باید توجه کرد که بحثهایی از این قبیل دو دیدگاه سیاسی و کارشناسی را شامل میشود. بر این اساس به جهت سیاسی رئیسجمهور در رقابتهای انتخاباتی خود برنامههایی دادند و قول و قرارهایی گذاشتند لذا طبیعی است در یک سال باقی مانده از دولت تلاش کنند به وعدههای خود بیشتر عمل نمایند.در همین راستا میتوان گفت که کاهش سود بانکی در همین ارتباط است.
وقتی در این کاهش سود، دولت 2 درصد را بهعنوان سوبسید اختصاص میدهد، راه تامین آن را نیز خود باید بیابد.
باید توجه کرد که از نگاه کارشناسی و دیدگاه اقتصاددانان این اقدام اشتباه است و دولت میتوانست از دانشگاهیان زبده استفاده کند تا آنها راهحلهای منطقی را ارائه کنند و دولت نیز براساس آن روشها اقدام کند
همچنین اصولا دونظام پولی بانک پایه و بازار پایه داریم. وقتی بازار محل مناسبی برای عموم مردم نباشد، سرمایهگذاری از طریق پس انداز افزایش مییابد. بنابراین باید گفت؛ مملکت ما بانک پایه است. بانکها باید از محل سود تسهیلات، سود سپردهها را بدهند و اگر نرخ سود پس انداز با نرخ سود تسهیلات رابطه منطقی نداشته باشد دچار مشکل میشوند.
در نهایت میتوان پیشبینی کرد بهطور طبیعی بانکها برای جلوگیری از ضرر بیشتر مجبور خواهند شد از وامهای مبادلهای به سمت وامهای مشارکتی و مضاربهای روی بیاورند.
* استاد اقتصاد دانشگاه تهران