اما گزارش آن سوگواری بماند برای روزی دیگر... بههرحال سفر دلپذیر ما به آن دیار، پس از عاشورا هم ادامه یافت.
ابو زید آباد
شهر ابوزیدآباد از توابع آران وبیدگل، در30 کیلومتری جنوب شرقی شهرستان کاشان است.آب وهوایی گرم و خشک دارد و جمعیتی بالغ بر 10 هزار نفر.
پسته، انار، انگور، جو، گندم، ذرت و... از تولیدات غالب این منطقه است. دار قالی عضو جداییناپذیر خانههای این شهر است و زنان با تولید صنایع دستی به اقتصاد خانواده کمک میکنند.
مردم این شهر به گویش باستانی «راژی» صحبت می کنند. آیین سوگواریشان همواره از شکوه و جلال خاصی برخوردار بوده است. این منطقه جاذبههای گردشگری بسیاری را نیز به آغوش دارد که از آن میان می توان به طبیعت بکر رمل ها و کویر ، کاروانسرای عباسی، مجموعه باستانی خواجه،زیارتگاهها و ابنیه تاریخی کهن مثل امامزاده عبدالله، قلعه کرشاهی، خانههای تاریخی چند صد ساله مثل خانه غلامی، خانه بیغمی، خانه اخوان مجد و... اشاره کرد.
«قلعه کرشاهی» که به آن قلعه مزرعه هم میگویند
کویرزل می زند توی چشمهام. دلم قرص میشود از نگاهش که آرام و استوار است. سرگرم کننده و دوست داشتنی است و کرشمههایش از این همه مشتاق که آمدهاند تماشایش کنند دل میبرد. چشمهای درشت و تیرهاش نافذ و عمیق است.
درست مثل کسی که از عمق ماجرا با خبر است، بیحرکت ایستاده و راست توی لنز دوربینهای عکاسی خیره می شود. یادم میآید که واحد شمارشش نفر است. درست مثل انسان.
اینجا مرکز پرورش شتر قاسم آباد است و شوق جست و جو در زندگی این حیوان شگفت انگیز و دوست داشتنی، بر لذت لحظههای جاری و سبک قاسم آباد از روستاهای ابوزیدآباد افزوده میشود. از راه رسیدن محسن مشهدی، شهردار ابوزید آباد که برای معرفی شهر اشتیاق فراوان دارد حواسمان را که پرت نگاه شترهاست، جمع و جور میکند. یادمان میافتد هنوز خیلی چیزها درباره این شهر نمیدانیم. یادمان میافتد که پیش از این سفر، حتی یکبار هم نام ابوزید آباد به گوشمان نخورده است.
اما شهردار، روایت شیواتری دارد. حرف نمیزند. دستمان را میگیرد و میرساندمان به کویر قاسم آباد تا مستی لحظههای پر اشتیاق سفر را افزونتر کند.
و خیال ما که هنوز لبریز لحظههای دیدنی است در قاب تصویرهای بکر طبیعت، جانی دوباره میگیرد و رها میشود در آبی بکر آسمان کویر. هارمونی رنگها، بوته های خار، رد پای نسیم که هیچ ردی جز خودش باقی نمیگذارد.
کاروانسرای شاه عباسی
ماسه... ماسههای نرم و داغ و حس صمیمی هبوط... این دقیقههای کوتاه میل پابرهنه دویدن تا ته کویر را در دلم جا میگذارد و شیطنتهای کودکانه را در دلم بیدار میکند.
«مشهدی» از ظرفیتهای ناب ابوزیدآباد میگوید، کویرهای زیبا، تپههای رمل
چشم نواز که در هر فصل گیاهان و روییدنیهای خاصی آنها را آذین میکند تا بتواند پذیرای میهمانانی باشد که مشتاق اسرار کویر و سفرهای موضوعی اند.
او میگوید: «این شهر دارای جاذبههای گردشگری و آثار تاریخی بسیار کهن و انحصاری است.»
او از طرح ایجاد اقامتگاه حرف میزند که در آن علاوه بر ایجاد اقامتگاه برای گردشگران، برای مردم شهر نیز سرگرمیهای ویژه ای فراهم می شود مثل مسابقه شتر سواری. میگوید:
« این ایده را پارسال در سطح بسیار محدودی محک زدیم و اشتیاق و حضور فوقالعاده مردم ما را بر آن داشت تا جدی تر به ساماندهی این طرح بیندیشیم.»
مشهدی می گوید:« در حال حاضر منطقه ای به نام «سیازگه» برای اجرای این پروژه شناسایی شده است.اطراف این منطقه ریگزار و رمل است و معتقدیم اجرای این پروژه در منطقه میتواند به تنهایی هر سال هزاران گردشگر را به ابوزید آباد بکشاند.»
