البته این تنها فقط سهم مجموعههای تلویزیونی استانهاست و در جدول پخش، سهم عمدهای برای مستندات، انیمیشنها و تلهفیلمهای استانی در نظرگرفتهشده است. دلیل آن هم ساده است، حمایت از نیروهای شهرستان و شناسایی استعدادهای آنجا، بخش کوچکی از اینکار است و البته پر شدن آنتن هم بخش دیگری از این اهداف است.
بهرام عبدالحسینی قائم مقام رئیس صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران در مرکز یزد طرح ساخت مجموعههای استانی و پخش آن از شبکه سراسری را باعث شکوفایی و رشد هنرمندان استانها میداند:« پخش سراسری باعث ایجاد انگیزه در نیروهای بومی میشود وآنها با پخش این آثار از شبکه سراسری متوجه میشوند که تولیدات مراکز استانها دستکمی از دیگر تولیدات سراسری ندارد و از طرف دیگر هنرمندان تهران متوجه پتانسیلهای شهرستانها میشوند؛ پتانسیلهایی که فقط در استانها وجود دارد.»
محمد حسین حاج ده آبادی کارگردان و تهیهکننده مجموعه «حلقه گمشده» درباره هدف ساخت این مجموعه که از تولیدات سیمای استان یزد است، میگوید:« از ابتدا قرار بود که این مجموعه برای پخش سراسری آماده شود، چرا که نیمی از بودجه را خودم تقبل کردم منوط به اینکه پخش سراسری برای آن در نظر گرفته شود.»
«مثلهای خودمونی» از تولیدات سیمای استان لرستان است و به تهیهکنندگی امیر حسین هاشمی گیلانی است که در ایام نوروز از شبکه 3 سیما پخش شد. ارائه فرهنگ این منطقه از اهداف تولید این مجموعه است. این تهیهکننده میگوید:« با توجه به اینکه تولیدات مراکز میتواند کم هزینه باشد و با توجه به پتانسیلهای خوبی که در استانها وجود دارد و همچنین با وجود داستانها و آداب ورسوم هر منطقه، این قابلیت وجود دارد که تولیدات استانها از آنتن سراسری پخش داشته باشد.»
ارزانتر از همه جا
حاج ده آبادی که پیش از این مجموعه «همدوماد» را تهیه و کارگردانی کرده، معتقد است که در تولیدات استانی حتما باید از نیروهای شهرستانی استفاده شود، بهنظر او تولید در شهرستانها به نسبت ارزانتر از تولید در تهران است:« تولید ارزانتر تمام میشود اما این به معنی ارزان فروشی و کم فروشی نیست. بهعنوان مثال برآورد اولیه ما در این کار 4 جلسه تصویربرداری بود، اما بهدلیل دقت و وسواسی که در این کار داشتیم، تصویربرداری 6ماه طول کشید.»
هاشمی گیلانی با اشاره به ارزان بودن قیمت تولید در شهرستانها، این موضوع را باعث بیارزشی مجموعههای تولید شده در استانها نمیداند:
«در آخر، کار ما هم در استان و هم در تهران ارزیابی میشود و اگر کاری کیفیت لازم برای پخش را نداشت، به آنتن نمیرسد.»
او در ادامه به اندیشه پشت کار اشاره میکند و آن را دلیل محکمی برای پخش تولیدات استانها میداند:« قیمت خیلی از موارد در شهرستان نسبت به تهران ارزانتر است و بالطبع دستمزد بازیگران هم نسبت به تهران ارزانتر است. اما هر ارزانی نشانه بیارزش بودن نیست، همانطور که هر گرانی نشانه ارزش بالای تولید نیست.»
عبدالحسینی در جایگاه یک مدیر معتقد است که دست استانها برای تولید و بودجه باز است، بنابراین تنها بودجه ارزان ملاک تولید در شهرستانها و گرایش به تولید در استانها نیست: «اگر تولیدات استانها خوب باشد، میتواند به پخش سراسری برسد، در غیراینصورت این اتفاق نمیافتد و از گردونه پخش جا میماند.»
همچنین او دلیل پخش تولیدات استانی را پتانسیلهای موجود در شهرستانها، بناهای تاریخی و فضای سنتی را از دلایل مهم میداند:«طبیعی است که تولید در شهرستانها ارزانتر باشد اما این دلیل اصلی سازمان صدا وسیما نیست بلکه مهم دلیل شناسایی پتانسیل نیروهای شهرستانی است.»
