ورزشکاران، مخصوصا آنها که در ردههای جهانی فعالیت میکنند، اصولا آنقدر آدمهای معروفی هستند که گاهی ممکن است در نظرسنجیها، آمار محبوبیتشان از خیلی از سیاستمداران هم بالا بزند. اما سن ورزشی ورزشکاران خیلی کمتر از عمر مفید سیاسی سیاستمداران است.
برای همین بعضی از ورزشکاران که سرشان برای فعالیتهای اجتماعی درد میکند و پایة کار سیاسی هستند، بعد از بازنشستگی، وارد سیاست میشوند و اگر اقبال خوبی هم داشته باشند، ممکن است احزاب از محبوبیت آنها برای انتخابات استفاده کنند و به این ترتیب آنها از راه ورزش وارد سیاست شوند.
اما کمتر پیش میآید که ورزشکاری با محبوبیت جهانی وارد اپوزویسیون شود آنهم در کشوری که به ترورهای مخفیانه و نیروی پلیسی قوی معروف است. اما گری کاسپاروف میخواهد با پوتین دربیفتد. آیا او رؤیای ریاست جمهوری روسیه را دارد؟
«گری ویناشتین» در آوریل1963 در باکو از مادری ارمنی و پدری یهودی به دنیا آمد. «استاد بزرگ» در1985 به عنوان جوانترین شرکتکنندة تاریخ وارد مسابقات قهرمانی جهان شد. دارندة عنوان «قهرمان جهان» (World Champion) در نخستین روز بهار سال2005 بازنشستگی خود را اعلام کرد و وارد دنیای سیاست شد. اما هنوز با 2851 امتیاز در صدر جدول استاد بزرگان جهانی ایستاده است.
کاسپاروف شد
5 سالش بود که با تماشای بازی پدر و مادرش، شطرنج یادگرفت. در 7 سالگی پدرش را از دست داد. در 8 سالگی وارد مدرسة شطرنج میخاییل بوتوینیک شد. ولادیمیر ماکوگنوف، «استاد بزرگ» شطرنج مربیاش شد. در 12 سالگی نام فامیل مادرش «کاسپاریان» را با کمی تغییر (کاسپارف) روی خودش گذاشت. 1976 بود که با روش «دفاع کارو-کان» که استادش در آن تخصص داشت، قهرمان روسیه شد. این مقام سالهای بعد همچنان تکرار میشد.
1980 قهرمان مسابقات دورتموند شد. در حالی که سال قبل وارد جدول ردهبندی «استاد بزرگ»ی جهانی شده بود. از سال 1985تا سال1993 قهرمان بلامنازع شطرنج جهان بود. تک تک حرکاتش را در نبردهایش با آناتولی کارپف، ویسواناتان آناند، ویکتور کورچنوی و واسلین توپالف را در مدارس شطرنج درس میدهند.
اوج این بازیها در سال1984 بود که در چند بازی برای مشخص شدن قهرمان جهان، کارپف و کاسپارف در مقابل هم قرارگرفتند. مبارزهای که کارپف در طول آن 10 کیلو وزن کم کرد و سرانجام فاتح مسابقات شد. اما سال بعد کاسپاروف نشان داد که درسهای زیادی از آن بازیها گرفته. این بار او بود که برد و این عنوان را از کارپف گرفت و حربهاش این بود: «دفاع سیسیلی».
شنا در دریای عمیق
دیگر آدمها حریفش نبودند. رفت سراغ کامپیوترها. رقابت کاسپاروف با پیشرفتهترین ابرکامپیوتر زمان در سال1996 ساخت IBM به اسم «دیپ بلو» یک رقابت سادة شطرنج نبود، بلکه نماد آیندة بشر در مواجهه با هوش مصنوعی بود.
چانگ ژنتان رئیس گروه تحقیقاتى که دیپ بلو را طراحى کرده گفت: «درسى که از رویارویى کاسپاروف و دیپ بلو در مورد توانایى کامپیوتر در رقابت با قدرت تجزیه و تحلیل بشرى مىتوان آموخت، قابل تعمیم به مسائل پیچیدهاى نظیر مدلسازى اقتصادى و کنترل ترافیک هوایى است.»
ترکیب سختافزارى و نرمافزارى، دیپ بلو را قادر ساخته بود که در هر ثانیه 100 میلیون حرکت مختلف بازى را پیشبینى و تحلیل کند. کاسپاروف قبل از برگزارى این رقابت گفته بود با توجه به قدرت مغزى بشر بسیار دشوار خواهد بود که کامپیوتر بتواند بر تمام ابعاد آن غلبه کند.
