همشهری آنلاین -یکتا فراهانی: هر سال در روز جهانی بهداشت روانی، هزاران نفر در سراسر دنیا برای جلب توجه بیشتر به مشکلات مربوط به روان و بیماریهای روانی و همچنین تاثیرات مهم آن بر زندگی مردم در سراسر جهان، سعی در اطلاع رسانی و آگاهی بخشی بیشتر در این زمینه را دارند.
ضرورت توجه همیشگی به سلامت روان
دکتر امیر حسین جلالی، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران درباره هفته سلامت روان میگوید: «هجدهم مهرماه، روز ملی سلامت روان است و هفتهای هم با این عنوان نامگذاری شده است. ولی سلامت روان چیزی نیست که بتوان آن را محدود به روز و زمان خاصی دانست.»
نیازهای مربوط به حوزه روان هم مانند هر نیاز دیگری میتواند علاوه بر مشترکات زیادی که برای همه افراد وجود دارد برای هر شخص با توجه به سن، جنس و جامعهای که در آن زندگی میکند متفاوت باشد.
مؤلفههای تأمین سلامت روان
نیازهای روان مانند نیازهای جسم از سطح و پایه خاصی برخورداراست. یعنی همواره میتوانیم فکر کنیم یک روان سالم برای تداوم سلامت یا تضمین آن به مؤلفههایی نیاز دارد؛ همان گونه که بهعنوان مثال جسم ما نیز به میزان مشخصی از مواد غذایی نیاز دارد. به علاوه آنکه باید به میزان کافی تحرک و استراحت داشته باشد.
در واقع برای برخورداری از سلامت جسم، مراقبتها، پیشگیریها و تدابیری لازم است تا شخص سالم باقی بماند. روان هم بههمین شکل است.
نادیده گرفته شدن مسائل مربوط به روان
به گفته دکتر جلالی، برای برخوردار بودن از سلامت روان دقیقاً مانند سلامت جسم باید ملاحظات و تدابیری اندیشیده شود. اما متأسفانه معمولاً چون موضوعات مربوط به این حوزه، کمتر دیده میشود ممکن است نادیده گرفته شود. همچنین ممکن است مانند بسیاری از موضوعات دیگر نیز دیر به داد آن برسیم. یعنی ما اغلب هنگامی به فکر سلامت روان میافتیم که دچار بیماری و اختلال روان شده باشیم.
البته این موضوع در مورد جسم هم صادق است. یعنی در بیشتر موارد ما هنگامی به فکر جسم و سلامت فیزیکی خود میافتیم که بیمار شده یا با مشکلی برخورد کرده باشیم.
لزوم توجه به موقع به سلامت جسم و روان
این روانپزشک میگوید ما اغلب ناچار میشویم بعد از بروز بیماری برای جلوگیری از عوارض ناشی از آن به پزشک مراجعه کنیم. یعنی کمتر پیش میآید کسی به فکر پیشگیری باشد. در صورتی که پیشگیری همیشه بر درمان ارجح است. چون میتواند علاوه بر تحمل درد کمتر و جلوگیری از پیشرفت بیماری؛ هزینه کمتری را هم برای خود فرد و نظام سلامت کشور به دنبال داشته باشد. بنابراین پیشگیری اولیه چه در مورد سلامت جسم و چه در مورد سلامت روان، مقدم بر درمان است.
پیشگیریهای اولیه را جدی بگیریم
به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، درمان یا بازتوانی باید برای مواردی که به هر علت در پیشگیریهای اولیه اثربخش نبوده در نظر گرفته شود.
درحالیکه در بسیاری از جوامع از جمله ایران بخش زیادی از انرژی و همچنین سرمایه مصرفی برای بهداشت و سلامت برای خرید دارو توسعه خدمات بیمارستانی استفاده میشود.
امکانات محدود مردم برای پیشگیری از بروز مشکلات مربوط به روان
دکتر جلالی میگوید این موضوع در مورد حوزه مسائل پزشکی و موضوعات مربوط به جسم ملموستر است و اطلاع رسانی بیشتری هم درباره آن انجام میشود.
