و در این میان سهروردی بیش از هر فیلسوف مسلمان دیگر به قرآن و سنت توجه کرده و رویکردی عظیم نسبت به قرآن کریم و حدیث دارد و به تعبیری این دو یادگار پیامبر اعظم از مهمترین منابع اندیشه او در سلوک فلسفی و عرفانی است. به گواه آثاری که از این حکیم اشراقی به یادگار مانده، شیخ با تفصیل بیشتری به ماهیت وحی میپردازد. بهنظر او صورغیبی و فرشته وحی و الفاظ مسموع در القای وحی، مربوط به عالم مُثُل مُعلقه یا خیال منفصل است. در عالم مثال، صدق تجربههای شهودی و مشاهدات نبوی و مکاشفات عرفانی ثابت و قطعی شده و رموز و اشارات، تحقق مییابد.
سهروردی در کلمه التصوف فصلی را به «لزوم تمسک به کتاب و سنت» اختصاص داده و در آن، ضمن توصیه « دوستان» خود به تقوای الهی و توکل به خدا که موجب حفظ انسان از شکست و ناکامی و سقوط در ورطه هلاک میشود، به حفظ شریعت و رعایت قوانین الهی تأکید میکند و در ادامه میگوید: « هر سخنی که شاهدی برای آن در کتاب خدا و سنت [رسولالله صلیالله علیه و آله و سلم] نباشد بیهوده است و کسی که به رشته محکم قرآن اعتصام نجوید در چاه ضلالت و گمراهی سرنگون خواهد شد.»
طرح این مباحث و استخراج آن از آثار سهروردی موضوع پژوهشی است که چندی پیش از سوی انتشارات مهرنیوشا وبا پیشانی نوشت آیت اشراق: تفسیر و تاویل قرآن کریم در آثار سهروردی با تصحیح و تنظیم و پیشگفتار سیما السادات نوربخش روانه بازار شده است. کتاب حاضر در اصل تأویلی حِکمی از آیات قرآن کریم به شمار میرود که در آن برخی از مهمترین اصول اشراقی توأم با تفسیر دقیق کلام الهی بیان شده و بنا بر تصریح وی سعی بسیار کرده تا آرای فلسفی را پس از مستدل کردن به برهان توسط شاهدی از قرآن کریم تأیید کند.
در این اثر ابتدا آیات به ترتیب سور تنظیم شدهاند. پس از ذکر آیه، ترجمه آن داخل کروشه آمده و سپس عین عبارت سهروردی که تفسیر یا تاویل یا صرفاً شاهدی از قرآن کریم است به ترتیب از مجموعه مصنفات مجلد 1، 2، 3و4 آمده است. در این کتاب از چهار مجلد مجموعه مصنفات شیخ اشراق تصحیح هانری کربن و دکتر سیدحسین نصر و دکتر نجفقلی حبیبی و متن عربی هیاکل النور تصحیح محمدعلی ابوریان بهعنوان منبع اصلی استفاده شده است.
با این اوصاف عصر روز سهشنبه بیست و پنجم دی ماه، شهرکتاب مرکزی میزبان نشستی بود که به نقدو رونمایی کتاب نوربخش اختصاص داشت. در این نشست که با حضور جمعی از علاقه مندان و دانشجویان فلسفه برگزار شد علاوه بر نوربخش بهعنوان مصحح و گردآورنده اثر حاضر، دکتر نجفقلی حبیبی استاد دانشگاه تهران و علی اصغر محمدخانی معاون فرهنگی شهر کتاب نیز تبیینی از آنچه در کتاب آیت اشراق آمده ارائه کردند.
محمدخانی بهعنوان گرداننده جلسه ضمن معرفی نوربخش بهعنوان یکی از محققان جدی فلسفه اسلامی به برگردان دقیق او از کتاب«معرفت و اشراق در اندیشه سهروردی» نوشته «دکتر حسین ضیایی» و نگارش کتاب «نور در حکمت سهروردی» اشاره کرد و معتقد بود کتاب حاضر فصلی دیگر از تلاشهای این مدرس فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی به شمار میرود.
در ادامه محمد خانی از نوربخش خواست تا اثر خود رابه حاضران معرفی و دلایل تالیف کتاب و جایگاه تاویل در اندیشه شهاب الدین سهروردی، مؤسس حکمت اشراق را مورد اشاره قرار دهد.
