متأسفانه در اغلب این کارها، فیلمنامههای ضعیف دیگران که شاید دغدغه کارگردان هم نباشد به او معرفی میکنند.در چنین وضعیتی، تهیهکننده هم شرایط خودش را بر کارگردان تحمیل میکند که در بیشتر اوقات این شرایط اساساً انسانی نیست.
تهیهکننده، کارگردان را مجبور میکند که ظرف مدت 15 تا 20 روز فلان فیلم تلویزیونی را آماده کند.وقتی از تهیهکننده در باره این عجله سؤال میشود، میگوید بودجهای که به ما دادهاند پس از این مدت تمام میشود.
وقتی قرار است فیلمی تلویزیونی ساخته شود که ویژگیهای کار سینمایی را داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت با تولید 15 روزه، کار موفقی از آب درآید؛ آن هم در شرایطی که فیلمنامه برای کارگردان نیست و اشراف کاملی بر آن ندارد. این آثار به هیچ عنوان قابل مقایسه با فیلمهای سینمایی که در 60 روز ساخته میشوند، نخواهد بود.
اگر در مواردی خاص فیلمهای تلویزیونی موفق دیده میشوند، باید آن را به حساب شعور کاری و لحاظ بودن همه شرایط کار یا استفاده از فیلمنامههای چفت و بست دار گذاشت؛ مثل کاری که آقای موتمن برای تلویزیون ساخت.
ولی در مجموع کمتر کار ایدهآلی برای تلویزیون ساخته میشود. دلیل اصلی این امر هم همان طور که گفته شد به تهیهکنندگان باز میگردد. با 75 تا 90 ملیون تومان نمیشود یک فیلم سینمایی ساخت؛ آن هم در شرایطی که در همان ابتدای کار، تهیهکننده حدود 30 – 20 میلیون تومان از آن را برای خودش کنار میگذارد.
معلوم است که با 60 میلیون تومان نمیشود کاری کرد. در چنین شرایط استرسزایی، پازولینی هم نمیتواند فیلم موفقی بسازد.
این مشکل، راه حل مناسب دارد؛ راه حلش این است که تلویزیون، کارگردانها را دعوت کند و از آنها بخواهد تا چند قصهای که به آنها تعلق خاطر دارند ولی به دلایل مختلف در سینما امکان ساختشان نیست، پیشنهاد دهند؛ تهیهکنندگی و اجرای طرح را هم بهخود کارگردان بسپارند و با برآورد مالی و زمانی کارگردان، فیلم ساخته شود.
چنین حالتی جواب خواهد داد. یک کارگردان امتحان پس داده، چه در سینما و چه در تلویزیون هیچگاه موقعیت حرفهای و اجتماعی خود را فدای سود چند میلیون تومانی نمیکند؛
او نسبت به کارش از همه دلسوزتر است ولی چون این شرایط در زمان ساخت فیلمهای تلویزیونی فراهم نیست بیشتر از همه، سر خود تلویزیون کلاه خواهد رفت.
گاهی اوقات آدم سودجویی به اسم تهیهکننده یا مجری طرح در این میان قرار میگیرد که هیچ شناختی از مسائل تولید ندارد و فقط به فکر جیب خود است.
برای چنین تهیهکنندهای مهم نیست که با فیلم ساخته شده به شعور تماشاچی توهین میشود.
اگر کارگردان هم تصادفاً خوب کار کرد، خوشا به حال او که کار دیگری به او سفارش میدهند تا بازهم پولی برای خودش کنار بگذارد اگر هم کار ناموفق باشد، نهایتاً از 30 میلیون تومان پولی که برداشته، 5 میلیون تومان به تلویزیون خسارت میدهد.
متأسفانه تلویزیون ما تصمیم گرفته که فقط آنتنش را پر کند و گویا کیفیت چندان مهم نیست. برخی از سریالها و فیلمها، مستقیماً به شعور تماشاگر توهین میکنند.
البته در مواردی هم شاهد آثار خوبی از تلویزیون هستیم ولی بهطور کلی، تلویزیون اکنون شرایط بسامانی ندارد و موضوعات ارائه شده بیبو و بیخاصیت هستند که فقط برای پر کردن آنتن تلویزیون ساخته میشوند و کمتر تاثیرگذاری در آنها دیده میشود.
*کارگردان