پوکی استخوان بیماری همهگیر دنیای امروز است. این بیماری با کاهش توده استخوانی و افزایش شکستگی استخوان همراه است و روند آن، چنان آهسته و تدریجی است که بیمار هیچگونه علایم هشداردهندهای را احساس نمیکند تا زمانی که اولین شکستگی اتفاق بیفتد.
از عواقب این شکستگیها نیز میتوان به درد، عدم توانایی حرکتی، ناتوانی در انجام امور روزمره، زمینگیر شدن و بالاخره در بسیاری از موارد به مرگ اشاره کرد.مطابق آمار منتشر شده از بنیاد بینالمللی پوکی استخوان از هر ۳ زن و از هر ۵ مرد بالای ۵۰ سال یک نفر حقیقت تلخ این بیماری را تجربه خواهد کرد. همچنین بـر اسـاس بـرآوردهـــای اخیر تقریبا 1 نفر از هر 4 زن و 1 نفر از هر 8 مرد بالای 50 ســال مبـتــــلا بــه بیماری پوکی استخوان هستند.
شنبه 28 مهرماه روز جهانی پوکی استخوان است. در رابطه با این بیماری و لزوم پیگیریهای جدی بعد از تشخیص در ارتباط با آن سراغ دکتر زهره حمیدی، سرپرست کلینیک پوکی استخوان و سنجش تراکم استخوان مرکز پزشکی خاص رفتیم.
- خانم دکتر، هنوز خیلی از مردم فکر میکنند وقتی درد دارند، دچار پوکی استخوان شدهاند. مهمترین علامت پوکی استخوان چیست؟
پوکی استخوان درد ندارد. وقتی شکستگیها تازه آشکار میشوند، فرد به وجود این بیماری پی میبرد؛ یعنی مرحلهای که دیگر کار زیادی برای بیمار نمیتوان انجام داد، چون پوکی استخوان یک بیماری خاموش است و هیچ علامتی به غیراز شکستگی استخوان ندارد.
- این یعنی پیگیریهای درمانی بیفایده است؟
این یک باور غلط دیگر در میان مردم است که فکر میکنند پوکی استخوان قابل درمان نیست، در حالی که این بیماری قابل درمان است و پیگیریهای بعد از بیماری قابل ارزش هستند. البته پیشگیری اینجا هم مهمتر از درمان است. مهمترین گروههای در معرض خطر هم افراد دارای سن 65 سال به بالا هستند که در درجه اول اهمیتاند. با اینحال، ما به سنین زیر 65 سال هم توصیه میکنیم که به هیچ وجه کلسیم و ویتامین D را از رژیم غذایی خود حذف نکنند.
- فقط سنین بالای 65 سال در معرض خطرند؟
نه، افرادی که به علت بیماریهای خاص ناچار به استفاده از داروهای خاصی مثل کورتیکواستروئیدها هستند هم جزو گروههای اصلی در معرض خطر قرار دارند.
- گروههای اصلی؟ معیار خاصی برای اصلی بودن یا فرعی بودن تشخیص این بیماری وجود دارد؟
بله، گروههای در معرض خطر معیارهای خاصی دارند که این معیارها به فرعی و اصلی تقسیم میشوند. یعنی اگر کسی یک معیار اصلی یا 2 معیار فرعی داشته باشد، باید سنجش تراکم استخوان را حتما انجام دهد؛ بهعنوان مثال سن بالای 65 سال، سابقه مصرف کورتون، زمینخوردگی در اثر عدم تعادل در اثر مصرف بعضی از داروها، یائسگی زودرس زیر 45 سال، شکستگی با حداقل ضربه یا بهطور خودبه خودی در بستگان درجه اول و پرکاری تیروئید، از معیارهای اصلی هستند. یعنی ما دیگر بهدنبال معیار دیگری نمیگردیم و این فرد را مستقیم به انجام تست تراکم استخوان راهنمایی میکنیم.