عبور از ظاهر آیات
نخستین محرک و انگیزه نوربخش از تألیف کتاب حاضر به گفته خودش مقالهای از دکتر نجفقلی حبیبی بود که سالها پیش هنگام نگارش رساله پایان نامه اش به آن برخورده بود . در آن مقاله دکتر حبیبی به استفاده سهروردی از آیات قرآنی که در توجیه اندیشههای فلسفی خود به آنها استناد کرده است، پرداخته بود. «این مقاله موجب شد که به این موضوع علاقه مند شوم و سعی کردم که در کار مستقل و در حجم عظیم تری به گردآوری همه مواردی بپردازم که سهروردی درآثار حکمی اش از آیات قرآنی استفاده کرده یا به آنها اشاره کرده است.»
به اعتقاد این مدرس فلسفه اسلامی تاکنون بحث های گوناگونی حول این مباحث که آیا اساسا فلسفه اسلامی امکان پذیر است؟ یا به دیگر سخن آیا در فلسفه اسلامی، عقل را محدود به مباحث کلامی و دینی میکنیم؟ آیا عقل و وحی با یکدیگر جمع میشوند؟ صورت گرفته است. به گفته نویسنده کتاب «نور در حکمت سهروردی» برخی به جای ترکیب فلسفه اسلامی از عنوان فلسفه در جهان اسلام استفاده کرده اند، اما باید در نظر داشت که فلسفه میتواند با این قید که هویت فلسفی و هویت اندیشه خود را حفظ کند وارد مباحث دینی شود. به باور نوربخش در این نگاه مبانی فلسفی از منابعی سرچشمه میگیرد که از قرآن و احادیث اخذ شدهاند. در این نگاه قرآن بهعنوان منبعی در نظر گرفته میشود که اصول و مبادی معرفت از آن ناشی میشود.
سابقه این بحث در تاریخ فلسفه اسلامی موضوعی بود که این عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی در ادامه به آن اشاره کرد.
به باور اوپرسش ماهیت وحی چیست؟ ابتدا از سوی فارابی مطرح شد که آیا وحی میتواند بهعنوان یک منبع معرفت شناسی برای انسان مطرح شود؟ از اینرو میتوان فارابی رابنیانگذار پرسش فلسفی درحوزه مسائل دینی معرفی کرد، او همچنین از ماهیت نبوت میپرسد. بعد از فارابی ابن سینا در مورد ماهیت وحی به پرسش فلسفی میپردازد.
او به صورت کاربردی نشان میدهد که چگونه قرآن میتواند بهعنوان منبع و ماخذ برای بسیاری از اندیشههای فلسفی قرار بگیرد.
شیخ الرئیس همچنین برخی از آیات قرآن را تفسیر میکند که یکی از آنها آیه نور در کتاب اشارات است که با نگاه یک فیلسوف به شرح و تفسیر آن آیه میپردازد. به گفته این مدرس فلسفه اسلامی در بحث تاویل و تفسیر قرآن از نگاه فیلسوفان توجه به ظاهر آیات کار مفسران و ظاهر بینان است، در حالی که فیلسوف از ظاهر عبور میکند و ضمن التزام به آن به عمق میرود. آنچه ظاهر میگوید، فیلسوف را اقناع نمیکند و از همین روست که فیلسوفانی چون ابن سینا به تاویل متن میپردازند.
این مسئله برای سهروردی نیز بسیار اهمیت دارد. او نیز به قرآن و حدیث بهعنوان یکی از مهمترین منابع خود نظر دارد، به گونهای که در کنار آثار فلسفی به جا مانده از یونان باستان و حکمت ایرانیان و آثار هندیان، از قرآن نیز بسیار استفاده میکند. این استفاده او کلامی نیست بلکه صبغهای کاملا فلسفی دارد و با اصطلاحاتی فلسفی به تاویل آنها میپردازد. استفاده او تا جایی است که در کتاب الواح عمادیه، خود را ملتزم میکند که برای هر مطلب فلسفی که بیان میکند لااقل دو شاهد قرآنی ارائه کند و این خود همچنان که خانم نوربخش به آن اشاره می کند، در واقع راهگشای فیلسوفان پس ازسهروردی به ویژه ملاصدرا است مولف کتاب «آیت اشراق» برای تبیین این مدعا گفت: تأثیر این کار سهروردی در سایر اندیشمندان مسلمان به گونهای بود که بنده پس از مقایسه کار ملاصدرا با سهروردی در یافتم که در بسیاری موارد اندیشه اصلی از آن سهروردی است و ملاصدرا صرفا آن را شرح و بسط داده است.