در حین هر دور بازى، طراحان برنامة دیپ بلو مجاز نبودند پارامترهاى آن را تغییر دهند، اما در عین حال در بین بازیها این امکان را داشتند تا تغییرات مورد نظر خود را انجام دهند تا کامپیوتر با استفاده از تاکتیک دیگرى به نبرد با حریف برود. اما به رغم این تدابیر، کاسپاروف نقاط ضعف کامپیوتر را ارزیابى کرد و توانست علىرغم سرعت فوقالعادة کامپیوتر در حرکات خود آن را مقهور خود کند.
اما یک سال بعد، دیپ بلوی تقویت شده، هر ثانیه 200 میلیون حرکت مختلف بازى را پیشبینى و تحلیل میکرد وکاسپاروف همان آدم قبلی بود... فردا سهام IBM ،ب5/2برابر شده بود و روزنامهها تیتر زدند: «انسان از ماشین باخت.»
بازی با پوتین
سال2004 پیش از انتخابات روسیه بود که گری کاسپاروف و النا بونر، بیوة ناراضی مشهور آندری ساخاروف به بوریس نمتسف یکی از رهبران سیاسی لیبرال پیوستند و در کنار چند تن دیگر «کمیته۲۰۰۸» را تشکیل دادند.
گری کاسپاروف در زمان معرفی این جنبش گفت: «امیدوارم انتخابات ریاست جمهوری۲۰۰۸ بیطرفانه باشد.» آن زمان محبوبیت پوتین که طرفدار «دموکراسی محدود» است به مرز هشتاد درصد میرسید و تمام دستگاههای دولتی (به ویژه شبکههای تلویزیونی پربیننده) به شدت هوای او را داشتند و اکثر کاندیداهای دیگر به نوعی وابسته یا سیاهی لشگر بودند.
به این ترتیب، به امید انتخابات بعدی، کمیته۲۰۰۸ «جبهه طرفداران دموکراسی» را تشکیل داد. بوریس نمتسف که سال۲۰۰۰ مردم را به رأی دادن به پوتین تشویق کرده بود، حالا موضعی کاملا متفاوت دارد و میگوید: «رئیس جمهور منتخب در سال۲۰۰۸ باید نمایندة واقعی مردم باشد.»
کمیته۲۰۰۸ گروهی مستقل است و ادعا میکند که تحت حمایت مالی الیگارشی یا گروه صنعتی خاصی نیست. ادعایی که بیشتر سیاسی است، چون که سرمایه احزاب لیبرال را شرکت لوگوس، غول نفتی، تأمین میکند.
کاسپاروف، چهار ماه بعد از بازنشستگى از شطرنج، فعالیتهاى خود را به عنوان یک رهبر سیاسى برای تخریب آنچه که دیکتاتورى پوتین مىنامد، شروع کرد. کاسپاروف آن زمان گفت: «فکر نمىکنم که تفکر در سیاست به کسى ضربه بزند.
امروز هدف ما باخت فورى نیست که تو را با یک حرکت، کیش و مات کنند. هدف من نجات یافتن است. دنبال گردهم آوردن تمام فعالانى هستم که بر این باورند که رژیم پوتین، خطر بزرگى براى روسیه است. ما باید پیروز شویم.
باید اطمینان داشته باشیم که در سال۲۰۰۸ انتخاباتى آزاد و عادلانه خواهیم داشت. ما خواستار بازگشت دموکراسى به روسیه هستیم. پوتین رئیسجمهور امید بود. اما وقتی امید از دست برود پاندول مسیرى مخالف را طى مىکند! این همان چیزى است که در حال وقوع است.
بسیارى از مردم روسیه باور ندارند که این دولت قابلیت ایجاد آیندهاى بهتر را براى روسیه داشته باشد. من به ورزش براى کسب شهرت و ثروت روى نیاوردهام. اما بسیار حریفطلب هستم.»
کاسپاروف چند هفته قبل از این صحبتها در رقابتهاى شطرنج در اوستیاى شمالى شرکت کرد که در آنجا مردم با تخممرغ گندیده از او استقبال کردند. اما کاسپاروف دست از این کار نکشید و ترتیب چند تظاهرات ضد پوتین در روسیه را داد. تظاهرکنندگان پلاکاردهایى دستشان بود و خواستار استعفاى پوتین بودند.
تصویرهاى بزرگى از آنا پولیاکوفسکى روزنامهنگار مقتول روس به چشم مىخورد که در زیر آن نوشته شده بود: «حقیقت هرگز نمىمیرد». جوانان زیادى در این تظاهرات بودند که صورتهاى خود را از ترس شناسایى پلیس پوشانده بودند.