- معیارهای فرعی چطور؟
یک سری از عوامل فرعی هستند که باید 2تا از آنها را فرد داشته باشد تا جایگزین یکی از علائم اصلی شوند؛ بیتحرکی بیش از 6 ماه، کمبود کلسیم، کمی نور آفتاب، کاهش وزن بیش از 10درصد نسبت به دوران جوانی یا وزن زیر 57 کیلوگرم در هر سنی، مصرف داروی هپارین (داروی ضدانعقاد خون) و داروهای ضدتشنج، دیابت نوع یک در کودکان، کوشینگ و پرکاری تیروئید، آرتروئید روماتوئید و سندرمهای سوء جذب از جمله این عوامل هستند.
- اگر بیمار ناچار به مصرف داروهایی که به آنها اشاره کردید، باشد، چاره چیست؟
یک سری از داروها خطر پوک شدن استخوان را تشدید میکنند. البته ما به هیچوجه موافق نیستیم که این داروها قطع شوند، ولی چاره این است که این افراد کاملا تحت نظر باشند؛ مثل بیماران پیوندی که کورتون مصرف میکنند باید در رژیم غذاییشان کلسیم و ویتامین D حتما رعایت شده باشد. همچنین ما یک سری منابع مصرف کلسیم در کشور داریم که این منابع به وفور در کشورهای دیگر نیستند؛ مثل کشک، ماست یا دوغ. این منابع در دسترس هستند و میتوانند کلسیم بدن را به راحتی تأمین کنند.
- کدامیک از این عوامل خطری که گفتید شیوع بیشتری دارند؟
ببینید، بیتحرکی یا عدم فعالیت در اوقات فراغت میتوانند خطر پوکی استخوان را تا 2 برابر افزایش دهند. این را مطالعات ما در ایران ثابت کرده است. برای همین روزی نیمساعت پیادهروی روزانه میتواند در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان بسیار مؤثر باشد.
جلوگیری از خطر سقوط نیز بسیار مهم است. برای همین تأکید میکنیم کسانی که دچار پوکی استخوان هستند، مراقب باشند که زمین نخورند، از راه رفتن بر سطوح لیز خودداری کنند و در حمام حتما از دستگیره استفاده کنند، در جاهای روشن راه بروند، چون سقوط و در نتیجه شکستگی استخوان میتواند فرد را برای همیشه ناتوان کند.
استفاده از کفشهای مناسب نیز بسیار مهم است. حتی ممکن است داروی مصرفی نیز عدم تعادل در فرد ایجاد کند که فرد باید مراقب داروی مصرفی خود هم باشد و حتما با پزشکش در این مورد مشورت کند.
- به درمانهای دارویی این بیماری هم اشاره کنید؟ این درمانها تا چه حد در جلوگیری از پیشرفت بیماری مؤثرند؟
در کسانی که عارضه پوکی استخوان تشخیص داده شد، باید دارو استفاده شود. این داروها بهخصوص آلندرونیت در تمام دنیا مصرف میشوند. نوع خوراکی این داروها به انواع دیگر ترجیح دارند و خط اول درماناند.
- از نظر عوارض چطور؟ در اینصورت دارو قطع میشود؟
خوبی این داروها این است که یک بار در روز مصرف میشوند. ولی آلندرونیت هفتهای یک بار مصرف شود و باید با آب زیاد و ناشتا خورده میشود. همچنین بیمار باید بعد از خوردن دارو نیمساعت بیحرکت باشد. به علاوه عارضه این دارو بسیار کم است اما اگر کسی با مصرف دچار عارضه شد، باید با پزشک مشورت کند چون دارو قطع نمیشود ولی ممکن است پزشک داروهای دیگری را تجویز کند که تحمل نسبت به عوارض داروی مصرفشده افزایش یابد.
- پوکی استخوان یعنی کاهش تراکم استخوان در اثر از دست دادن کلسیم. اصلا روند ساخته شدن کلسیم در استخوانها و در سنین مختلف چگونه است؟
در واقع افراد تا سن 20 سالگی استخوانهایشان در حال ساخته شدن هستند، 20 تا 40 سالگی در حالت ثابت باقی میمانند و از 40 سالگی به بعد و در سنین یائسگی، کلسیم استخوانهایشان را از دست میدهند. پس بهترین زمان همان سنین زیر 20 سال است یعنی تا زمانی که استخوان در حال ساخته شدن است، کلسیم کافی در اختیار بدن قرار گیرد تا در اثر کاهش کلسیم شاهد کاهش تراکم استخوان نباشیم.
