همشهری آنلاین - رضا نیکنام: در ساعاتی که در این محله قدم میزدیم متوجه شدیم که حدود ۴ قرن پیش اقوام مهاجر، هسته اولیه ساکنان روستای فیروزبهرام را تشکیل دادند، آنها در آن زمان متوجه شده بودند که پیدا کردن یک مکان برای سکونت، بدون امنیت مفت نمیارزد. بنابراین فکرهایشان را روی هم ریختند و نتیجه گرفتند که ضروری است قلعهای بسازند که درون آن به کسب و کار یعنی زراعت و زندگی مشغول شوند و دست سارق و راهزن را از اموال و نوامیسشان کوتاه کنند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
تنها برج دیدهبانی باقیمانده
به هر حال ۳ تا ۴ نسل عوض شد و ۱۵۰ سال طول کشید تا قلعهای در این روستا ساخته شود. همانطور که روند اجرای این فکر به طول انجامید، نامگذاری این محل هم داستانی طول و دراز داشت تا بالاخره این قلعه در زمان حضور ارباب کیخسرو به نام فرزندان او یعنی فیروز و بهرام نامگذاری شد و ساکنان، ۴ برج دیدهبانی در ۴ جهت قلعه ساختند.
گذر زمان ۳ برج دیدهبانی را از پا انداخت، اما یک برج دیگر هنوز پابرجاست و ایستاده برای نشان دادن بخشی از ردپای تاریخ بر پیکره شهر. تماشای بقایای قلعه فیروز بهرام و تنها برج دیدهبانی در بزرگراه آزادگان، بعد از روستای احمدآباد مستوفی خالی از لطف نیست.
متأسفانه تپه باستانی فیروزبهرام معروف به تپه طلا هم طی سالها کاوشهای مستمر از بین رفته است اما بقایای برج دیدهبانی قلعه فیروزبهرام و یک آبانبار قدیمی هنوز موجود است. داستان جالب هم اهالی روستا نقل میکنند که به تپه طلا مربوط میشود.
گویا آن زمان که نخستین حفاریها و گودبرداریهایی که برای درآوردن گنج و اشیای عتیقه در محدوده تپه باستانی انجام میشد این شائبه ایجاد شده بود که این چالهها، کار بیگانگان و آدم فضاییهاست! به خاطر همین شبها کسی جرئت نداشت که وارد محدوده تپه باستانی شود تا اینکه قضیه لو میرود و همه میفهمند که این شایعهسازی به این دلیل بوده که آنها بتوانند با خیال راحت به دنبال خمرههای پر از سکه و عتیقهجات بگردند.
روزگاری به اینجا «همارآباد» میگفتند
در کتاب خاطرات اعتمادالسلطنه ملقب به صنیعالدوله، سیاستمدار و نویسنده عهد ناصرالدینشاه، آمده است که شاه عباس اول در سال ۹۹۸ قمری برای سرکوب عبدالمؤمنخانِ ازبک که در خراسان دست به تاراج و کشتار مردم گشوده بود، با سپاهی به سمت خراسان رفت و در سر راه خود در تهران اردو زد، اما در آنجا بیمار شد و از پیشرفت بازماند و سپاهیانش پراکنده شدند.
در نتیجه ازبکها مشهد را تسخیر و غارت کردند. از اینرو شاه عباس سوگند خورد که دیگر پای در این شهر نگذارد و لعنت کرد بر کسی که به تهران وارد شود و شب را در آنجا بیتوته کند. شاه عباس چند بار ضمن سفرهایش از کنار تهران گذشت، اما هرگز پای به این شهر نگذاشت.
در یکی از این سفرها به پیشنهاد یکی از همراهان و نزدیکانش، چون قرار بود اردویی در حوالی تهران زده و چند روزی توقف کنند، در منطقهای از توابع ری بنام هَمارآباد سکونت کرد و مهمان خان آن ولایت شدند. همارآباد همان محل فعلی روستای فیروزبهرام است. همچنین در سال ۶۸ هجری، فیروزبهرام محل ستیز گروهی از خوارج با سپاهیان عبدالملک مروان بود که در همین نبرد، یزید، فرمانده سپاه عبدالملک کشته شد.
کشاورزانی که دست از کشاورزی شستند
به هر حال یکی از روستاهای منطقه ۱۸ تهران، فیروزبهرام است. فیروزبهرام از آبادیهای کهن است که بنای آن به فیروز ساسانی نسبت داده شده و سپس آن را به نامهای فیروز رام و فیروز بران نامیدهاند. بیشتر ساکنان این محله یا روستا از اقوام کرد، لر و بلوچ هستند که از نقاط مختلف به اینجا آمدهاند. یکی از قدیمیترین بناهای خشتی و گلی این روستا که حدود ۲۰۰ سال قدمت دارد هنوز پا برجاست. روستای فیروز بهرام از لحاظ فرهنگی و قومیتی بافت قدیمی خود را حفظ کرده است. گرچه این روستا در ناحیه ۷ منطقه۱۸ واقع شده، ادارههای خدماترسان آن به چهاردانگه مربوط میشود.
با راهاندازی بزرگراه تهران ـ ساوه بخشی از روستای فیروز بهرام به شهرداری اسلامشهر واگذار شده که بیشتر اهالی از ارائه خدمات این مجموعه، ناراضی هستند و بخش دیگر این روستا زیر نظر شهرداری منطقه۱۸ است. همچنین مدتی است به دلیل بیآبی، تعدادی زمینهایی که از آن محصول کشاورزی برداشت میشد از رونق افتاده و کمتر در آن محصولی کاشته میشود. در تقسیمات جدید توسط اداره کشاورزی به برخی از زمینها آب تعلق میگیرد، اما اینجا اغلب کشاورزان به خاطر هزینههای بسیار، دست از کشاورزی شستهاند و با کارهای متفرقه امور زندگی خود را می گذرانند.
نظر شما