مجموعه طنز ساختمان پزشکان که حالا دیگر دومین ماه پخش خود را سپری میکند، علاوه بر کارکرد طبیعی خود بهعنوان یک مجموعه طنز، نتیجه مهم دیگری هم دارد که نباید آن را از نظر دور داشت؛ اینکه با کارگردانی این مجموعه به دست سروش صحت که دومین تجربه کارگردانی او پس از مجموعه طنز «سه در چهار» (1386) محسوب میشود حالا دیگر تلویزیون علاوه بر رضا عطاران و سعید آقاخانی صاحب یک طنزساز نسل سومی دیگر هم شده است؛ طنزسازی که نقطه تمایز و ارجحیت او به دیگرانی که جسته و گریخته در این عرصه فعالیت میکنند تجربه سالها همکاری با کاربلدهای این حوزه- هم بهعنوان نویسنده و هم در مقام بازیگر- است.
اولین و بارزترین نکتهای که نهتنها توجه نویسنده این نوشتار که توجه بسیاری از بینندگان پیگیر و ثابت این سریال را بهخود جلب کرده خلاقیت و خطرپذیری کارگردان در استفاده از ترکیب بازیگرانی متفاوت نسبت به تقریباً تمام مجموعههای طنز تلویزیونی و غیرتلویزیونی (شبکه نمایش خانگی) است که ظرف همین 3-2 سال اخیر پخش یا عرضه شدهاند.
به زبان سادهتر در حالیکه استفاده از بازیگران بهشدت کلیشهای در نقشهای اصلی مجموعههای طنز یکی از مهمترین دلایل عدماقبال مخاطبین به اینگونه مجموعههاست، صحت در کار اخیر خود با اعتماد به بازیگران مطرح عرصه تئاتر همچون بهنام تشکر و هومن برقنورد (که اولی نخستین حضور تلویزیونی خود را تجربه میکند و خاستگاه اصلی نفر دوم هم صحنههای تئاتر است) و استفاده بجا و معقول از بازیگران طناز شناختهشدهای مانند بیژن بنفشهخواه و شقایق دهقان، فضای منحصربهفردی را خلق کرده که دستکم ظرف چند سال اخیر در میان آثار طنز داخلی بیسابقه بوده است. با کمی ارفاق میتوان موقعیت ساختمان پزشکان نسبت به دیگر مجموعههای طنز این روزهای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی (چارچرخ، خوشنشینها، قهوه تلخ و...) را به موقعیت مجموعههای طنز «نوروز72» و «ساعت خوش» نسبت به آثار سنتی طنز تلویزیونی مانند مجموعههای «تهران ساعت20» و «جدی نگیرید» تشبیه کرد؛ مجموعههایی که کاملاً کارکرد رادیویی داشتند و در اوایل دهه70 زمان انقضای آنها فرارسید.
میتوان چنین نتیجهگیری کرد که براساس یک اصل و قاعده کلی و پذیرفتهشده، تاریخ تکرار میشود و در این مقوله خاص هم تاریخ طنز تصویری در حال تکرار است و مخاطبینی که 2دهه پیش از این دیگر مجموعههای صرفاً متکی بر دیالوگ و تقلید لهجه آن مقطع زمانی را که اتفاقاً بزرگانی مانند زندهیادان منوچهر نوذری و کنعان کیانی و بسیاری دیگر سردمدار آن بودند، نپسندیدند اکنون هم دیگر تکرارهای خستهکننده و فاقد خلاقیت کاراکترهای 2دهه اخیر طنز را بر نمیتابند و باید به فکر نوآوری در این حوزه بود.
کاراکترهایی مانند پیرمرد عبوس، زیادهخواه و البته بانمکی که حمید لولایی نخستین بار در مجموعه «زیر آسمان شهر» با نام خشایار مستوفی خلق کرد و پس از آن در چندین و چند مجموعه آن را بازآفرینی کرد یا کاراکتر زن رئیسمآب و مسلط بر شوهری که مریم امیرجلالی مدام در حال تکرار آن است، همینطور پرسوناژ پسر جوان بیخیال و بیمسئولیت اما طناز و شوخطبعی که علی صادقی در دهها مجموعه و فیلم سینمایی خلق کرده و میکند و خیلیهای دیگر، مدتهاست منقضی شدهاند اما ترس تصمیمگیران و سازندگان سریالهای طنز از اعتماد به چهرهها و استعدادهای تازه موجب تکثیر قارچگونه آنها بوده است.
با نگاهی به سریالهای طنزی که در این مدت از تلویزیون پخش شدهاست، بهخصوص 2مجموعه طنز اخیر شبکه سوم یعنی «چارچرخ» (جواد مزدآبادی) و همین مجموعه ساختمان پزشکان، گذشته از تمام مشخصات هنری و تکنیکی هر کدام از این دو مجموعه تنها شنیدن صدای بارها تیپسازیشده و کلیشهای بازیگران پرکاری که ذکرشان رفت عامل دفع و در مقابل، شنیدن لحن صدا و نحوه بیان تازه و تکرارینشده چهرههای جوانی به نام بهنام تشکر در نقش دکتر نیما افشار(که نقش اصلی مجموعه ساختمان پزشکان است) و هومن برقنورد در نقش ناصر افشار عامل جذب و گرایش و ترغیب طیفی از بینندگان بوده است.
نکته بارز دیگر مجموعه ساختمان پزشکان که نباید از نظر دور بماند پرهیز گروه سازنده سریال از تمهید استفاده از چندین و چند خط مختلف داستانی- که این روزها بهشدت باب شده- است. سروش صحت در مجموعه جمعوجور خود درست بر خلاف آثار طنز اخیر سیما از قبیل «زن بابا»، «خوشنشینها» و «راه در رو» (هرسه به کارگردانی سعید آقاخانی)، «چاردیواری» (ساخته سیروس مقدم) و... از خلط چندین داستانک فرعی و اصرار بر ریتم سریع و پرشتاب اجتناب کرده و به جای آن سعی خود را معطوف به پرداخت و عملآوردن هر چه بیشتر و بهتر همان خط اصلی داستانی یعنی نمایش طنزآلود زندگی خصوصی و اجتماعی یک متخصص رشته روانشناسی کرده و محصولی آفریده که بار دیگر بسیاری از توجهات را از محصولات نازل آن سوی آب به سمت شبکههای داخلی سوق داده است.