شهرها را دیگر نمیتوان محل تمرکز افرادی محسوب کرد که به قصد تجارت یا فعالیتهای سیاسی – اجتماعی گردهم آمدهاند، بلکه امروزه شهرها به مفهوم باستانی خود بیشتر نزدیک شدهاند. در جهان جدید شهرها دولتهای کوچک و خردی هستند که بطور مستقل اداره میشوند و قوانین و مقررات خاص خود را دارند.
اگر چه آنان تحت سیطره حکومتهای مرکزی و تحت حمایت آنانند، اما مدیریتهای محلی در این شهرها، چنان قدرتمند و پرنفوذ است که تصور دولت شهرهای باستانی جان میگیرد.
شاید بتوان این رویکرد را مفهومی از مدیریت واحد شهری دانست که در بسیاری از کشورهای جهان تجربه و به کار گرفته میشود. اگر چه سالهاست که نبود مدیریت واحد در شهرهای بزرگ کشور از جمله تهران موجب بروز مشکلات متعدد میشود، اما با محوری شدن بحثها پیرامون این موضوع و آمادگی شهرداریها برای پذیرش مسئولیتهای 22گانه، گامهای موثری در تحقق این امر برداشته شده است.
شورا به عنوان ارکان انکارناپذیر مدیریت شهری، بیتردید بازوان پرتوانی برای اداره شهرهای بزرگ هستند. مسلماً شوراهای شهر که منتخبان اجتماعی مردمند، میتوانند گامهای موثری در تحقق مدیریت واحد شهری داشته باشند، چرا که ظرفیت شوراها، تنها محدود به وضع قوانین و تصویب آنان در حوزه شهر نیست، بلکه شوراها توان و قدرت فعالیت بیشتری دارند و در اداره شهر، بیتردید میتوانند موثرتر باشند.
ممکن است در نگاه اول شوراها را آنگونه که قانون مشخص کرده، تا به امروز چندان پویا ندانست، اما آنچه از پیشبینیهای قوانین موضوعه برمیآید، این است که بیتردید، شوراها، تا به امروز تنها در بخشی از مسئولیتها و وظایف خود به فعالیت پرداختهاند و بخش قابل توجهی از تواناییهای بالقوه آنان هنوز به کار گرفته نشده است.
در صورتی که دولت بر مدیریتهای محلی و تمرکززدایی تاکید داشته باشد و در این راستا بسیاری از مسئولیتهایی را که در شهرها در اختیار شهرداریها نیست به آنان واگذار کند، شوراها فرصت بروز بسیاری از تواناییها را بازمییابند و در عرصه مدیریت کلانشهری، قابلیتهای تازهای را بروز میدهند.
در دوره گذشته شوراها، کمتر اتفاق افتاده بود که آنان به نحو جدی در مدیریت شهر تاثیر داشته باشند و بیشتر ناظر بر فعالیت شهرداری قلمداد میشدند، اما با تحقق مدیریت واحد شهری شاید شوراها امکان فعالیتهای گسترده اجتماعی را بازیابند و بتوانند به عنوان بازوان پرتوان جامعه گامی جدی در پویایی شهر بردارند.
برای آنکه این مهم به دست آید، نیا زمند ا قدام جدی شورا ها در عرصه اجتماعی هستیم. تردیدی نیست که در طول سالهای گذشته، شوراها توانایی ساماندهی به مشکلات اجتماعی را یافته اند و بیش از پیش در کسب تجارب گوناگون موفق بوده اند.
بر همین اساس، انتظار میرود ظرفیتهای شوراها هرچه بیشتر امکان بروز در مدیریت شهری را بیابد.