کنترل جمعیت معمولا در کنار تنظیم خانواده مطرح میشود و هدف از آنها، کمک به والدین است تا از داشتن فرزند ناخواسته جلوگیری کنند و فاصله بین فرزندان را خود تنظیم کنند. کنترل جمعیت در ابعاد خرد، باعث کاهش مرگومیر نوزادان و مادران و پرهیز از به دنیا آمدن فرزندان ناخواسته و در ابعاد کلان باعث بهبود وضعیت آموزش و برخورداری خانوادهها از سطح زیستی مناسب و نیز کنترل رشد جمعیت و هماهنگی آن با توسعه اجتماعی و اقتصادی میشود. منظور از کنترل جمعیت، ایجاد تغییری عامدانه و ساختگی در نرخ رشد جمعیت انسانی است. از نظر تاریخی، کنترل جمعیت انسانی از طریق محدودسازی نرخ زایش و معمولا با تشویق یا حتی به دستور دولتها صورت گرفته است. تا به امروز، کنترل جمعیت انسانی بهعنوان یک واکنش به عواملی نظیر سطح بالا یا رو به افزایش فقر، نگرانیهای زیستمحیطی، دلایل مذهبی و جمعیت بیش از اندازه، صورت گرفته است.
درحالیکه کنترل جمعیت میتواند شامل اقداماتی باشد که زندگی انسانها را با دادن کنترل بیشتر به آنها روی تولیدمثلشان بهبود بخشد، برخی برنامهها این معیارها را نوعی سوءاستفاده میدانند. در سطح جهانی، جنبش کنترل جمعیت از دهههای1960 و 1970 فعال است و پروژههای بسیاری در زمینه بهداشت تولیدمثل و برنامهریزی برای خانوادهها انجام داده است. در دهه1980، تنش بین طرفداران کنترل جمعیت و فعالان سلامت زنان بالا گرفت چرا که فعالان سلامت زنان، حقوق تولیدمثلی زنان را بهعنوان بخشی از یک رویکرد حقوق بشری قبول داشتند. مخالفت فزاینده با رویکرد محدود و تکبعدی به کنترل جمعیت، منجر به تغییری قابل توجه در سیاستهای کنترل جمعیت در سالهای ابتدایی دهه1990 شد. برای کنترل جمعیت ممکن است از روشهایی مانند پیشگیری از بارداری و عقیمسازی استفاده شود.
کنترل جمعیت، میتواند بهشدت تحتتأثیر باورهای مذهبی و فرهنگی اعضای جامعه باشد. کنترل جمعیت در ایران از سال۱۳۳۷ شروع شد اما برنامههای منسجم کنترل جمعیت از سال۱۳۴۸ آغاز شدند. در سالهای قبل از انقلاب اسلامی ایران، رشد جمعیت ایران در اثر اجرای این برنامهها از 3/1درصد به 2/1درصد کاهش یافت. بعد از انقلاب اسلامی و به واسطه عوامل مختلف ازجمله جنگ تحمیلی رشد جمعیت در ایران بهشدت افزایش یافت بهطوری که در سال۱۳۶۵ به بالاتر از 3/2درصد رسید. در سال۱۳۶۷ سیاستهای جلوگیری از موالید در دستورکار دولت قرار گرفت که شامل ارائه خدمات پیشگیری از بارداری رایگان و حذف تمامی سیاستهای تشویقی سهاولاد به بالا بود. قانون حذف سیاستهای تشویقی فرزند سوم به بعد، در سال۱۳۷۲ رسما به تأیید شورای نگهبان رسید. این اقدامات منجر به سریعترین کاهش ثبت شده در نرخ رشد جمعیت یک کشور شد و نرخ رشد جمعیت ایران را در مدت کوتاهی از 3/2درصد به 1/2درصد در سال رساند.
با وجود این در سالهای اخیر مسئولان بلندپایه با سیاست کنترل جمعیت مخالفت کردهاند. مرضیه وحیددستجردی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، چندی پیش اعلام کرد: امسال تقاضای بودجه 19میلیارد تومانی برای برنامههای سلامت خانوار را داشتهایم که امیدواریم با آن موافقت شود. او توضیح داد: بودجه کنترل جمعیت کاملا حذف شده و تقاضای بودجه 19میلیاردی برای سلامت خانوار داشتهایم که شامل بهداشت باروری، بهداشت مادر و نوزاد و کودکان است که امیدواریم این بودجه به ما تعلق بگیرد. تاکنون نیز در جهت سیاستهای کلی نظام در مورد جمعیت و منویات مقام معظم رهبری کارهای خوبی انجام دادهایم، در وزارت بهداشت سیاستهای کنترلی وجود ندارد و سیاست ما فقط در زمینه سلامت خانواده و باروری است. وزیر بهداشت گفت: قوانین محدودیتساز جمعیتی را در دانشگاهها اصلاح کردهایم. دستورالعمل منع و محدودیت پرداخت وجه به کارکنان براساس دوفرزند را در انتهای سال گذشته اصلاح کردیم که این قانون برای کارکنان غیرهیأت علمی و استادان غیرهیأت علمی نیز اجرا میشود. مرخصیهای زایمان را برای همسران خانمهایی که زایمان میکنند، دوهفته قرار دادهایم و همه این قوانین را از ابتدای سال91 بهعنوان نخستین وزارتخانه دولتی اجرایی کردهایم.
اما کارشناسان بر این عقیدهاند که حذف بودجه کنترل و تنظیم خانواده از سوی دولت ممکن است سبب بروز بارداریهای ناخواسته و در پی آن سقط جنینهای غیرقانونی شود ضمن اینکه بر سلامت و بهداشت مادران و نوزادان نیز تأثیر نامطلوبی میگذارد.