همشهری آنلاین - نصیبه سجادی: درِخانه شیخ فضلالله سالهاست باز نمیشود و اکنون خرابه شده، تا سال ۱۳۹۳ درهای این خانه بسته و به مکانی برای تجمع معتادان و کارتنخوابها تبدیل شده بود. همین سال درهای خانه باز و قرار شد خانه مرمت و بازسازی شود و در اختیار سازمان میراث فرهنگی قرار گیرد که این اتفاق هم افتاد. خانه تاریخی رهبر مبارزات آزادیخواهانه در تاریخ ثبت شد.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
برداشت یکم؛ غمانگیز، مثل خانه شیخ
خانه شیخ فضلالله در خیابان بهشت، کوچه شیخ فضلالله، کنار مسجدی به همین نام قرار دارد. سقف خانه فرو ریخته، قابهای چوبی در و پنجرهها از جا کنده شده است. برای فهمیدن اوج ویرانی نیازی نیست داخل خانه بروید. از بیرون وضعیت در و دیوار گویاست. وضعیت غمانگیز و ناخوشایندی که منتظر یک تکان کوچک است تا همه چیز را فریاد بزند. ساکنان محدوده اطراف خانه از این وضعیت ناراحتند و میگویند: «هر از گاهی یکی میآید وعده رسیدگی و مرمت میدهد. میرود و دیگر هیچ اتفاقی نمیافتد.»
برداشت دوم؛ آزادیخواه مبارز
شیخ فضلالله کجوری طبرسی مازندرانی در نهضت تنباکو (نخستین قیام به رهبری روحانیت) نقش فعالی داشت. نماینده میرزای شیرازی در تهران بود و تا وقتی که میرزای شیرازی بهوسیله فضلالله نوری از لغو قرارداد اطمینان حاصل نکرد، حکم حرمت استعمال توتون و تنباکو را لغو نکرد.
با آغاز نهضت مشروطه و پیشگامی شیخ فضلالله، شیخ توانست حمایت علمای نجف را برای مشروطه بهدست بیاورد، اما پس از صدور فرمان مشروطه شیخ که دید این قانون برگرفته از قوانین دولتهای اروپایی است، از مشروطهخواهان فاصله گرفت و خواستار مشروطه مشروعه شد.
برداشت سوم؛چرا حفظ خانه شیخ مهم است؟
شیخ فضلاللهنوری امام جماعت مسجدی در نزدیکی خانهاش بود که بعدها به نام مسجد شیخ فضلاللهنوری شهره شد. در کوچههای منتهی به همین خانه به جان او سوءقصد شد. در کتاب تاریخ مشروطه واقعه ترور شیخ فضلالله نوری چنین آمده است: «جمعه شب بود و شیخ از دیدن کسی به خانه برمیگشت که هنگام پیاده شدن از درشکه توسط شخصی که بعد معلوم شد کریم دواتگر است به وسیله ششلولی هدف قرار گرفت. گلولهها به همراهان شیخ اصابت کرد و شیخ مجروح شد.»
خانه شیخ فضلاللهنوری باز هم مهم است، چون پس از فتح تهران، توسط ۸۰ نفر از نیروهای یپرم خان همین خانه محاصره شد. مشهدی نادعلی پیشکار شیخ فضلاللهنوری گفته: «عصر بود که یک مرتبه دیدیم عده زیادی خانه را محاصره کردند و مانند مور و ملخ از دیوارها بالا رفتند و پشتبامها را اشغال کردند. در میان شیون و زاری و ناله اهل خانه، یپرم خان ارمنی دست شیخ را گرفته، کشان کشان بیرون آورد و درون درشکه انداخت و فرمان حرکت داد. شیخ را برای محاکمه به عمارت گلستان بردند و در تالار آن محاکمه و ۹ مرداد ۱۲۸۸، در میدان توپخانه اعدام شد.»
خانه شیخ فضل الله اهمیت دارد، چون روایتگر خوبی برای بخشی از تاریخ مشروطیت است. آنجا که جسد شیخ را بعد از به دار آویختن به همین خانه آوردند و تحویل خانواده دادند. خانواده شیخ فضلاللهنوری مراسم غسل و کفن را در خانه انجام دادند و پیکر شیخ شهید را یک اتاق کوچک دفن و آنجا را در خانه تیغه کردند و برای اینکه کسی بویی نبرد مراسمی ظاهری در قبرستان برای او گرفتند.
برداشت چهارم؛ خانه تاریخی مرمت میشود
«۳ ماه است وضعیت خانه شیخ فضلاللهرا بررسی میکنیم و بنا داریم با مذاکره با مالک خصوصی، آن را تملک و به خانه موزه تبدیل کنیم». «محمد مویدی» مدیرعامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران این خبر را شهریور ماه ۱۴۰۱ رسانهای کرد و از مرمت بنا خبر داد. او گفته بود: «خانه شیخ فضلالله نوری بهعنوان اثر ملی ثبت شده و امکان ساختوساز آن وجود ندارد. برای همین قیمت آن به شدت کاهش پیدا کرده است. مالکان این خانه در نظر داشتند آن را تخریب و از آن بهعنوان یک بنای جدید برای صنف کفاشان استفاده کنند. تلاش کردیم طبق چهارچوب قانون و در قالب کارشناسی و موضوعات مرتبط با آن عمل کنیم، مذاکرات را با صاحبان آغاز کردیم و درصدد هستیم با کمک سازمان املاک شهرداری تهران و شهرداری منطقه۱۲ این بنا را بهعنوان خانه فرهنگی جدید به شهر تهران اضافه کنیم.»
برداشت آزاد؛ غربت شیخ شهید پایانی ندارد
مرمت خانه شیخ فضلالله نوری ۱۱۰ سال پس از مشروطه همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. شهرداری که در سالهای اخیر برای حفظ خانههای تاریخی چیزی کم نگذاشته و تا حدودی به میراث کشور ادای دین و مالک هم آمادگی خود را برای مذاکره و فروش اعلام کرده، با این وجود چرا خانه شیخ شهید مرمت نمیشود، شاید کاغذبازی های مرسوم اداری و مانع تراشیهای مختلف باعث کندی کار میشود.
هر چه هست این تعللها و از دست رفتن زمان به نفع این خانه تاریخی نیست و تداوم آن بر این گفته صحه میگذارد که غربت شیخ و جفا بر ساحت او که در دوران حیاتش به کرات اتفاق افتاد، گویا ادامهدار است و قرار نیست پایانی برای آن رقم بخورد.
نظر شما