یکی از برنامههای در خور توجه این تشکلها، برگزاری مراسم پاکسازی کوهستان همزمان با روز پاکسازی جهانی کوههاست.
در این روز طی یک برنامه نمادین، مسیرهای کوهنوردی در تهران در مسیرهای پنجگانه صعود به قله توچال - مسیرهای دارآباد، کلکچال، دربند، ولنجک و درکه- پاکسازی میشود. در سایر شهرها نیز دوستداران طبیعت در اقدامی نمادین مسیرهای کوهنوردی را از زباله پاک میکنند؛ با این حال هر سال بر حجم زباله در مسیرهای کوهپیمایی افزوده میشود. آنچه در پی میآید گزارشی است در همین زمینه که طی آن علل رها کردن زباله در کوهستان و نیز راهکارهای مقابله با آن بازگو شده است.
از نظر سازمان تربیت بدنی و بعضی دولتمردان، ورزش کوهنوردی در ایران یکی از مهجورترین رشتههای ورزشی در کشور محسوب میشود. مظلومیت این ورزش به قدری است که به فدراسیون آن رشته هم سرایت کرده است. این فدراسیون یکی از فدراسیونهایی است که در عرض یک سال کمترین بودجه و اعتبارات در اختیار آن قرار میگیرد همچنانکه در رسانهها بهویژه در صداوسیما این ورزش سهم ناچیزی دارد.
کوهنوردی یا کوه روی
طبق آخرین نظر سنجی حدود 300هزار شهروند تهرانی در روزهای تعطیل آخر هفته در مسیرهای پنجگانه قله توچال به کوه میروند. سؤال اساسی این است که این تعداد نفرات آیا همگی کوهنوردند یا اینکه تعدادی محدود از این نفرات کوهنورد و شمار عمده آنها کوهرو هستند. اما چه تفاوتی بین کوهنورد و کوه رو وجود دارد؟ کوه رو به کسی گفته میشود که آخر هفته جهت تفریح در یکی از مسیرهای کوهنوردی در یک فعالیت پیاده روی شرکت میکند و زیاد دغدغه صعود به قلههای مرتفع را ندارد و این برنامه کوه روی وی مقطعی است. اگر بخواهیم این تعداد نفرات را که آخر هفته به کوه میروند با کسانی که برای تماشای یک بازی فوتبال به استادیوم آزادی میروند مقایسه کنیم باید در هر هفته 3 بار در استادیوم آزادی مسابقه برگزار کرد.
حال با توجه به هزینههای سنگین یک مسابقه فوتبال از قبیل حقالزحمه بازیکنان و داوران، جابهجایی تماشاچیان، انتظامات حاکم بر بازی و حاشیههای بعد از بازی فوتبال از قبیل خسارات به اتوبوسها و غیره و پخش مسابقه از صداوسیما و میزگردهایی که در رسانه ملی و جراید بعد از پایان بازی برگزار میشود و موارد دیگر از قبیل اینکه تماشاچی فوتبال خودش هیچ فعالیت ورزشی انجام نمیدهد، نشان میدهد که ورزش کوهنوردی حتی نسبت به فوتبال بدون آنکه هزینههای زیادی برای دولت و مردم داشته باشد یکی از پر طرفدارترین ورزشها در کشور است.
هر هفته این ورزش در حالی با کمترین امکانات برگزار میشود که بازیگران و تماشاچیان آن کسانی هستند که از اول هفته تا آخر هفته مشغول کارو زندگی هستند و در پایان هفته به تنهایی و یا با خانواده به یک ورزش با نشاط روی میآورند. اگر بخواهیم حساب کنیم که در عرض یک سال چه تعداد از مردم تهران به کوهنوردی میروند با توجه به 52 هفته در سال حدود 16 میلیون نفر کوهنوردی میکنند. حال اگر اینها همه تماشاچی فوتبال باشند 160 بار استادیوم آزادی پر از جمعیت میشود.
حال اگر کوهنوردی را یک مسابقه پیاده روی در نظر بگیرید و قرار باشد برای 16میلیون نفر یک مسافت چند کیلومتری پیاده روی در نظر گرفته شود و مسیری که قرار است شرکتکنندگان از آن عبور کنند از میان سنگلاخ، رودخانه، گردنه، شیب تند، بهمن، سرمای زیر صفر درجه و غیره باشد چه برنامهریزیهایی میتوان داشت که این مسابقه با کمترین سوانح چه از نظر سلامتی افراد و چه از نظر سلامتی محیطزیست به پایان برسد. با توجه به موارد بالا، جلوگیری از حوادث و اتفاقات ناگوار حین کوهنوردی ناممکن است و فدراسیون کوهنوردی حتما باید با پیشبینی اتفاقات نامترقبه برای سلامتی جان کوهنوردان چارهجویی کند؛
ولی مقداری از حوادث به فعالیتهای خود کوهنوردان برمیگردد که انجام آن فعالیتها میتواند باعث به خطر افتادن سلامتی آنان و حتی حوادث ناگوار در کوه شود؛ مثلا مراعات نکردن نکات ایمنی چه از نظر اصول فنی و چه از نظر سلامتی بهداشتی و محیطزیست. اینها مواردی هستند که کوهنوردان باید کاملا مراعات کنند مخصوصا نکات که به بهداشت و سلامت خودشان برمیگردد از قبیل نخوردن بعضی از مواد غذایی که میتواند در کوه باعث ناراحتی و کسالت آنان شود.