کاسپاروف گفت: «مقامات روسیه حتی حق قانونی شهروندان روسیه در برگزاری تظاهراتهای اعتراضآمیز را نیز نقض کردهاند. اگر دو هفته تلویزیون بدون سانسور داشته باشیم، دولت سقوط خواهد کرد. دولت روسیه به شدت از صدای مخالفان میترسد.»
استاد بزرگ با دفاع سیسیلی سراغ سرسختترین رقیبش رفته است: «ولادیمیر پوتین». او در گفتوگویی با «تایمزآنلاین»، پوتین روسیه را با پینوشه شیلی و رژیمهای کمونیستی که در اروپای شرقی دچار فروپاشی شدند، مقایسه کرد و گفت: «ما نمیجنگیم که پیروز انتخابات روسیه باشیم، بلکه تلاش ما این است که در روسیه انتخابات داشته باشیم. الان، باید واژة «انتخابات» را از فرهنگ گفتاری خود پاک کنیم.»
بازی او در مقابل پوتین، بسیار سخت است. رقیبی که طبق نظرسنجیها 80درصد محبوبیت دارد. بسیاری از روسها میخواهند که پوتین برای سومین حضور به عنوان رئیسجمهور، قانون اساسی را تغییر دهد. افراد بسیاری هم از کسی که پوتین را به عنوان جانشین خود معرفی کند، حمایت میکنند. اما کاسپاروف منتظر شکافهایی در کرملین برای یک فرصت حمله است.
کاسپاروف میگوید که با وجود سودهای نفتی، بسیاری از مردم مشکلات اقتصادی زیادی دارند که سال آینده به شدت بر سیاست تأثیر میگذارد. او میگوید: «اگر دما کمی بالاتر برود، ساختار قدرت کرملین از هم میپاشد و پوتین مجبور است کنار برود و کس دیگری را معرفی کند.
اگر ما تنها شش ماه دیگر متحد بمانیم، شکستخوردگان کرملین، روزبهروز بیشتر میشوند.» او مسمومیت الکساندر لیتونینکو در لندن را نشانی از تنشهای موجود بر سر قدرت و مرتبط با کرملین میداند. او به خوبی میداند که وارد بازی خطرناکی شده. منتقدان کرملین به تازگی قربانی مجموعهای از حملات غیر قابل توضیح شدهاند؛ از مسمومیت لیتونینکو گرفته تا قتل پولیاکوفسکایا.
ورزشکارانرئیسجمهور
در بین ورزشکاران معروف، تنها کاسپاروف نیست که وارد ساختار قدرت شدهاست. خیلیها هستند که از شوراهای محلی تا کرسیهای پارلمان را در دنیا اشغال کردهاند. در کشور خودمان برادران خادم، علیرضا دبیر در فهرست اصولگرایان و هادی ساعی در فهرست اصلاحطلبان بودهاند. اما چیلاورت و وهآ از همه در دنیا معروفترند. اولی قرار است که نامزد ریاست جمهوری شود و دومی در انتخابات ریاست جمهوری از یک خانم شکست خورد.
خوزه لوئیس فلیکس چیلاورت
تولد: 1965
تعداد بازی ملی: 78، تعدادگل ملی: 8
بازیکن سال آمریکای جنوبی: 1996
بهترین دروازهبان جهان: 1995 و 1997 و 1998
در پاراگوئه صحبت این شده که احتمال دارد چیلاورت سنگربان افسانهای برای انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال2008 نامزد شود. چیلاورت که درون دروازة تیم ملی فوتبال پاراگوئه و در نواختن ضربههای آزاد و پنالتی به چهرة دستنیافتنی در قاره آمریکا تبدیل شد. دروازهبانی که 62 گل زده.
ژرژ مانه اوپونگ عثمان وهآ
تولد: 1966
تعداد بازی ملی: 65، تعداد گل ملی: 10
بازیکن سال جهان: 1995
بازیکن سال اروپا: 1995
بازیکن سال آفریقا: 1995
حضور ژرژ وهآ بازیکن اسبق باشگاه آثمیلان در انتخابات ریاست جمهوری کشور لیبریا، در جامعة فوتبال مورد استقبال قرار گرفت. هرچند که او در انتخابات شکست خورد.
او نخستین آفریقایی بود که جایزة بهترین بازیکن سال جهان در ۱۹۹۵را برد و قبل از این انتخابات در سال2005، هیچ تجربة فعالیت سیاسی نداشت. پیش از این، کشورش لیبریا در ۱۴سال جنگ داخلی بهسر میبرد. وهآ در مونروویا (مرکز لیبریا) پرورش یافته و تحصیلات عالیه ندارد.