- گفته میشود نویسندگان فعال دهه80 نسبت به دهههای قبل کمتر شدهاند، چقدر با این گفته موافقید؟
از نظر تنوع آثار و تعداد نویسندهها وضعیت ادبیات داستانی در دهه80 بد شده. در دهه70 نویسندهها بیشتر بودند، خصوصا زنهای نویسنده فعالتر بودند، اما در این دوره، فعالیت نویسندگان کم شد و آثار زیادی وارد بازار نشد.
- محتوای آثار چه تغییری کرده؟
درباره محتوا نمیتوان به درستی قضاوت کرد. در این دهه طبعا موضوعات فرق کرده، دهه60 دهه انفعال و یأسهای فلسفی بود، در دهه70 موضوعات زنانه و مشکلات آنان بیشتر در ادبیات مطرح شد اما در دهه80 خصوصا نیمه دوم آن شاهد نوعی جامعهستیزی بودیم. نویسندگان این دهه شرایطی که در آن قرار داشتند را نمیپذیرفتند و آن را در قالب شخصیتهای مختلف به خوانندگان نشان میدادند. شخصیتها در دهه80 بهدنبال خلق جامعه منطبق با خواستههای خودشان بودند و آثار داستانی به جامعهستیزی روی آوردند.
- پس اینکه گفته میشود ادبیات این دهه تفکری درون خودش ندارد ر قبول ندارید؟
نباید انتظار داشته باشیم ادبیات دهه80، ادبیات فلسفه و تفکر باشد چرا که بحرانهای اجتماعی در این دهه پررنگتر است و نویسندگان بیشتر بهدنبال نشاندادن و به تصویر کشیدن این مشکلات در داستانها هستند. همینکه حرفی میزنند یعنی تفکری پشت آثار وجود دارد.
- شرایط نشر چه تغییری نسبت به قبل داشته؟
شرایط بد انتشار کتاب در دهه80 باعث به وجود آمدن ادبیات زیرزمینی در ایران شد. ادبیات زیرزمینی را آثاری تشکیل میدهند که یا دیگر تجدید چاپ نمیشوند و یا اینکه مجوز چاپ نمیگیرند. این باعث شده آمار فروش کتابها پایین بیاید و ناشران با مشکلات مالی روبهرو شوند و بعضا مجبور به چاپ آثاری شوند که مخاطب بیشتر میپسندد که همین موضوع تا اندازهای برای ادبیات ما مخرب بوده. عوارض این قضیه قبل از هرچیزی به مخاطبان رسیده؛ مخاطب اثر مورد نظر خود را پیدا نمیکند و بدون انگیزه بهدنبال آثار دیگر میرود.