مغز انسان از نظراندیشه احتیاج به کنترل دارد و فردی که قدرت کنترل اندیشه هایش را پیدا میکند میتواند مشکلات روانی خود را حل کند.
در سایکو سایبرنتیک بهعنوان علم کنترل مغز است. اعتقاد بر این است که انسانها مجهز به دو مکانیسم خودکار و سرویس دهنده آن در مغز هستند و بنا به دستوری که خود فرد به مغزش میدهد فعال میشوند این دو مکانیسم عبارتند از موفقیت و شکست.
مکانیسم شکست ترکیبی از احساسات منفی و یأس آور است که مانع رسیدن فرد به هدفش میشود و با پرداختن به شکستهای گذشته این مکانیسم فعال خواهد شد، تصور یکی از خصوصیات ضروری انسان موفق است، با رشد تصاویر ذهنی مثبت که موجب رفاه بیشتر میشود و همچنین با ایجاد هدفهای واقع بینانه و دست یافتنی میتوان مکانیسم موفقیت ذهن را فعال کرد.
سایکو سایبرنتیک میگوید: ذهن انسان ماهیتی خلاق دارد یعنی نظرات را به عمل تبدیل میکند. ذهن بسته به دستوری که ما به آن میدهیم فعال وپویاست وقتی وظیفهای را به مکانیسم موفقیت خود واگذار میکنید کار دانشمندی را میکنید که مسائل مختلفی را در اختیار مغز الکتریکی قرار میدهد.
واژه سایکو سایبرنتیک به اقتباس از دکتر ماکسول مالتز به مفهوم هدایت ذهن خود به سوی هدفی مفید وسودمند است. سایکو به ذهن و سایبرنتیک در زبان یونانی به معنی راننده یا گرداننده است. سایکو سایبرنتیک یعنی روشی که میخواهید توسط آن خود را کنترل و هدایت کنید و مفهوم آن این است که از موفقیت دورن برای رسیدن به حرمت نفس استفاده کنیم و هرگز به احساسات منفی اجازه ورود ندهیم.
سایکو سایبرنتیک درانسانهاامید و باور میکارد. اورا متقاعد میکند که میتواند به هدفهایش برسد و در واقع از این توان برخوردار است.سایکو سایبرنتیک به زمان حال توجه دارد، شمای امروزی شمای دیروزی نیستید.
درسایکو سایبرنتیک بیماری روانی ناشی از یک عادت ناشایست است و فقط خود فرد میتواند از عادت بد به عادت مفید تغییر یابد و تمام انسانها برای موفق شدن به دنیا آمده اند.سایکو سایبرنتیک خلاق، ذهن را برای رسیدن به یک هدف،بسیج میکند، تصویر ذهنی انسان ازقدرت بینظیری برخوردار است.
اگر در ذهن تصاویر مصیبت بار را زنده کنیم و انسانها را موجوداتی وحشتناک بپنداریم شانس موفقیت به راستی کاهش مییابد.
در رسیدن به اهداف و موفقیتها قدرت تصور بزرگترین نیرویی است که داریم.یکی از جنبههای دستیابی به موفقیت و خوشبختی، خود پذیری است. کسی واقعاً خوشبخت است که خود را همانطور که هست میپذیرد وبه آنچه که هست راضی است و خود را از دیگران نه برتر میداند و نه حقیرتر.
انسان دارای مکانیسمی هدف جو است. وقتی فاقد هدف مشخصی باشیم زندگی را پوچ و بیهدف میبینیم، ما برای غلبه بر محیط، حل مسائل و دستیابی به هدف آفریده شدهایم و بدون داشتن هدف، بدون میل غلبه بر محیط، هرگز به رضایت و خوشبختی نمیرسیم.
افرادی که زندگی را پوچ و بیارزش میدانند در واقع منظورشان این است که شخصاً هدف با ارزشی ندارند. علم روانشناسی گرچه به تصویر ذهنی و نقش مهم آن در رفتار انسان معترف بود اما برای سؤالاتی از قبیل اینکه چگونه تصویر ذهنی اثر میکند و چگونه شخصیت جدید میآفریند جواب قانع کنندهای نداشت و اغلب این جوابها را میتوانیم در علم جدید سایبرنتیک پیدا کنیم.علم نوپای سایبرنتیک حاصل تلاش فیزیکدانان و ریاضی دانان بود نه روانشناسان اما تحولی در روانشناسی ایجاد کرد.
سایکو سایبرنتیک میگویدمغزانسان دارای مکانیسمی هدف جو است که به فرمان ذهن در جهتی که خود فرد تعیین میکند به کار میافتد.این مکانیسم خود کار هدف جو، کارش شباهت زیادی به مکانیسمهای الکترونیکی ساخته دست انسان دارد اماازهر مغز الکترونیکی ساخته دست انسان عالیتر و پیچیدهتر است.
این مکانیسم در جهت رسیدن به هدفهایی که شما برایش در نظر گرفتهاید- موفقیت و خوشبختی یا شکست و بدبختی- کار میکند. هدف این مکانیسم خلاق دست یابی به تصاویر ذهنی است. تصویر ذهنی ما تعیینکننده هدفهای ماست.
نظیر هر مکانیسم دیگر، مکانیسم خلاق ما از اطلاعات ذخیره شده یا حافظه برای حل مسائل جاری و نشان دادن واکنش نسبت به موقعیتهای مختلف استفاده میکند.
به اعتقاد دانشمندان مشهور سایبرنتیک از جمله دکتر نوربرت وینر تا آینده قابل پیش بینی، دانشمندان موفق به ساختن یک مغز الکترونیکی قابل قیاس با مغز انسان نخواهند بود.اما حتی اگر قرار باشد چنین ماشینی ساخته شود فاقد اپراتور و متصدی خواهد بود.