واقعیت این است که اوضاع آنقدر در عراق رو به وخامت است که ما باید هرچه زودتر و همین حالا مسیرمان را در این کشور تغییر دهیم. مک کین در آن یادداشت نوشت که راهبرد رئیس جمهور در حال نتیجه دادن است اما اکثر آمریکاییها این را نمیدانند چون پوشش رسانهای اخبار بد بسیار بیشتر از اخبار خوب است.
البته با توجه به خطراتی که هر روز پیش روی خبرنگاران عراقی وجود دارد، گزارش درباره همه اخباری که در عراق روی میدهد کار شجاعانهای است. اما حقیقت این است که اخبار خوبی که سناتور مک کین درباره آن مانور میدهد چیزی بهغیر از اتحاد شیخهای سنی استان انبار علیه القاعده، ایجاد پایگاههای مشترک امنیتی آمریکا و عراق در بغداد و تصمیم مقتدی صدر برای بازگشت به صحنه نیست.
مشکل دیگر این است که برای هر تحول مثبتی که در عراق روی میدهد یک اتفاق مشابه بد یا حتی بدتر وجود دارد که ادعای پیشرفت ما در عراق را زیر سؤال میبرد. نمونههایی برای اثبات این حرف میآورم:
خشونتها علیه مردم عراق در بخشی از محلههای بغداد که نیروی نظامی مستقر در آنها افزایش یافته اندکی فروکش کرده است. اما در کمربند اطراف شهر این خشونتها بهشدت افزایش یافته و از ماه فوریه تا مارس، شمار غیرنظامیان کشته شده 15 درصد افزایش یافته است. این طبیعی است که وقتی در یک منطقه پرتنش فشار را کم میکنیم این فشار در منطقه دیگر بیشتر میشود.
درست است که مقتدی صدر فعلاً در عراق دیده نشده است، اما صدای او و پیامهایش که پیروان و نیروهایش را با پیامهای ضد آمریکایی بسیج کرده و آنها را به مقابله با نیروهای آمریکایی تشویق میکند شنیده میشود. کارشناسان اطلاعاتی بر این عقیده هستند که شبهنظامیان مقتدی صدر منتظر کامل شدن طرح افزایش نیرو بودهاند.
بستن بازار به روی رفت و آمد وسایل نقلیه باعث کاهش شمار بمبهای کار گذاشته شده در خودرو شده اما تروریستها را به تغییر تاکتیک و استفاده از کمربند مواد منفجره انتحاری واداشته است.
مسیر فرودگاه بغداد به داخل شهر اگرچه امنتر شده اما آسمان بالای سر این مسیر خطرناک شده و اکنون مناطق پرواز ممنوع حتی برای هلیکوپترها و هواپیماهای خودی هم اعمال میشود.
ناامید کنندهترین نمونه از وقایع تازه عراق در شهر تل عفر قابل مشاهده است. طراحان برنامه و راهبرد جدید رئیس جمهور در عراق این شهر را یک نمونه مینامند چون در سال 2005 افزایش ده هزار نفری نیروهای آمریکایی و عراقی باعث آرام شدن اوضاع در این شهر شد.
بعد از آن ما تل عفر را ترک کردیم همانطور که بعد از آرام شدن اوضاع در بغداد این شهر را ترک خواهیم کرد. این ماه شهر تل عفر صحنه شدیدترین خشونتهای قومی تاکنون بود. یک کامیون بزرگ حاوی مواد منفجره و بمب که اجتماع شیعیان را هدف گرفته بود باعث شد که شیعیان هم دست به اقدام تلافیجویانه بزنند.
در این درگیریها صدها نفر کشته شدند. جمعیت تل عفر که تا چند سال پیش 200 هزار نفر بود اکنون به 80 هزار نفر کاهش پیدا کرده است.
گزارش سناتور مک کین درباره پیشرفتهای عراق یک اشکال بزرگتر دارد و آن خود گزینهای است که ما در عراق با آن روبهرو هستیم. اگر پیشرفتهای تاکتیکی به موفقیت راهبرد بزرگتر ما در عراق کمک نکند چه فایدهای دارد. راهبرد دولت آمریکا هیچ دورنمایی برای موفقیت ندارد.
دولت امیدوار است که افزایش نیرو باعث خرید وقت برای دولت نوری مالکی شود تا راه حل میانجیگرانه و باثباتی را برای آرام کردن اوضاع عراق عملی کند. اما نه درون دولت اعتمادی وجود دارد و نه مردم به دولت اعتماد دارند. دورنمایی هم وجود ندارد که نشان دهد دولت به این زودی بتواند این اعتماد را ایجاد کند.
خلاصه آنکه نادرستی بخش اصلی و محور رویکرد رئیس جمهور مبنی بر اینکه عراقیها پشت سر دولت مرکزی قدرتمند صف میبندند و برای دفاع از منافع خود با دولت یکصدا میشوند، اکنون به اثبات رسیده است. اگر راهبرد رئیس جمهور نتیجه ندهد چه خواهد شد؟
تاریخ نشان داده است که در صورت شکست این راهبرد تنها چهار راه برای کنار هم نگه داشتن کشوری که بهشدت درگیر جنگ قومی است باقی میماند؛ اول اینکه بگذاریم یک طرف این دعوا برنده شود که با این کار سالها خونریزی هولناک در انتظار است.
راه دوم این است که اشغال را دائمی کنیم که این نه از نظر سیاسی ممکن است و نه عملی است.
راه سوم این است که بازگشت یک دیکتاتور را تضمین کنیم که این کار هم شوخی و کنایهای بیرحمانه است. راه دیگر این است که به عراق کمک کنیم از این مسیر عبور کند و به نظام غیرمتمرکز و فدرالی برسد که در قانون اساسی پیشبینی شده است.
به این ترتیب است که نیروهای نظامی آمریکا میتوانند کشور عراق را ترک کنند. هیچ تضمینی وجود ندارد که این راهبرد جواب بدهد. اما مسیری هم که اکنون دولت در پیش گرفته به جایی نخواهد رسید.
واشنگتن پست/ 12 آوریل