همشهری آنلاین- پریسا نوری: ارامنه به عنوان یکی از قدیمیترین و تاثیرگذارترین اقلیتهای مذهبی ساکن در تهران در ۱۳ محله پایتخت از جمله ونک، نارمک، مجیدیه، حشمتیه، بهجتآباد و ... حضور پررنگتری دارند. اما ارامنه از چه زمانی ساکن تهران شدند؟ با ما باشید تا تاریخچه ورود ارامنه به تهران و چگونگی شکلگیری محلههای ارمنینشین پایتخت را به نقل از «هویک میناسیان»، پژوهشگر و نویسنده ارمنیتبار، مرور کنیم.
قصههای خواندنی تهران را اینجا ببینید
دولاب؛ اولین محله ارمنینشین تهران
طبق اسناد، ۲۶۴ سال پیش برای اولینبار پای ارمنیان به تهران و محله دولاب باز شد. «اعتمادالسلطنه» در کتاب «مراتالبلدان» آورده که در سال ۱۱۳۷ شمسی به دستور کریمخان زند ۱۰ خانواده سنگتراش ارمنی از جلفای اصفهان به تهران منتقل و در محله دولاب ساکن شدند. «آغامحمدخان» قاجار هم در جریان لشکرکشیهایش به قفقاز، دهها خانواده ارمنی را به تهران کوچاند. این خانوادهها در دروازه قزوین ساکن شدند. آنها به دلیل مهارت و هنرشان در معماری و صنعت مورد توجه پادشاهان قاجار قرار گرفتند و جایگاهی برای خودشان دست و پا کردند و بهتدریج جمعیتشان را افزایش دادند.
تاسیس کافه نادری
یکی دیگر از شاهان قاجار که ارامنه را به تهران کوچاند، فتحعلیشاه بود. به دستور او خانوادههای صنعتگر ارمنی از شهرهای اصفهان و تبریز به تهران آمدند و در دروازه شاهعبدالعظیم سکونت یافتند. بعدها این خانوادهها دروازه شاهعبدالعظیم را ترک کردند و همراه با دیگر خانوادههای تازهوارد به تهران، به محلههای بالاتر و خیابانهای حافظ، جمهوری (نادری)، سعدی، لالهزار، گرگان، نظامآباد و حوالی میدان امامحسین (ع)، حسنآباد و عشرتآباد نقل مکان کردند. بهمرور جمعیتشان بیشتر شد و در محدوده زندگیشان اماکن ملی، مذهبی و تفریحی خود مثل کلیسا و مدرسه و کافه را بنا کردند. خانواده «خاچیک مادیکیانس»، موسس کافه نادری، یکی از خاطرهانگیزترین کافههای تهران، از خانواده ارامنهای بودند که در محدوده خیابان جمهوری ساکن شدند.
روستانشینی ارامنه
در دوره قاجار ارمنیهای دیگر مناطق ایران هم به دلیل رفاه و آسایش ارامنه ساکن تهران بساط خود را از شهرها و روستاهای دیگر جمع کردند و به تهران کوچیدند. بدین شکل بود که ارمنیها از شهرهای مختلف ایران از جمله تبریز، سلماس و جلفای اصفهان به سمت پایتخت سرازیر شدند. آنها علاوه بر تهران در روستاهای اطراف از جمله دهونک، دروس، بومهن، لشکرک، تلو، قلهک و ... ساکن و به کشاورزی مشغول شدند.
قلعه ونک
در سال ۱۲۱۵ شمسی «میرزاآقاسی»، صدراعظم «محمدعلیشاه»، ۱۳ خانواده ارمنی را از روستاهای چهارمحال و بختیاری به حوالی ونک آورد. زمین و آب در اختیارشان گذاشت و قرار شد که رعیت شاه باشند. یعنی علاوه بر اینکه برای خودشان گندم و جو میکارند و به دامپروری مشغول هستند، برای قشون قاجار علوفه بکارند. آن زمان مالک دهونک «میرزایوسف آشتیانی»، معروف به «مستوفیالممالک»، بود. او برای آسایش و رفاه ارامنه تلاش میکرد و شرایط زندگی آنها را بهبود بخشید. از این رو، کمکم ارامنه از مناطق و روستاهای دیگر هم به ونک آمدند و جمعیت ارامنه ونک بیشتر شد. آنها اطراف منطقه مسکونی خودشان را حصار کشیدند و قلعه ساختند. قلعه خشتی برای خودش دهی بود و کدخدایی داشت. یک در بزرگ چوبی و چهار برج مدور داشت. روزها درهای قلعه را باز میکردند و اهل قلعه بیرون میآمدند و در زمینهای اطراف کشاورزی میکردند و شبها در قلعه را میبستند تا از هرگونه گزندی در امان باشند.
سکونت اجباری در تهران
شاید محلههای وحیدیه، نارمک، مجیدیه، حشمتیه و بهجتآباد بیش از دیگر محلههای پایتخت لقب ارمنینشینی را یدک میکشند. بد نیست بدانید سکونت ارمنیها در این محلهها از سر ناچاری و به دلیل تصویب قانونی در شوروی سابق بوده است. ماجرا از این قرار است که در سالهای پس از جنگ جهانی دوم، در شوروی سابق، قانونی وضع شد که اگر شهرها جمعیتشان به یک میلیون نفر برسد، میتوانند یک جمهوری تشکیل دهند. آن زمان ارمنستان جمعیتش ۷۰۰ هزار نفر بود، برای همین به ارامنه ایران فراخوان داد که به آنجا بروند. عدهای از ارامنه که وضع زندگیشان مساعد نبود، از شهرها و روستاهای کشور به تهران آمدند تا عازم ارمنستان شوند. هر چند به آنها گفته شده بود که فعلا زمینها و خانههایتان را نفروشید تا رفتنتان قطعی شود، اما ظلم و ستم فئودالهای محلی امانشان را بریده بود و آنها به هیچچیز جز مهاجرت فکر نمیکردند. از این رو دارو ندارشان را فروختند و به امید مهاجرت به تهران آمدند، اما هنوز عرقشان خشک نشده بود که خبر رسید جمعیت ارمنستان یک میلیون نفر شده و دیگر نمیتواند پذیرای مهاجران باشد. بر این اساس، ارمنیهایی که با هزار امید و آرزو به تهران آمده بودند، ناچار شدند هرجا میتوانند چادر بزنند. برخی از آنها به بهجتآباد رفتند و در گودالی بزرگ چادر زدند. بعد از چند ماه زندگی در چادر و تحمل سرما و گرما، با سنگ و چوب و هر چه دم دستشان بود آلونکهای گلی کوچکی ساختند و ماندگار شدند. در سال ۱۳۳۲ آلونکها که منظره ناخوشایندی را به وجود آورده بود و شرایط بهداشتی مناسبی نداشت، توسط شهرداری وقت تخریب شد. بعد از تخریب آلونکها عدهای از ارامنه به محلههای تازهتاسیس از جمله وحیدیه، مجیدیه، نارمک، زرکش، یوسفآباد و حشمتیه نقل مکان کردند و برخی دیگر هم در همان بهجتآباد ماندند.
نظر شما