- با این حال خیلی از افراد در سنین قبل از 60 سالگی اقدام به سنجش تراکم استخوان میکنند. آیا لازم است که فرد با متوقف شدن روند استخوانسازی نگران بروز این بیماری شود؟
خیر، برای انجام سنجش تراکم استخوان متأسفانه ما دچار افراط و تفریط شدهایم؛ یعنی امروزه شاهدیم کسانی که اصلا احتیاجی به این کار ندارند، بهدلیل نگرانیهای بیهوده اقدام به انجام این تست میکنند و برعکس کسانی که باید این تست را حتما انجام دهند، از انجام آن شانه خالی میکنند.
در حالی که ما برای پوکی استخوان غربالگری نداریم و این تست را فقط در افراد مسن و افرادی که کورتون مصرف میکنند توصیه میکنیم، به دیگران هم فقط پیشگیری را توصیه میکنیم؛ چون در سنین زیر 40 سال تغییرات در استخوان آنقدر مشهود نیست که ما بتوانیم چیزی را بفهمیم و نگرانی و انجام تست تراکم استخوان کاملا بیفایده است.
- درصورت تشخیص پوکی استخوان، انجام این تست را هرچند وقت یکبار برای بررسی مجدد توصیه میکنید؟
در واقع استاندارد طلائی تشخیص پوکی استخوان سنجش تراکم استخوان است. ولی یکی دیگر از باورهای غلط مردم در پیگیری تست تراکم استخوان این است که مردم فکر میکنند که اگر با انجام این تست معلوم شد که وضعیت نرمال دارند یا قدرت استخوانیشان کم شده یا اینکه مبتلا به پوکی استخوان هستند، سال دیگر یا 6 ماه دیگر مجددا باید این تست را انجام دهند در حالیکه اینطور نیست.
در کسانی که پوکی استخوان دارند، معمولا 2 سال بعد باید این تست مجددا تکرار شود. همچنین در کسانی که دچار تحلیل استخوان یا استئوپنی شدهاند، 3 تا 5 سال بعد و در کسانی که نرمال هستند معمولا بالای 5 سال ما انجام دوباره این تست را پیشنهاد میکنیم.
- چرا انجام مجدد تست اینقدر با تأخیر صورت میگیرد؟
ببینید، همانطور که پوکی استخوان خیلی آرام ایجاد میشود به درمان هم با آرامی جواب میدهد، پس فعلا با داروهایی که ما در دسترس داریم، این داروها باید 2 تا 3 سال مصرف شوند تا نتیجه آنها را ببینیم.
پس انجام سالانه تست بیفایده است. ولی نظر پزشک در این میان بسیار مهم است و تمام این افراد باید با تجویز پزشک اقدام به انجام تست تراکم استخوان کنند. مثلا در کسانی که زود یائسه شدند یا دچار شکستگی شدند پزشک ممکن است زودتر اقدام به تجویز تست کند.
- چرا میگویید سنجش تراکم استخوان یک روش استاندارد طلایی است؟ روشهای تشخیصی دیگر نتایج 100درصد در مورد این بیماری نمیدهند؟
هر بیماری یک روش شناسایی دارد که استاندارد طلایی آن بیماری است و همه روشهای دیگر با آن روش مقایسه میشوند. در پوکی استخوان هم تست سنجش استخوان یک روش استاندارد طلایی است.
- تمام نواحی بدن را میتوانیم با این روش چک کنیم؟
خیر، تست سنجش تراکم استخوان تمام بدن را چک نمیکند و معمولا کمر و لگن را چک میکند؛ بهطوری که سر استخوان ران و از مهره اول تا چهارم کمر تست میشود.
- بقیه نواحی بدن چطور؟
ببینید، کلا اگر در یکی از این نواحی پوکی استخوان وجود داشت، ما فرد را بیمار میدانیم و مخصوصا اینکه شکستگیهای نگرانکننده بیشتر در این2 ناحیه است. ولی اگر کسی در این 2 ناحیه پوکی نداشته باشد، نرمال به حساب میآید.
- و اگر کسی در ناحیه مچ دست یا پاشنه پا شکستگی داشت، چطور؟
البته دستگاههای دیگری هم هستند که بهطور اختصاصی برای تشخیص پوکی استخوان نواحی دیگر مثل مج دست یا پاشنه پا بهکار میروند ولی این دستگاهها برای تشخیص 100 در صد نیستند.
