اینجا یگان ویژة آتشنشانی تهران است. تمام مأموریتهای سخت و خطرناکی که از عهدة مأموران معمولی بر نمیآید به اینجا ارجاع میشود.
مقر یگان اما چندان چیز ویژهای نیست. یک اتاق ساده، یک آشپزخانه، یک دفتر، چند تا میز و صندلی. یک آکواریوم، تلویزیون و حوض کوچکی که همان جلوی در کار گذاشتهاند. یک راهپله هم انتهای اتاق هست که به خوابگاه آتشنشانها راه دارد.
چند نفری با لباسهای سبز تیره، دور میز نشستهاند و فوتبال استقلال و فولاد را تماشا میکنند. بقیه هم در حالت آماده (استندبای) بهسر میبرند و در اتاق بالا چرت میزنند.
اما گول این آرامش را نخورید. آدمهای این جا همیشه برای مقابله با خطر آمادهاند. اینقدر آماده که کوچکترین صدایی آنها را از جا میپراند، حتی صدای چیلیک چیلیک دوربین عکاسی.
توی اتاق سرپرست یگان، یک تابلوی عکس بزرگ هست. یک بچة هفت هشت ساله با لباس آتشنشانی. روی تابلو نوشته: «بابای من یک قهرمانه...»
علی اصغر عبادی، سرپرست یگان است. کسی که از سال64 در تشکیلات آتشنشانی به عنوان پرسنل فعالیت میکرده: «این نهمین باری است که یگان هوایی آتشنشانی تشکیل شده. در طول سالهای گذشته چندین بار یگان راه افتاد ولی به دلیل نبود حمایتهای کافی، فعالیتهایش متوقف شد.»
یگان هوایی، در واقع همان یگان ویژه است. آنها از سال74 با یک هلیکوپتر که از هوانیروز اجاره کرده بودند، فعالیتشان را آغاز کردند. البته آن موقع با این هلیکوپتر فقط تمرین میکردند، در واقع خبری از عملیات نبوده.
«در زمان شهردار سابق، دستور راهاندازی مجدد یگان هوایی صادر شد. آن موقع دو تا هلیکوپتر از شرکت پنها (پشتیبانی و نوسازی هلیکوپتر ایران) اجاره کردیم و از عید فطر سال83 فعالیت جدیمان شروع شد.»
این بار حمایتها بیشتر و بهتر شد تا یگان ویژه با 22 پرسنلی که از 5 منطقة تهران، برای انجام عملیاتهای خطرناک انتخاب شده بودند، با خیال راحت کار کند.
تصادفات، حوادث جادهای و اتوبان و سوانح کوهستان بیشترین مأموریتهای یگان هوایی در این چند سال را تشکیل میدهند. سوانحی که نیاز به حضور بسیار سریع نیروهای آتشنشان در صحنه دارند.
یگان هوایی با داشتن هلیکوپتر میتواند در زمان کوتاه، پوشش مناسب را به حادثه بدهد. با آمدن مدیریت جدید آتشنشانی، کار برای حمایت از یگان ویژه آغاز شده.
«الان برای فعالیتهای یگان، جدول تهیه کردهایم که دیگر از بین نرود. آموزش نیروهای ما هم بر اساس آموزشهای روز دنیا است. حتی از لحاظ لوازم آتشنشانی هم ما جزو قویترینهای دنیا هستیم. جدیدترین وسایل در اختیار نیروهای ما است.»
فعلا هلیکوپتر نداریم!
در محوطة باز سازمان آتشنشانی تهران، جایی که مقر یگان ویژه هم آن جا واقع شده، یک باند بزرگ فرود هلیکوپتر وجود دارد، ولی کنار باند به جز دو تا نیسان پیکاپ ، چیز دیگری وجود ندارد.
سرپرست یگان دربارة دلیل نبودن هلیکوپتر توضیح میدهد: «مدت اجارة هلیکوپتر قبلی که در اختیار ما بود، تمام شده و ما فعلا وسیلة پروازی در اختیار نداریم و با همین دو تا نیسان میرویم سر سانحه.
البته مدیریت جدید در حال مذاکره برای خرید دو دستگاه هلیکوپتر است که انشاءالله به زودی به نتیجه میرسد.» آن ها از قبل، تجارب خوبی به دست آوردهاند.