گروه حرفهای و بومی مهم است
البته تنها بودجه کار نمیتواند تضمینکننده پخش یک مجموعه از شبکه سراسری باشد بلکه معیارهای دیگری برای اینکار نیاز است تا این تولیدات بتوانند به ماراتن پخش سراسری برسند.
حاج ده آبادی به استانداردها اشاره میکند: «طبیعتا باید مجموعه استانداردهای پخش سراسری را داشتهباشد تا بتواند از آنتن سراسری پخش شود. به همین دلیل ما سعی کردیم که تیم سازنده اعم از بازیگر، طراحصحنه و گریمور همه حرفهای باشند.»
بازیگران مجموعه«مثلهای خودمونی» همگی از بازیگران بومی ومحلی استان لرستان هستند. دلیل آن هم بهنظر کارگردان برمیگردد: «در خیلی از کارهای تلویزیونی که در سیمای استانها تولید میشود برخلاف نظر اولیه که باید از نیروهای استانی استفاده شود، شاهدیم که تعدادی از دستاندرکاران از تهران انتخاب شدهاند. اگر قرار بود که از نیروهای تهرانی استفاده شود، دیگر نیاز به سرمایهگذاری سیمای استانها نبود. هدف این کار این است که نیروهای استانها پرورش بیابند.»
بازیگران مجموعه «حلقه گمشده» از بازیگران بومی استان یزد انتخاب شدهاند و عوامل دیگر از عوامل حرفهای تهران انتخاب شدهاند. به گفته کارگردان و تهیهکننده این مجموعه اینکار با آگاهی کامل صورت گرفته است:«ترکیب این دو باعث پیشرفت در کار میشود. هم دستاندرکاران تهرانی با استعداد، توانایی و قابلیت هنرمندان شهرستانی آشنا میشوند و هم برای هنرمندان شهرستانی این دوره میتواند آموزش باشد وتبادل اطلاعات صورت بگیرد.»
عبد الحسینی بهدلیل دیگری اشاره دارد: «براساس نیاز فیلمنامه مجبور میشویم که برخی از نیروها را از تهران بیاوریم و یا نیروها را باهم تلفیق کنیم. این تلفیق به بازیگر و کارگردان و دستاندرکاران در رشد حرفهای کمک میکند. ما حتی بازیگرانی داشتهایم که بعد از چند کار از طرف تلویزیون تهران برای بازی دعوت شدهاند»
کارگردان، طراح چهرهپردازی، طراح صحنه و لباس «مثلهای خودمونی» از تهران به لرستان رفته و در ساخت این کار شراکت داشتهاند ومابقی اهالی بومی هستند. هاشمی گیلانی معتقد است که اگر قرار است از نیروهای تهرانی استفاده شود بهتر است تعداد آن محدود و بهعنوان مشاور باشد:« ما در کارمان از نابازیگر و بازیگران حرفهای اما بومی استفاده کردیم. با اینکه کار دشواری بود، اما میخواستیم که اصالت منطقه را نشان بدهیم. بهنظرم برای مردم جالب نیست که ببینند فلان هنرپیشه معروف لری حرف میزند. اما وقتی ما از بازیگرانی استفاده کنیم که بومی هستند و چهره آشنایی برای مخاطب ندارد، به همین دلیل مخاطب بازی او و لهجهاش را به راحتی میپذیرد.»
اولویت با فرهنگ است
ایجاد فضای سالم برای رقابت، شناسایی استعدادهای شهرستانی، تعامل میان پایتخت و دیگر استانها، آشنایی با فرهنگ بومی و فولکلور هر استان بخشهایی از این اهداف است.
عبدالحسینی از تولیدات جدید استان یزد میگوید و اینکه اولویت براساس داستانهای فولکلور است:«در جلسات طرح و برنامه، سوژههایی که بومی نباشد، تصویب نمیشود و تاکید ما بر سوژههایی است که قابلیت بومی و یا فولکلور شدن داشته باشد، در این صورت به مرحله تصویب وساخت میرسد.» این مدیر برای تاکید صحبتهایش به ساخت 2مجموعه جدید «ترمه» و «رویای زندگی» اشاره میکند که براساس داستانهای فولکلور یزدی است.