او همچنین به وجود مجموعه تاریخی خواجه در این شهر اشاره میکند و میگوید:«مجموعه خواجه شامل دو حمام قدیمی، رخت شوی خانه، غسالخانه، آب انبار و مسجد جامع با ساختمان بسیار کهن با ارزش و استوار میشود و البته کهنترین و کاملترین روشهای آبیاری مناطق مرکزی فلات خشک ایران یعنی رشته قنات ابوزیدآباد هم از این مجموعه عبور میکند.»
شهردار میگوید: « البته متأسفانه به دلیل عدم توجه به موقع، ساختمان مسجد توسط افراد بومی تخریب شده و شهرداری و اداره میراث فرهنگی کاشان قصد بازسازی آن را دارند.»بنای ارزشمند قلعه کرشاهی، خانه بیبی جانی، خانه مرتضوی و... همه و همه ظرفیتهایی است که آقای شهردار به آن اشاره میکند و دلش پر از آه میشود وقتی میگوید خیلی از این خانهها در تملک شخصی هستند، حتی ثبت ملی نشدهاند و به نحو شایستهای از آنها نگهداری نمیشود. او از تعامل سازنده شهرداری با اداره میراث فرهنگی شهرستان کاشان میگوید و ایدههایی که در سر دارندو قرار است اجرایی شوند.
از امکانات موجود برای گردشگرها میپرسم. میگوید:«متأسفانه تا امروز هیچ اقامتگاهی در ابوزید آباد برای اقامت گردشگران مهیا نبوده، اما در حال حاضر بنای ارزشمند کاروانسرای شاه عباسی مربوط به دوره صفوی در حال مرمت است و با پایان کار به هتل تغییر کاربری خواهد داد.»
شهردار می افزاید: «این بنا در فهرست آثار ملی ثبت شده است و با توجه به آنکه از بنایی چهار ایوانی و برج و باروی آجری زیبا و دو حیاط خلوت قرینه در جناحین هشتی ورودی برخوردار است بنای شاخصی به حساب می آید.»
قالیبافی یکی از حرفه های «ابوزیدآباد» است
گویش راژی
اینجا کسی غریبه نیست. هر خانهای که مهمان شوی کسی نمیپرسد از کجا آمدهای؟ یا چرا؟!
اینجا مردمش مهربان و میهمان نوازند. نشان به آن نشان که ما میهمان سخاوت دکتر غلامرضا براتی استاد دانشگاه شهید بهشتی و عباس نجاتی استاد دانشگاه آزاد واحد شهر ری شدیم که اشتیاق بینظیری برای حفظ آثار معنوی و تاریخی زادگاه مادری خود دارند تا آن جا که دکتر براتی دیوار دژ قدیمی ابوزید آباد را که مربوط به 1328 است در حریم خانه خود نگاه داشته و به امید ثبت در فهرست آثار ملی از آن نگهداری و مراقبت میکند .
این هر دو برای رونق سرزمین مادری خود، خون دل ها خوردهاند. یکی از آنها پیگیر ثبت گویش راژی، گویش کهن و زنده مردم ابوزیدآباد است.
براتی میگوید: «براساس نظریه متخصصان زبان شناسی، این گویش بستگی نزدیک با گویش باستانی ایران دارد و از قابلیتهای ویژهای برخوردار است که تنها در زبان فرانسه و آلمانی یافت میشود.»
او فراوانی حرف (ژ)، فراوانی اسامی کهن مثل اسفندیار ، افراسیاب و... صرف آواهایی متفاوت از مصوتهای رایج در زبان فارسی و ... را از ویژگیهای شاخص این گویش اعلام میکند و میافزاید: «این روزها در هجوم ناگزیر واژهای بیگانه به زبان فارسی، باید به این گویش دست نخورده و اصیل که یک فرهنگ لغت زنده به حساب میآید، توجه ویژه داشت.» او از طرح نصب تابلویی با عنوان «پایتخت گویش کهن ایرانی» در ورودی ابوزید آباد خبر میدهد و می افزاید: «تابلو با مشارکت شهرداری تهیه شده و حالا با مساعدت اداره میراث فرهنگی شهرستان کاشان، بحث ثبت این گویش بکر در فهرست آثار معنوی کشور در حال پیگیری است.»
عباس براتی از تلاشش برای زنده نگاه داشتن این گویش در مستندات شهر میگوید. او محرومیت منطقه را عامل مهمی در دست نخورده باقی ماندن زبان و گویش راژی میداند و میگوید: «خوشبختانه استفاده از این گویش، باعث شده بچههای ما استعداد بینظیری در فراگیری زبان داشته باشند چون به طور معمول اینجا دو زبان را یاد میگیرند؛ راژی و فارسی رایج ؛ همین عامل افتخارات علمی زیادی را برای این شهر به همراه داشته است.»