی و قمری است؛ متن، ترجمه، تفسیر و قرائت کل قرآن را هم به همراه امکان جستوجو دارد.
توی این شلوغی، چندتا غرفه با بقیه فرق میکنند و فقط برای فروش نیامدهاند؛ گروه برنامهنویسی دانشگاه علم و صنعت کارهای ابتکاری دانشجویی آورده، غرفه مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال هم که بزرگ بازار است، سمینار آشنایی با خدمات ارزش افزوده sms گذاشته. مجری دارد به حضار یاد میدهد که چطور با sms حساب بانکیشان را جابهجا کنند یا قبض تلفنشان را بپردازند.
آخر همه توضیحاتش هم یادآوری میکند که «هنوز درحال رایزنی با شبکه بانکی هستیم که مثلا جابهجایی پول با sms را قبول کنند».
آنلاینهای فرهیخته
اینجا، عملا نمایشگاه مطبوعات بدون کاغذ است. از روی پیشانی آدمهایی که داخل غرفهها نشستهاند، میشود آنلاینبودن این آدمهای فرهیخته را متوجه شد.
اصولا هر شخصیت حقیقی و حقوقی که 2 گیگ فضا در اینترنت اشغال کرده، آمده و برای خودش غرفه زده. اصلا عنوان نمایشگاه، بیشتر به آنها ربط دارد. توی غرفهها به جای آنکه مثل بقیه نمایشگاه محصول ارائه شود و پول رد و بدل کنند، اصحاب فکر و سخن، درحال رایزنیهای سیاسی، فرهنگی، علمی و تکنولوژیک هستند.
اکثر خبرگزاریها آمدهاند؛ سرویسدهندههای وبلاگ، اینترنت و دامین هم هکذا... بساط پایگاههای اینترنتی و وبلاگها هم به راه است. بلندگوی سالن، هر چند دقیقه یک بار، از عشاق وبلاگنویسی دعوت میکند برای شرکت در کارگاه آشنایی با وبلاگنویسی بشتابند.
جلوی یکی از غرفهها، یک صندلی گذاشتهاند و فردی رودررو دارد با مسئول غرفه مباحثه میکند. آنجا غرفه یک پژوهشگر IT است که زندگیاش را وقف این کار کرده. یکی از غرفهها هم، کارش قالبگیری است. آنجا به شما قالبهای پیشنهادی برای وبلاگ ارائه میدهند. اغلب غرفهها، مثل تمام سالن 14 و 15 ساکت و خلوت است. مشتریهای آنها احتمالا به جای آمدن به نمایشگاه برایشان ایمیل زدهاند؛ یک نوع استفاده از فناوری دیجیتال. این روزها، باوجود تکنولوژی دیجیتال، کی میره تو نمایشگاه؟
نمایشگاه بستهای
اولین جشنواره و نمایشگاه ملی رسانههای دیجیتال به سلامتی برگزار شد اما باز هم مطابق معمول این گردهمایی هیچ کمکی به پیشرفت در زمینه نرمافزار و دیگر رسانههای دیجیتال نکرد. ناهماهنگی و بدون هدف بودن نمایشگاه، دلیل اصلی این موضوع بود.
در حالی که قانون کپیرایت- نه به صورت داخلی و نه خارجی- در ایران رعایت نمیشود، نمیتوان امیدی به پیشرفت در نرمافزار داشت. سرمایهگذاری برای تولید نرمافزارهای داخلی بسیار کم است و فارغالتحصیلهای رشتههای مختلف علوم رایانه، به خاطر امنیت نداشتن دسترنجشان، معمولا انگیزهای برای رفتن به سراغ نرمافزارنویسی ندارند؛ آن هم وقتی که نمونههای خارجی با بهترین کیفیت و کمترین قیمت در دسترس همه هست.
جالب اینجاست که یکی از گروههای بزرگ شرکتکننده در این نمایشگاه، شرکتهای ارائهدهنده بستههای نرمافزارهای خارجی بودند. در بسیاری از غرفههای بخش نرمافزارهای چندرسانهای، با شرکتهایی مواجه میشدید که کاری نداشتند جز جمع کردن آخرین نسخههای نرمافزارهای خارجی از سراسر دنیا، به همراه کرکهای مربوط و ریختن آنها در کلکسیونهای مختلف در قالب سیدی یا دیویدی.
دسته دیگر شرکتکنندهها، گروههایی بودند که به ارائه نرمافزارهای آموزشی چندرسانهای میپرداختند؛ آموزش برنامههایی نظیر فتوشاپ، ورد و افترافکت و دسته سوم تنها بانکهای اطلاعاتی مختلف را در اختیار کاربرها قرار میدادند؛ مانند بانک اطلاعات هنرپیشههای سینما، فوتبالیستها و اطلاعات اسلامی نظیر قرآن، احکام و... بهتر بود بخش نرمافزارهای چندرسانهای نامش به واسطه کاربری چندرسانهای تغییر میکرد، زیرا تنها پیشرفت قابل ذکر، طراحی منوهای گرافیکی مختلف برای کلکسیون نرمافزارهای خارجی و آموزشی بود.
در کشور ما تولید نرمافزار هنوز اولین مراحل رشد خودش را هم طی نکرده است. هنوز بسیاری از شرکتهای بزرگ ایرانی، از نرمافزارهای حسابداری داخلی استفاده میکنند که تحت فاکسپرو و داس نوشته و اجرا میشوند!
در نبود حمایتکننده و سرمایهگذار برای تولید نرمافزارهای داخلی و اعمال نکردن قانون کپیرایت برای محصولات داخلی و خارجی،هزینه کردن بودجههای میلیاردی برای برگزاری این چنین نمایشگاههایی بیفایده بهنظر میرسد. البته خیلی منفی نگاه نکنیم؛ بالاخره فارغالتحصیلهای رشتههای نرمافزار و سختافزار هم احتیاج به شغل دارند.