مطلب زیر نگاهی کوتاه دارد به روند آموزش خلبانی شهید غفور جدی در کشور آمریکا و پاسخ پدر وی به نیروی هوایی این کشور.
... با ورود غفور به آمریکا فصلی نو در زندگی او آغاز شد به شکلی که بعد از حدود 2 سال و در اوایل سال 1350 که آموزشهای او در حال اتمام بود همگان را حیرت زده کرد.
پروازهای غفور با مهارت مثال زدنی انجام میپذیرفت به شکلی که بارها توانست از استادان خود پیشی بگیرد و توانمندی خود را در هدایت هواپیما به رخ استادان آمریکایی بکشد و در نهایت در همین زمان موفق به اخذ گواهینامه خلبانی از ایالات متحده آمریکا شد.
نیروی هوایی آمریکا نمیخواست خلبان ماهری مثل غفور جدی را از دست بدهد به همین دلیل دست به کار شد و طی مکاتباتی با نیروی هوایی ایران موافقت آنها را برای جذب و بکارگیری غفور جدی در نیروی هوایی آمریکا جلب کرد.
در همین راستا نماینده نیروی هوایی آمریکا طی تماسی با خانواده غفور از پدر وی سوال کرد که وی در پاسخ به آمریکاییها گفت:
" من فرزندم را برای میهنم پرورش دادهام ".
به این ترتیب غفور که به درجه ستوان دومی نیز مفتخر شد و در آمریکا نیز شاگرد اول شده است. به ایران باز میگردد و خود را به فرماندهی پایگاه یکم شکاری تهران معرفی میکند.
چون او با نمره ممتاز گواهینامه خلبانی را اخذ کرده بود مختار بود که هر هواپیمایی که میخواهد با آن پرواز نماید خود انتخاب کند که غفور هواپیمای اف 4 را انتخاب میکند.
چون در آن زمان این جنگنده فقط در تهران و شیراز فعالیت داشت، وی نیز به شیراز منتقل شد و پرواز با هواپیمای اف 4 را در گردان 72 تاکتیکی شیراز که مسئولیت آن بر عهده سرتیپ خلبان شهید جواد فکوری بود، آغاز کرد.
غفور جدی با ورود به شیراز پروازهای آموزشی، آزمایشی و تاکتیکی خود را همچون دیگر خلبانان پیگیری کرد ولی دیگر زمان آن رسیده بود که او شایستگی خود را به فرماندهان فعلی خود نیز نشان دهد.
بیست سوم اردیبهشت سال 1352 ستوانیکم غفور جدی خود را برای یک پرواز آزمایشی آماده میکرد. وی به محض این که چرخها را میبندد متوجه تکانهای خفیفی در هواپیما میشود که تصور میکند این تکان به خاطر گردابههای به جای مانده از جنگندههای جلویی باشد.
روی همین اصل به آن توجهی نمی کند ولی به محض خارج کردن هواپیما از حالت پس سوز نه تنها لرزشها کم نمیشود بلکه بر شدت آن نیز افزوده میشود. در کمتر از یک دقیقه همه چراغ های قرمز رنگ کابین خلبان شروع به چشمک زدن میکند که همه آنها نشان از نقص فنی در هواپیما را می داد ولی غفور نمی دانست هواپیما چه ایرادی پیدا کرده است و کدام سامانه دچار مشکل شده است.
در همین اثنا هواپیما تکان شدیدی میخورد و با زاویه زیاد شروع به اوجگیری مینماید. ستوان جدی سعی میکند به هر شکل ممکن هواپیما را از این حالت خارج نماید. غفور هرچقدر تلاش میکند اهرم هدایت هواپیما را به جلو فشار دهد موفق نمیشود در همین کش و قوس موتور جنگنده دچار واماندگی میشود و هواپیما به شدت شروع به کم کردن ارتفاع مینماید.
ستوان جدی بی درنگ با هماهنگی خلبان کابین عقب اهرم خروج اضطراری را فعال میکند و خلبان کابین عقب موفق به خروج اضطراری از هواپیما میشود و با کمک چتر نجات سالم به زمین میرسد ولی قهرمان اردبیلی قصد خروج از هواپیما را ندارد.
غفور مصمم است به هرشکل ممکن هواپیما را نجات بدهد. تلاش او نتیجه میدهد و سرانجام موفق میشود جنگنده سرکش را در اختیار بگیرد. بلافاصله به سمت پایگاه گردش کرد که ناگهان هواپیما دوباره شروع به تکان خوردن میکند ولی این بار هم وی موفق میشود جنگنده را در اختیار بگیرد و آن را روی باند پروازی به زمین بنشاند.
شهامت و رشادت مثال زدنی که ستوان جدی در این پرواز برای نجات یک هواپیمای چند میلیون دلاری به خرج میدهد او را مفتخر به دریافت یک درجه ترفیع مینماید.
غفور جدی در مراسم تشویق خود عامل موفقیتش را یاد خدا، حفظ خونسردی و اجرای دقیق دستورالعملهای پروازی عنوان میکند. نیروی هوایی به پاس این شجاعت، خلبان خود او را به مرخصی سه ماهه تشویقی به آمریکا میفرستد.
با رسیدن غفور به امریکا او از تفریح و گردش منصرف می شود و تصمیم می گیرد در مدتی که در آمریکا اقامت دارد گواهینامه خلبانی با هواپیمای مسافربری را نیز اخذ نماید که در این مهم نیز موفق است و گواهینامه پرواز با هواپیمای مسافربری بوئینگ 747 را در آمریکا اخذ مینماید.
پس از بازگشت از آمریکا ستوان غفور جدی به پایگاه همدان منتقل میشود و تا شهریور ماه سال 1355 به خدمت خود در این پایگاه ادامه میدهد تا این که در این ماه نیروی هوایی نام او را برای طی دوره امنیت پرواز در لیست اعزامی به آمریکا قرار میدهد و ستوان جدی در آذر ماه سال 1355 برای بار سوم به آمریکا میرود.
غفور این دوره را نیز با موفقیت کامل پشت سر می گذارد و در مرداد ماه سال 1356 به ایران باز میگردد. پس از بازگشت ستوان جدی از آمریکا او به پایگاه شکاری بوشهر منتقل میشود که این آخرین پایگاهی بود که این خلبان دلاور در آن خدمت میکرد. ...