حاج ده آبادی تنها به این دلیل که خود در استان یزد مشغول فعالیت است، موافق تولید در شهرستانها نیست:«معرفی فرهنگ بومی هر استان مهمترین دغدعه هر کارگردانی است. با اینکه تعداد کمی از استانها در ساخت مجموعه فعال هستند، اما فضای خوبی برای رقابت در برنامهسازی در استانها ایجاد شدهاست. از طرف دیگر فیلمسازان و هنرمندان مرکز به استانها میآیند تا با بودجه استان مجموعه ساخته شود و این اتفاق خوبی است.»
بهنظر او داستانهایی باید در اولویت ساخت قرار بگیرند که به معرفی فرهنگ بومی و داستانهای فولکلور استان مربوط میپردازد و از همه مهمتر کارگردان و تهیهکننده باید آشنا به فرهنگ خاص آن منطقه باشند: «اگر فردی غیربومی بخواهد درباره فولکلور آن منطقه فیلم بسازد، نیاز به تحقیق دارد، تا بتواند با آنجا و فرهنگ آن منطقه عجین شود و در نهایت هم به لهجه و فرهنگ آنجا آشنا نیست و بازیگران هم با یک لهجه غیرمنطقی حرف میزند. به همین دلیل باید گروه فیلمسازی به لهجه، گویش، فرهنگ، نوع زندگی، جغرافیا و تاریخ آنجا آشنا باشند.»
مجموعه «مثلهای خودمونی» که گاهی از روزها مجددا از شبکه 3 سیما پخش میشود، با تاکید بر داستانهای فولکلور لری فضای متفاوتی را ایجاد کردهاست. هاشمی گیلانی و گروه سازنده این مجموعه از ابتدا براین موضوع تاکید داشتند: «اگر به جای اینکه نقش بازی کنیم، هر کدام اصالت خودمان را حفظ کنیم، فکر میکنم موفقتر خواهیم بود. در این صورت حاصل کار هم موفق در میآید و دیدن آن برای مخاطب دلنشینتر است.»
استفاده از لهجه شاید آشناترین نشانه برای شناسایی یک منطقه و یا یک فرهنگ باشد. خصوصا اینکه در بسیاری از کارهای استانی نمیتوان جز لهجه هیچ نشان دیگری از فرهنگ و نوع زندگی آن استان پیدا کرد. حاج ده آبادی هم در کارهایی که تا به حال ساختهاست، از لهجه یزدی استفاده کردهاست:«لهجه هر منطقه، میراث فرهنگی همانجا محسوب میشود. میراث فرهنگی فقط شامل آثار باستانی و بناهای تاریخی نیست. استفاده از لهجه نه تنها کار را برای مخاطب شیرین میکند، بلکه اطلاعاتی هم به مخاطب میدهد و او را با فرهنگ آن منطقه آشنا میکند.»
هاشمی گیلانی هم به استفاده از لهجه در تولیدات استانی اعتقاد دارد:« البته ممکن است که استفاده زیاد از لهجه وگویش خاص آن منطقه، باعث شود که از ارتباط مخاطب بهدلیل عدمدرک کلمات و مفهوم کم کند اما لهجه برای مخاطبان جذاب است و از طرف دیگر باعث آشنایی مردم با گویش جاهای مختلف میشود.»
این تهیهکننده که بیش از 15 سال سابقه تولید در تلویزیون دارد، معتقد است که برخی از کلمات این مجموعه برای مخاطبان ناآشناست:«قبول دارم که در مثلهای خودمونی این اتفاق افتاده است و بهتر بود که ما آن کلمات را تبدیل و ساده میکردیم. اما با این احوال مخاطب با دیدن تصاویر، اصل داستان را درک میکند. مثل هنگامی که با دیدن یک فیلم خارجی ممکن است یک یا همه دیالوگها را متوجه نشویم اما در آخر داستان را کاملا متوجه میشویم.»
با اینکه حاج ده آبادی پخش این مجموعهها را برای رشد کیفی و کمی هنرمندان استانها مفید ارزیابی میکند اما از پخش و تبلیغ آن رضایت ندارد: «ابتدا پخش آن شنبهها بود که بعد به جمعهها تبدیل شد، همین کار در عادت مخاطب تغییر ایجاد کرد. با اینکه «حلقه گمشده» در بین مخاطبان محبوب و پربیننده است، اما مسئولان شبکه برای این کار تبلیغ نمیکنند یا بسیار کم تبلیغ میکنند. انگار نگاه آنان به یک مجموعه تولید استانی از بالا به پایین است.»