همین باعث شده که این بار به دنبال گرفتن دو تا هلیکوپتر باشند: «هلیکوپتر قبلی همیشه در باند فرود شرکت پنها در حالت استندبای بود وبرای همین گاهی وقتها در ترافیک هوایی میماند. الان میخواهیم محل توقف هلیکوپترها را به دو منطقة شمال و جنوب تقسیم کنیم تا دیگر این مشکل به وجود نیاید. میدانید که زمان برای ما مهمترین چیز است.»
سازمان آتشنشانی الان در تمام ایستگاههای جدیدش، یک باند فرود هلیکوپتر هم میسازد. آنها در تلاشاند که هلیکوپترهای جدید، قابلیت پرواز در شب را هم داشته باشند.
خوبیاش این است که افراد یگان ویژه الان دوسال تجربة کار هوایی دارند و دیگر برای پرواز و انجام عملیات مشکلی وجود ندارد. یگان ویژة آتشنشانی الان 27نفر پرسنل دارد که در هر شیفت کاری، 8نفر به صورت آماده باش در یگان حضور دارند.
افراد یگان، در طول هفته، تمرینات منظمی دارند. برای انجام این تمرینات هم خودشان در مناطق مختلفشهر مدارسی درست کردهاند: «مدرسة امداد و نجات ما برای تمرینات صخره، کوه و سنگنوردی انتهای خیابان جماران است.ایستگاه 34 آتشنشانی (جنب ترمینال غرب) هم جایی است که تمرینات عملیات نجات چاه را در آن جا انجام میدهیم. غواصی را هم در سدلتیان، دریاچة ورزشگاه آزادی و دریاچة ارم تمرین میکنیم.»
البته نوع تمرینات هفتگی به آب و هوا و فصل هم بستگی دارد. مثلا تا قبل از ماه رمضان، نوبت تمرینات آبی است. بهار وقت تمرینات سیلاب و اواسط پاییز موقع تمرینات کوه. البته آنها یک سری تمرینات را هم در طبیعت انجام میدهند، جاهایی که معمولا سانحهخیز است. دلیلش هم این است که نیروهای یگان با موقعیت جغرافیایی مناطق خطرناک آشنا شوند.
مایهدارها میمیرند
سرپرست یگان هوایی، کارشناس آتشنشانی هم هست. او حرفهای جالبی دربارة سوانح شایع پایتخت دارد: «بیشترین آمار سوانح مربوط به تصادفات است، که اتفاقا بیشترین تلفات را هم دارد. بعدش حوادث مربوط به ساختمانهای بلند است.
حوادثی مثل سقوط. گودبرداریهای نامعقول هم زیاد دردسر درست میکند.»
به اعتقاد عبادی این جا اصلا خبری از ایمنی نیست. برای همین ما بیشترین آمار تلفات سقوط از ارتفاع را داریم: «از 5/1 متر به بالا را میگویند ارتفاع. و شما اگر بخواهید از این میزان بالاتر بروید باید حتما حفاظ و حمایت داشته باشید. یعنی اگر بخواهید بروید بالای این میز، باید حمایت داشته باشید. آن وقت این جا کارگر را بدون هیچ حفاظی میفرستند طبقة سیام برج برای پاک کردن شیشه.
برای همین است که الان در تهران در هر روز، چهار کشته در اثر کار در ارتفاع داریم.» و ما باز هم با همة دنیا فرق داریم. این میزان تلفات در دنیا بینظیر است. چون این جا تازه وقتی سانحه اتفاق میافتد، همه به فکر چاره میافتند.
آقای سرپرست حسابی از نبود ایمنی در سازههای بلند شاکی است: «یارو کلی پول خرج ساختمان میکنه. ولی حاضر نیست جون آدمهایش را حفظ کند. شهر بازیهای ما هم اصلا امن نیستند، چون کسی این دستگاههای قدیمی رو بازدید نمیکنه. همینطوری میمانند زیر برف و باران و سال بعد دوباره استفاده میشوند.»
عبادی میگوید این جا اصلا چیزی به اسم ایمنی رعایت نمیشود. وقتی هم هشدار میدهی کسی توجه نمیکند: «سه ماه قبل از اینکه کتابخانة دانشگاه تهران آتش بگیرد، بچههای ما رفتند بازدید و رسما اعلام کردند که این جا امن نیست. اما کسی عین خیالش هم نبود، توجه نکردند و کتابخانه سوخت. به همین راحتی.»
