اولین نکتهای که در «اتاق ماروین» جلب توجه میکند، حضور توأمان ستارگان سینما در آن است؛ ستارگانی که هر یک به نسلی تعلق دارند.
از دایان کیتون که در دهه70 با فیلمهایی چون «پدرخوانده» و «آنیهای» روزهای اوجش را پشت سر گذاشت تا مریل استریپ که در دهههای هشتاد و نود جایگاه خود را به عنوان بازیگری صاحب سبک، تثبیت کرد.
رابرت دنیرو اسطوره بازیگری سینمای آمریکا و لئوناردو دیکاپریو ستاره جوان سینما، جمع چهرههای شاخص «اتاق ماروین» را تکمیل میکنند. البته دیکاپریو این فیلم را قبل از «تایتانیک» بازی کرد و طبعاً در زمان اکران «اتاق ماروین» شهرتی نداشت.
«اتاق ماروین» شش سال قبل از آنکه توسط جری زاکس ساخته شود، ماجرای تئاتری موفق داشت که همین توفیق باعث شد تا استودیو میراماکس تصمیم به تولید فیلمی براساسش بگیرد.
فیلم ماجرای دو خواهر با نامهای بیسی (دایان کیتون) و لی (مریل استریپ) است که از سالها پیش با یکدیگر قهر کردهاند و دیگر ارتباطی با یکدیگر ندارند.
وقتی هانک (لئوناردو دی کاپریو) پسر لی براثر ماجراهایی سر از یک مرکز روانکاوی درمیآورد، سروکله بیسی هم پیدا میشود.فیلم بیشتر با محوریت رابطه این دو خواهر و هانک نوجوان پیش میرود. آدمهای آشنایی که پس از سالها دور هم جمع میشوند را میتوان جانمایه «اتاق ماروین» دانست.
فیلم بیشترین اتکایش در درست درآوردن روابط شخصیتها در کنار دیالوگهای موجز و تأثیرگذار بر بازیها گذاشته است. سالها پیش جان فورد گفته بود: در هنگام فیلمسازی بیش از هر چیز تمایل دارد که از باشکوهترین چیزی که در دنیا وجود دارد فیلم بگیرد: از چهره انسانها.
فراز و نشیبهای رابطه دو خواهر که پس از سالها با یکدیگر روبهرو شدهاند در درک متقابل و بده بستان دایان کیتون و مریل استریپ به بهترین شکل متجلی شده است.
«اتاق ماروین» داستانی ساده و روان را روایت میکند و در عین پرداختن به احساسات کاراکترها، در مرحله احساساتگرایی درنمیغلتد.
به همین خاطر است که فیلم به تدریج تماشاگر را با خود درگیر میکند؛ تأثیری عمیق که تا مدتها ذهن مخاطب را با خود درگیر میکند.