سخن اصلی این نوشتار، مراعات نکات زیست محیطی در کوهستان است با توجه به اینکه این روزها محیطزیست کوهستان به یکی از مشکلات و معضلات بزرگ زندگی بشری تبدیل شده است (مخصوصا در کشور ایران) و از طرفی در چند سال اخیر استفاده از غذاهای کنسرو شده در میان کوهنوردان بسیار شایع شده. این درحالی است که بقیه مواد خوراکیای که کوهنورد با خود حمل میکند اغلب در ظروف یکبار مصرف پلاستیکی ریخته شده است. حتی دکهداران در مسیر کوهنوردی مواد خوراکی و تنقلات را در ظروف یکبار مصرف به فروش میرسانند و در نتیجه بهدلیل بیتوجهی و رعایتنکردن مسائل زیستمحیطی مسیرهای کوهنوردی مملو از این ظروف است که منظره نازیبایی را رقم زده است.
اگر قرار باشد 16میلیون نفر کوهنورد شمال شهر تهران در هنگام استفاده از مسیرهای کوهنوردی هر کدام فقط به مقدار 100 گرم زباله در کوهستان رها کنند؛ چیزی حدود 1600 تن زباله در عرض یکسال وارد محیطزیست کوهستان میشود آن هم در 5 مسیر توچال . حالا اگر زبالههای دکهها و پناهگاهها را به این آمار اضافه کنید این میزان بسیار وحشتناک خواهد شد. این در حالی است که در هیچیک از مسیرهای کوهستانی مامور نظافت و شهرداری وجود ندارد (فقط در مسیرهای اصلی توسط شهرداری کوهستان منطقه یک زبالهها جمعآوری میشود) و در نتیجه این زبالهها هر ساله روی هم انباشته میشود.
آینده زباله در کوهستان
از آنجا که حجم عمدهای از این زبالهها تجزیه نمیشوند بهصورت اجزای ریز وارد خاک شده، باعث مسمومیت خاک کوهستان میشوند که نتیجه آن از بین رفتن گیاهان دارویی و علوفههای دامی است. مقداری دیگر از طریق آب رودخانهها وارد شهرتهران میشوند و سپس با مسیر آب وارد زمینهای کشاورزی میشوند که این زبالهها نیز بهعلت تجزیه نشدن مواد پلاستیکی باعث آلودگی خاک کشاورزی و محصولات کشاورزی میشوند.
چه باید کرد؟
در گام نخست ضروری است دوستداران محیطزیست جهت آگاهسازی مردم در مورد خطرات ناشی از استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی تلاش کنند و با فرهنگسازی جهت استفاده نکردن از این ظروف به بهداشت و سلامت جامعه کمک کنند. درست است که این ظروف بهعنوان میهمان ناخوانده چنان در زندگی مردم نفوذ کردهاند که استفاده نکردن از آنها خیلی مشکل است ولی میتوان با بازگشت به آداب قدیم از ظروف ملامینی و فلزی و یا ظروف یکبار مصرف گیاهی استفاده کرد و استفاده از ظروف پلاستیکی را کاهش داد.
همچنین میتوان از رهاسازی آنان در محیطزیست جلوگیری کرد یعنی پس از استفاده مواد غذایی این ظروف را با خود از کوه به پایین بیاوریم و به ایستگاههای بازیافت تحویل دهیم. اینها شیوههای سادهای است که به سادگی میتوان آن را عملی کرد. برای دستیابی به این هدف باید نخست از طریق رسانهها بهویژه صداوسیما فرهنگسازی شود سپس با شگردهای تبلیغاتی د ر طول مسیرهای کوهنوردی، شهروندان را به حفظ طبیعت و نظافت و رعایت موازین زیستمحیطی ترغیب کرد.
مطمئن باشید هزینههایی که در این راه صرف میشود بسیار کمتر از هزینهای است که برای ترمیم طبیعت باید در آینده پرداخت شود. این نکتهای است که باور آن میتواند در رسیدن به محیطی پاکیزه و سالم کارساز باشد.