این مساله در مورد روانپزشکی و موضوعات مربوط به روان نیز کاملاً مشهود است. چون حجم زیادی از پول و سرمایه مردم و جامعه صرف خرید دارو، توسعه تختهای روانپزشکی و نگهداری و مراقبت از بیماران حاد و مزمن میشود.
اما در نظر بداشته باشیم موضوع سلامت روان و بیمارهای این حوزه را نباید محدود به موقعیتها و وضعیتهای سخت و دشوار روانی بدانیم.
بیماریهای خفیف حوزه روان را جدی بگیریم
به گفته عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران باید توجه داشته باشیم بخش مهمی از کار در حیطه روانپزشکی و سلامت روان به بیماران دشوار برمیگردد. اما جمعیت بزرگی هم در جامعه وجود دارند که از بیماریهای خفیفتری رنج میبرد که میتواند زندگی روزمره و حق لذت بردن آنها را از زندگی سلب کند.
به همین خاطر حتماً باید آنها را هم جدی گرفت و برای پیشگیری از بروز بیماریهایی در همین حد واندازه نیز اطلاع رسانیهای کافی، آگاهی بخشیهای لازم و همچنین تسهیلاتی برای استفاده از خدمات مربوط به روان برای همه در نظر گرفته شود.
فراموش نکنیم درصورتیکه توجه و مراقبت لازم از بسیاری از این بیماریها صورت بگیرد میتوان از ظهور و بروز آنها پیشگیری کرد. درعینحال این موضوع را هم باید در نظر بگیریم که سطح توانایی مردم برای پیشگیری، محدود و مشخص است.
لزوم وجود عزم و اراده ملی برای پیشگیری از بیماری
به عقیده این روانپزشک، تأمین سلامت جسم و روان و موضوع پیشگیری از بروز بیماریهای مربوط به آنها نیازمند عزم و اراده ملی است.
مثلاً در جامعهای که سطح درآمد عمومی پایین باشد مردم ناچار هستند از مواد انرژیزایی که کیفیت غذایی کافی ندارد استفاده کنند. یعنی در رکود اقتصادی مصرف قند و چربی معمولاً افزایش پیدا میکند.
این موضوع در تاریخ نیز کاملاً مشخص و قابل اثبات است. همان گونه که در زمان جنگ جهانی دوم دیده شد هنگام بمباران در لندن، میزان مصرف شکر بسیار افزایش پیدا کرد و عوارض آن نیز تا سالها مبتلابه مردم جامعه بود.
ارتباط رکود اقتصای با بروز بیماریهای جسم و روان
دکتر امیر حسین جلالی میگوید در ایران نیز تحقیقاتی که سالهای گذشته در مناطق کمتر برخوردار انجامشده نشان میدهد در شرایط رکود اقتصادی، رابطه بین تمایل و رو آوردن مردم به مصرف چربی و قند کاملاً نشانگر تأثیر وضعیت اقتصادی بر وضعیت سفره و بالطبع سلامت آنهاست.
روان نیز بههمین شکل است. یعنی ما برای سلامت روان نیازمند امنیت، برخورداری از وضعیت قابل اطمینان، شرایط شغلی، مهارتهای حل مساله زندگی پایدار و محیطی عاری از آلودگیهای صوتی و زیست محیطی هستیم.
ضرورت آگاهی دولت از مشکلات مردم
به گفته این روان پزشک، مردم باید امکان برنامه ریزی و محاسبه آینده و همچنین برخورداری از امنیت خودشان را داشته باشند. طبعاً تأمین بخشی از این موارد به عهده خود مردم است؛ یعنی قسمتی از برنامهریزی، آیندهنگری و تأمین یک زندگی با استفاده از رویکردهای حل مساله، کاهش استرس و تعارض و اصولاً آیندهنگری در دست خود مردم است. اما بخش بزرگی از آن نیز به سیستم دولتی و اداری جوامع برمی گردد.
درنتیجه همکاری دولت با مردم و شهروندان الزامی است تا علاوه بر آگاه بودن بر مسائل و مشکلات آنها بتواند امکانات لازم را هم در اختیار آنها قرار دهد.
توجه داشته باشیم همانگونه که اقتصاد بر سلامت فیزیکی اثرگذار است؛ سلامت روان مردم هم به شدت تحت تأثیر اقتصاد و سیاستگذاریهای اجتماعی است.
نظر شما