الان سازمان آتشنشانی و معاونت خدمات شهری تهران زمینههایی را فراهم کردهاند که گروه کارشناسی آتشنشانی بتواند از مکانهای مختلف بازدید و برای این مکانها دستورالعمل ایمنی صادر کند. این اتفاق در مورد دریاچهها افتاده و قرار است به زودی برای ساختمانهای بلند هم اتفاق بیفتد.
سرپرست یگان ویژه، آخر حرفهایش یک توصیه جالب برای بالاشهریها دارد: «برجهای شمال شهر به خاطر این که در کوچههای تنگ ساخته شدهاند بسیار خطرناک هستند. در مواقع حریق واقعا عملیات نجات در این ساختمانها غیرممکن است. آخر یکی نیست به اینها بگوید اگر ساختمان آتش گرفت، چه کسی میآید تو را از پشتبام یک برج چهل طبقه نجات بدهد؟ میروند پول میدهند، میخرند. همینطوری برای خودشان خوشند تا وقتی که سانحه اتفاق بیفتد.»
آتشنشانها در گود
آتشنشانها برای خودشان مسابقه هم دارند. سومین دورة مسابقات جهانی آتشنشانان و امدادگران، هفتة گذشته به میزبانی تهران در ورزشگاه شهید دستگردی برگزار شد.
سه نفر از اعضای یگان ویژة آتشنشانی هم جزو تیم ملی ایران بودند و در این مسابقهها شرکت کردند. به غیر از ایران، تیمهای اوکراین، مجارستان، بلاروس، لیتوانی، روسیه، ازبکستان، آذربایجان، جمهوری چک و قزاقستان در این رقابتها حاضر بودند. این اولین باری بود که ایران، میزبانی چنین مسابقاتی را بر عهده میگرفت.
ایرانیها حتی تجربة چندانی در شرکت در این مسابقهها نداشتند، اما از چند وقت قبل، 60 داور ایرانی به روسیه اعزام شدند تا آموزش ببینند و بتوانند داوری این رقابتها را به خوبی به پایان ببرند. نفرات شرکتکنندة تیم ایران در این مسابقهها هم از طریق مسابقات انتخابی که سازمان آتشنشانی برگزار کرد، انتخاب شدند و بعد، به مدت چند ماه زیر نظر کادر فنی، تمرینات آمادهسازی آنها به انجام رسید.
ظاهرا برگزاری چنین مسابقاتی در تهران، دستآوردهای خوبی برای آتشنشانهای ایرانی داشته، چون شهردار تهران (که رئیس ستاد برگزاری مسابقات هم بود) در مراسم افتتاحیه رقابتها اعلام کرد رایزنی با سازمان تربیت بدنی برای تشکیل فدراسیون رشتة ورزشی آتشنشانی شروع شده و احتمالا به زودی به نتیجه میرسد.
مأموران یگان ویژه از کجا میآیند؟
تمام حوادث حادی که احتیاج به حضور نیروها و لوازم خاص دارند را میسپارند به یگان ویژة آتشنشانی. بنابراین نیروهای این یگان باید افراد ورزیده و کار بلدی باشند. و به همین خاطر افراد برای ورود به این یگان باید فیلترهای زیادی را بگذرانند.
آتشنشانی برای گرفتن آتشنشان، ابتدا از طریق کنکور، افرادی را پذیرش میکند. این افراد بعد از تأیید صلاحیت علمی، آزمونهای عملی را در مجموعه ورزشی انقلاب پشت سر میگذراند و بعد وارد سیستم آموزش میشوند. یعنی دورههای آموزشی را پشت سر میگذارند. مسؤولین یگان ویژه از بین کسانی که این دورهها را با موفقیت میگذرانند، افرادی را انتخاب میکنند.
کارشناسان یگان، مدتی را به تمرین با این افراد میگذرانند و در نهایت پنج شش نفر در پایان دوره انتخاب و وارد یگان میشوند. این افراد، تازه باید آموزشهای مخصوص یگان ویژة آتشنشانی را پشت سر بگذارند.