- شما گفتید سن ابتلا به پوکی استخوان بالای 65 سال در نظر گرفته شده، اما با وجود عوامل خطری که به آنها اشاره کردید، میتوانیم بگوییم این سن در حال کاهش یافتن است؟
در مورد اینکه سن پوکی استخوان کاهش پیدا کرده یا نه دلیلی نداریم، ولی میتوانیم بگوییم که بعضی از این عوامل خطر در کشور ما بیشتر هستند؛ مثل کمبود ویتأمین D،که در حال حاضر 80درصد مردم در کشور ما از کمبود این ویتأمین رنج میبرند.
با این حال بنیاد بینالمللی پوکی استخوان یک فرم پرسشنامه یکدقیقهای دارد و در واقع مردم خودسنجی میکنند و با نشاندادن این فرم به پزشکشان مشخص میشود که باید تست تراکم استخوان بدهد یا نه. اما نکته تلخ این است که در واقع جامعه جوان ما که 45درصد جمعیت را تشکیل میدهند، با وجود این عوامل خطر همه با هم دارند به طرف پوکی استخوان میروند.
- این تصور وجود دارد که خانمها بیشتر از آقایان در معرض این عوامل خطر و در نتیجه پوکی استخوان هستند. اینطور نیست؟
بله، در همه جای دنیا این بیماری در خانمها بیشتر است. چون در خانمها نه تنها فقط بهدلیل عوامل خطر بلکه کاهش سطح هورمونهای جنسی باعث کاهش تراکم استخوان بهخصوص بعد از یائسگی میشود. پس ما در خانمها زودتر انتظار داریم که به این بیماری برسند تا آقایان.
- این امر نمیتواند منجر به غفلت از این بیماری در آقایان شود؟
نکته مهم همینجاست، چون مردان از این بیماری مصون نیستند. پوکی استخوان در مردان ممکن است کمتر باشد ولی عوارض این بیماری در آنها بیشتر است.
- کمی در مورد شکستگیهای ناشی از این بیماری توضیح میدهید و اینکه چه عواقبی در نتیجه این شکستگیها در انتظار بیمار هستند؟
این شکستگیها در 50 درصد موارد برای فرد ناتوانی ایجاد میکنند بهطوری که این افراد هیچگاه مثل سابق نمیشوند. همچنین 20 درصد از افراد به کلی ناتوان میشوند و 20 درصد هم فوت میکنند.
- کدام قسمت از نواحی بدن بیشتر در معرض شکستگی هستند؟
شکستگیها در تمام بدن هستند ولی از نظر اهمیت گردن ران، ستون فقرات که منجر به سیاتیک شدید میشود یا عصب را قطع کند و در مچ دست بهخصوص در خانمها مشاهده میشود. در حقیقت کسی که دچار پوکی استخوان میشود، شکننده میشود و ممکن است حتی با یک سرفه یا عطسه دندههایش بشکنند و همین دنده شکستهشده وارد ریه شود. شکستن استخوان گردن هم درد وحشتناکی را بهدنبال دارد.
- نقش ژنتیک را تا چه حد در بروز این بیماری میتوانیم پررنگ کنیم؟
70 درصد پوکی استخوانها مربوط به ژنتیک است به این معنا که کسی که یک نفر از بستگان درجه اولش دچار شکستگی شده یا پوکی استخوان دارد، در معرض خطر ماژور است و این افراد بیشتر باید در معرض توجه قرار گیرند.
- و بالاخره: پوکی استخوان را در کودکان هم میتوان تعریف کرد؟
بله بهخصوص کودکانی که کورتون مصرف میکنند. ولی مشکل اینجاست که همه دستگاهها نمیتوانند این بیماری را در کودکان تشخیص دهند. برای همین ما این تشخیص را به پزشکانی میسپاریم که با کودکان در معرض خطر مواجه هستند؛ مثل کودکان تالاسمی یا کودکان مبتلا به پرکاری تیروئید یا کودکانی که مادران مبتلا به پاراتیروئید دارند.
با این حال مصرف کلسیم در کودکان چون در سن استخوانسازی هستند برای پیشگیری از این بیماری مؤثر است.