بهروز هادی زنوز*: افزایش درآمد های نفتی در جامعه همانند شمشیر دو دم است چرا که می تواند مزایا و معایبی را در اقتصاد کشور های مختلف ایجاد کند.

یکی از مزایای افزایش درآمد های نفتی در هر کشوری می تواند این باشد که شکاف میان پس انداز و سرمایه گذاری را پر کند و از طرف دیگر باعث این شود تا شکاف تقاضای پرداخت ها نیز از بین برود.

همچنین یکی دیگر از مزایای افزایش درآمد های نفتی در کشور های مختلف این است که کالا های سرمایه امکان ورود به کشور را پیدا می کنند. اما در مقابل این مزایا، افزایش درآمد های نفتی می تواند معایبی را نیز برای اقتصاد کشور به همراه داشته باشد و تا حدودی به اقتصاد هر کشوری آسیب وارد کند.

از جمله معایب افزایش درآمد های نفتی در اقتثاد کشور می تواند این باشد که اگر درآمدهای حاصل از فروش نفت بیش از حد ظرفیت اقتصاد تزریق شود، موجب پیدایش گلو گاه های توسعه شود که در نهایت به وجود آمدن چنین حالتی فشار های تورمی به شدت افزایش می یابد.

در رابطه با افزایش درآمد های نفتی سه نظریه وجود دارد که تاثیرات  درآمد ها ی حاصل از فروش نفت را در اقتصاد کشور ها ی مختلف مورد ارزیابی قرار می دهد.

 نظریه اول، نظریه بیماری هلندی است که بر اساس آن هنگامی که درآمدهای نفتی  افزایش یابد قیمت کالا هایی که قابل مبادله نیست در بازار های جهانی به شدت رشد پیدا می کند. به عنوان مثال در این رابطه می توان به قیمت مسکن اشاره کرد.

همچنین در نظریه بیماری هلندی کالا های دیگر که رقابتی هستند قیمت نسبی آنها افزایش پیدا می کند و بخش صنعت و تولید کشور به دلیل واردات زیاد به شدت دچار رکود می شوند. به طور مثال واردات در ظرف چند سال اخیر ایران از 18 میلیارد دلار به 50 میلیارد دلار رسیده است و افزایش چشم گیری داشته است.

به طوریکه حتی وارداتی مانند  پرتقال، نارنگی به کشور صورت می گیرد و همین واردات مرکبات سبب می شود تا به بخش کشاورزی کشور لطمات زیاد و غیر قابل جبرانی وارد شود. از طرف دیگر کالا های صنعتی فراوانی را نیز وارد کشور می کنیم که این واردات بی رویه صنایع کشور رانیز تا حدی دچار رکود می کند وسبب آسیب صنایع می شود.

دومین نظریه ای که در رابطه با افزایش درآمد های نفتی وجود دارد و باید به آن توجه کرد رانت جویی است. طبق این نظریه دولت نفتی دولت رانتی تلقی می شود، به طوریکه درآمدهای آن بر مبنای مالیات نخواهد بود.

حال اگر این رانت بین عموم مردم توزیع شود علت آن خرید رای از مردم است و بدین ترتیب یک مبادله صورت می گیرد.

این رانت جویی سبب می شود تا تمام استعداد های مردم به  جای خلاقیت و نوآوری به سمت کسب رانت های باد آورده برود و مردم تمام حواس خود را به اینگونه رانت ها معطوف کنند که مطمئنا این حالت اثرات مخرب خود را در پی خواهد داشت.

نظریه سوم در رابطه با افزایش درآمد های نفتی یک کشور به تاثیرات منفی نهادی آن می پردازد. طبق این نظریه دولت های نفتی به جای انظباط مالی و پولی به اصطلاح تصور می کنند که پول معجزه می کند و همین عامل سبب تضعیف نهاد ها خواهد شد.

این سه نظریه در خدمت این است که تناقض ثروت را توضیح دهد که چرا به رغم وجود ثروت نفتی عملکرد اقتصادی کشور های نفت خیز ضعیف است.

بدین ترتیب یک تناقصی ایجاد می شود که بر اساس آن جوامع نفت خیز در این حالت احساس ثروت بیشتر می کنند اما درآمد های نفتی خیلی به سود کشور های صادر کننده نفت نخواهد بود.

*استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
همشهری امارات

کد خبر 46157

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز