نمیدانم چه حکمت در کار است که ما ایرانیها تا تقی به توقی میخورد، تب میکنیم، آن هم از نوع چهل درجهاش که از قضا گاهی تشنج هم به دنبال دارد. اصلا این کارهایم.
تخصص داریم. شگردش هم مختص خود خودمان است و در این زمینه صاحب سبکایم. باور ندارید؟ بیحساب که حرف نمیزنیم. لابد دلیل داریم. به عنوان مثال همین تب فوتبال، تب جام جهانی، تب امتحان، تب انتخابات و... باز هم بگوییم؟ آخرش هم معلوممان نشد چه سری توی این تب کردن است که این همه خواهان دارد!
البته از این نکته غافل نشوید که این بالا رفتن دمای بدن برای هر کس آب نداشته باشد در عوض برای عدهای نان دارد آن هم از نوع روغنیاش! نه خیر! نه این صفحه، صفحة پزشکی است،نه ما پزشک و نه اینجا مطب. بلکه عاقبت این آسمان ریسمان بافتنها مسیری است به سوی مقصد «تب کارشناسی ارشد».
خیلی دور نیست. همین چند سال پیش بود که قبولی در کنکور شد بلای جان دیپلمهها و پشت کنکوریها و این لیلای پر غمزه و پرخرج، خواب و خوراک و زندگی را از مجنونهای پرشمار و خانوادههایشان سلب کرد.
شرح دلدادگی خونین دلان عرصة کنکور و تست و... مثنوی هفتاد من کاغذ است و بردن زیره به کرمان، که این صابون به نوعی آشنای جامة هر ایرانی است و شرح بیشتر ماوقع، تطویل و رودهدرازی بیسود!
اما این روزها به برکت افزایش ظرفیت دانشگاهها، ظهور پدیده پذیرش دانشجو به شیوة غیر انتفاعی، اعطای مدارک معادل، تخته گاز رفتن دانشگاه آزاد در پذیرش دانشجو آن هم در اقصی نقاط کشور و... دیگر اخذ مدرک کارشناسی نه تنها چنگی به دل نمیزند بلکه یک جورهایی وظیفه محسوب میشود.
حالا این جماعت لیسانسدار وقتی به آخر ماجرا میرسند و میبینند کلاغ قصهشان هنوز به خانه نرسیده، هوس کارشناسی ارشد به سرشان میزند و به قولی تاریخ دوباره تکرار میشود. اینطورها که بویش میآید کنکور ارشد هم حالا به بلای کنکور سراسری دچار شده است.
پلهپله تا فوق دکترا
روزی که قرار شد تحصیلات در کشور از نان شب واجبتر شود گفتیم خیلیها را دیپلمه کنیم. خب موفق شدیم، بعد شرایطی مهیا شد تا خیلیها مدرک کارشناسی بگیرند، خب گرفتند، حالا هم ابر و باد و مه و خورشید و فلک و... دست به دست هم دادهاند تا اگر چند سال دیگر هر کدام از ما یک مدرک کارشناسی ارشد خشک و خالی دستمان نباشد، توی هیچ ماشین حساب و چرتکهای به حساب نیاییم.
و این یعنی نخستین گام در سنجش معلومات آدمها: تنها مدرک و مدرک و مدرک. البته طی چند سال اخیر این دیدگاه تنها کمی تلطیف شده و مسائلی همچون سابقة کار، داشتن مهارتهای مورد نیاز، اطلاعات عمومی و آگاهی و اشراف به مسائل مورد نیاز و... هم اهمیت یافته، اما هنوز مدرک تحصیلی حرف اول را میزند.
پس اگر میخواهید گام اول در زمینة کسب مقبولیت را محکمتر بردارید بهتر است مدرک تحصیلی بالاتری رو کنید تا مخاطبتان با چشمان از حدقه درآمدهتری تحسینتان کند.خود دانشجویان هم با این عقیده موافق هستند.
بر اساس گزارش نهایی وضعیت و نگرش جوانان ایران که از سوی سازمان ملی جوانان منتشر شده، 82 درصد دانشجویان معتقدند که در حال حاضر، ورود به دانشگاه بیشتر برای کسب مدرک است تا معلومات و تخصص. حالا شما خودتان کلاهتان را قاضی کنید.
در چنین وضعیتی چرا نباید تب ورود به دورة کارشناسی ارشد در جامعة ما بالا رفته باشد؟
جنگ خونین رتبهها
برای آزمون کارشناسی ارشد امسال که اسفند ماه برگزار میشود، 540 هزار نفر ثبتنام کردهاند. این در حالی است که رقم پیشبینی شده از سوی سازمان سنجش برای این دوره، 470 هزار نفر بوده است؛ این یعنی که هفتاد هزار نفر بیشتر از آنچه سازمان سنجشیها فکرش را میکردهاند، خیال شرکت در کنکور کارشناسی ارشد را در سر میپرورانند.
داوطلبان کارشناسی ارشد گویا حتی مسؤولان وزارت علوم را هم حسابی پیچاندهاند. سال گذشته هم 425 هزار نفر در این آزمون شرکت کرده بودند. به این ترتیب، آمار داوطلبان امسال، 115 هزار نفر بیشتر از سال گذشته بوده است.
حالا فکرش را بکنید، اگر هر سال بخواهد چنین رقمی به آمار داوطلبان اضافه شود، چند سال طول میکشد تا داوطلبان کنکورهای ارشد و کارشناسی با هم مساوی شوند؟
موضوع مهم دیگری که رقابت در کنکور ارشد را روز به روز بالاتر میبرد و مشکلات آن را روز به روز بیشتر میکند، ظرفیت اندک رشتههای این دوره است.
تاسه سال پیش، کل ظرفیت دورههای کارشناسی ارشد، 11 هزار نفر بود. این رقم در سال گذشته به 21 هزار و 414 نفر رسید و گویا امسال قرار است با یک افزایش 11 تا 15 درصدی، این میزان به 25 هزار نفر برسد.
این یعنی که احتمال قبولی، چیزی حدود یک به 30 است. این احتمال در کنکور کارشناسی حدود یک به 10 است. البته این احتمال خیلی کلی است. در بعضی از رشتههای کارشناسی ارشد، هفت هشت هزار نفر داوطلب برای دست یافتن به رتبة یک تا 20 با هم میجنگند. حالا خودتان احتمال قبولی را در بیاورید.
ما هستیم که شما مدرک میگیرید!
لابد حکایت آن بنده خدا را شنیدهاید که یک بار به دلیل لیز خوردن روی پوست موز زمین خورد و روز دیگر که توی خیابان پوست موز دید آه از نهادش برخاست که: «ای بابا! بازم باید بخورم زمین؟»
حال حکایت علاقهمندان به پذیرفتهشدن در تحصیلات تکمیلی هم شده حکایت آن بنده خدا، چون بسیاری پس از صرف کلی هزینه (منظور همان اسکناسهایی است که الان تنها نوع آبی رنگش هویت دارد) در مقطع کارشناسی پذیرفته شدند و حالا باید سرکیسهها را شل کنند که... بله نوبتی هم باشد نوبت کارشناسی ارشد است.
نزدیک ثبتنام در کلاسهای آمادگی کنکور کارشناسی ارشد که میشود (البته به یمن زحمات شهرداری تنها در بخشی که برای این کار در نظر گرفته شده) در و دیوارهای شهر پر میشود از این تبلیغات رنگارنگ که در کلاسهای ما شرکت کنید ما بهترینایم و هزار و یک دلیل قابل و.... برای اثبات این ادعا.
حال چقدر این ادعاها قابل اعتناست، بماند. اصلا میدانید شرط قانونی بودن فعالیت چنین مؤسساتی اخذ مجوز آن هم فقط از وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری است.
حداقل فضا برای فعالیت 500 مترمربع، بدون وابستگی به مؤسسهای دیگر، اعلان فهرستی 5 نفره که 2 نفر از آنها عضو هیأت علمی باشند و فعالیت تنها در دو رشتة اختصاصی! و... هم از دیگر شرایط است.
آیا میدانید بخش قابل توجهی از مؤسسات که در حال حاضر در زمینة کارشناسی ارشد در سطح کشور بهخصوص شهرهای بزرگ فعالیت میکنند، مجوز این کار را ندارند؟
ما مثل قارچ
مرکز افکارسنجی دانشجویان (ایسپا) بلافاصله بعد از پایان کنکور کارشناسی85، یک نظرسنجی انجام داده که نتایج آن، آمار حیرتانگیزی از اقتصاد کنکور و تبعات آن بر داوطلبان و خانوادههایشان به دست میدهد.
نتایج این پژوهش نشان میدهد داوطلبان حداقل 12 هزار و حداکثر 3 میلیون تومان برای شرکت در کلاسهای کنکور هزینه کردهاند که میانگین آن، رقمی حدود 480 هزار تومان است. با توجه به اینکه 31 درصد داوطلبان در کلاسهای آمادگی کنکور شرکت میکنند، میتوان نتیجه گرفت از بین 5/1 میلیون داوطلب، حداقل 300 هزار نفر در کلاسهای کنکور شرکت میکنند.
با این توصیف، مجموع هزینهای که داوطلبان و خانوادههای آنان به جیب آموزشگاههای کنکور میریزند، رقمی برابر 144 میلیارد و 147 میلیون تومان است.
البته اگر به این رقم، هزینة خرید کتابها و جزوات آمادگی کنکور، برنامهریزی درسی و کلاسهای خصوصی را هم بیفزاییم، این رقم افزایش قابل ملاحظهای خواهد داشت. حالا با توجه به اینکه داوطلبان ارشد، یک سوم داوطلبان کارشناسی هستند، شما فکر میکنید رقمی که داوطلبان کنکور ارشد برای آمادگی در کنکور میپردازند، چه کسری از رقم فوق است؟ (این را هم در نظر بگیرید که هزینة کلاسهای آمادگی کنکور ارشد، خیلی بیشتر از کنکور کارشناسی است.) با این حساب، رشد قارچگونة مؤسسات کنکور ارشد در یکی دو سال اخیر نباید موضوع غیرعادی و عجیبی باشد.
راستی یک سؤال! اگر فارغالتحصیلان هر مقطع در طول تحصیل موفق شوند از آموزشها بهرة لازم را ببرند چه نیازی به ثبتنام در این کلاسها دارند؟رسیدن به نتیجة اخلاقی این بخش بر عهدة خودتان که اهل فن هستید.
آ.ت.ت طرحی که دیگر نیست
نمیتوان بحث کارشناسی ارشد را بیتوجه به طرح آ.ت.ت مطرح کرد. همانطور که میدانید طرح آ.ت.ت از آزمون تحصیلات تکمیلی سال 86 حذف شد. طرحی که براساس آن داوطلبان کنکور کارشناسی ارشد میبایست نسبت به ارائة مدارکی همچون مقالات و تحقیقات خود اقدام میکردند.
ضمن این که معدل دیپلم و لیسانسشان نیز در آن مؤثر بود و براساس مدارک ارائه شده نمرهای بین صفر تا سی برایشان در نظر گرفته میشد. همین مسأله باعث میشد تا نقش کنکور در پذیرش دانشجویان کارشنارسی ارشد کمرنگتر شود و این موضوع به کاهش مشکلات و معضلات کنکور ارشد کمک بسیاری میکرد.
پس از تماسهای مکرر با روابط عمومی سازمان سنجش درخصوص علل حذف این طرح از کنکور کارشناسی ارشد به این پاسخ دست یافتیم که این طرح به دلیل اعتراضهای مکرر داوطلبان حذف شد.
بر طبق اظهار آنها به طور معمول در این طرح، دانشگاهها گرایش بیشتری نسبت به پذیرش فارغالتحصیلان کارشناسی همان دانشگاه را داشتند و به این ترتیب سایر داوطلبان با داشتن نمرة علمی بهتر از ادامة تحصیل در دانشگاه باز میماندند.
پاسخ روابط عمومی سازمان سنجش آموزش کشور درخصوص این که آیا طرحی کاملتر و بینقصتر با این هدف که پذیرش دانشجو در مقطع کارشناسی ارشد تنها بر اساس کنکور استوار نباشد جایگزین آ.ت.ت خواهد شد یا نه این بود: موضوع در دست بررسی است و پس از حصول نتیجه از طریق رسانههای جمعی به اطلاع داوطلبان خواهد رسید.
ما نظارت میکنیم
«نفر اول مؤسسه، دیپلمه است، مسؤول کارشناسی ارشد، لیسانس داره. مسؤول کاردانی، دانشجوی کارشناسیه، کسی هم که آزمونها رو برگزار میکنه دیپلم داره.»
بقیة شنیدهها هم فاجعه بود. از غیر متخصص بودن مدرسان گرفته تا وجود غلطهای فاحش جزوهها آن هم در موسسهای که این روزها خودش را در بوق و کرنا میدمد . راستی مسؤول نظارت کیست؟
همین امر بود که پابرهنه دویدیم تا یافتیم دکتر سیدمحمد حسینی، معاونت پشتیبانی حقوقی و امور مجلس وزارت علوم را و از او پرسیدیم که جریان از چه قرار است؟ او در درجه اول معتقد است گام نخست در این راه، بالا بردن توان علمی دانشجویان در مقطع کارشناسی است تا اصلا نیازی به فعالیت چنین مؤسساتی نباشد. نکات قابل تأمل با معاون حقوقی و امور مجلس وزارت علوم مواردی است که در پی میآید:
- مؤسساتی که در زمینة تقویت داوطلبان برای کنکور کارشناسی ارشد فعالیت میکنند موظف به اخذ مجوز از وزارت علوم تحقیقات و فنآوری هستند و پس از آن نیز معاونت آموزشی این وزارتخانه بر چگونگی فعالیت آنها نظارت میکند.
- فعالیت اینگونه مؤسسات بدون مجوز، یا با مجوز اخذ شده از هر مرجعی به جز وزارت علوم غیرقانونی است که در صورت اطلاع وزارت علوم از این رخداد نسبت به دادن اخطار به مؤسسه اقدام و در صورت تکرار عمل مجرمانه از ادامة فعالیت مؤسسه، به وسیلة نیروی انتظامی جلوگیری خواهد شد.
- فعالیت مؤسسات بدون اخذ مجوز براساس ماده واحده مصوب سال 1372 در حکم کلاهبرداری است و با متخلفین مانند کلاهبردارها رفتار خواهد شد.
- در حال حاضر رسیدگی به این عمل مجرمانه، روندی طولانی را طی میکند و به همین دلیل درصدد هستیم تا بتوانیم با تسریع این روند با سرعت بیشتری جلوی فعالیت این مؤسسات را بگیریم تا جایی که پس از دادن اخطار و در صورت بیتوجهی بتوانیم در اسرع وقت نسبت به بستن مؤسسه اقدام کنیم.
- ما نمیخواهیم مانع فعالیت بخش خصوصی شویم، بلکه معتقدیم ارائة خدمات از سوی این بخش باید در حد استاندارد باشد.
- اگر مراجعهکنندگان به این مؤسسات برای کسب آمادگی در کنکور با علم و آگاهی، مؤسسة موردنظر خود را انتخاب کنند، افراد سودجو ناکام خواهند ماند. علاقهمندان میتوانند به سایت وزارت علوم مراجعه کنند و یا با تماس با وزارتخانه از وضعیت مؤسسة موردنظر خود مطلع شوند.
- پس از صدور مجوز برای یک مؤسسه، طبق مقررات با در نظر گرفتن شرایط مورد نیاز هم نظارت وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری بر کار مؤسسه ادامه خواهد داشت تا کیفیت ارائة خدمات آموزشی حفظ شود، ضمن این که به برخی از مؤسسات از جمله آنهایی که در زمینة اعزام دانشجو فعالیت میکنند مجوز یک ساله اعطا میشود و پس از بررسیهای لازم مجوز قطعی داده خواهد شد.
- چون با همة مؤسسات اتمام حجت شده بهزودی نسبت به اعلام عمومی نام اسامی مؤسسات متخلف اقدام خواهیم کرد.
- از مطبوعات و رسانهها میخواهیم به هنگام تبلیغ در زمینة اینگونه مؤسسات ضمن تماس با وزارت علوم از قانونی بودن فعالیت آنها مطمئن شوند.