همانگونه که مردم این شهر امکان استفاده از کمپهای اقامتی کوچک و شخصی را در اطراف پارکها و جنگلهای مصنوعی به صورت شخصی نداشتند، همانگونه که فضاهای فرهنگی عمده ای در این شهر ایجاد نشدهبود و این نیاز شهروندان نیز بیپاسخ ماندهبود، این شهر هیچگاه نتوانست شهری آرامشبخش برای ساکنان خود باشد اما با توجه به فعالیتهای اخیر شهرداری ازجمله احداث مجموعههایی مانند باغ پرندگان، بوستان ولایت و مجموعههای دیگر تفریحی و اقامتی این امید وجود دارد که تهران به تدریج برای شهروندانش شهری دوست داشتنیتر باشد؛ شهری که شهروندانش به آن احساس تعلق کنند و آنرا دوست داشته باشند.
در واقع نمیتوان با قاطعیت گفت تهران شهری مناسب برای گذران اوقات فراغت نیست؛ به عبارتی اگر ساخت فضاهای فرهنگی را برعهده مسئولان شهری بدانیم یا ساماندهی فضاهای سبز را نیز از مدیریت شهری بخواهیم، بخش دیگری از ایجاد فضای فراغتی به عهده خود شهروندان است.
در واقع شهروندان تهرانی کمتر از استعدادهای موجود شهر تهران برای گذران اوقات فراغت خود بهرهجستهاند و همواره چشم به نهادهای دولتی و شبهدولتی داشتهاند. اگرنه کمتر شهروندی برای ایجاد فضای مناسب برای خود یا احداث کمپینگهای مختلف اقدام کرده است. حتی بسیاری از شهروندان میتوانند از مناطق مختلف گردشگری و طبیعی که در تهران و حاشیههای این شهر قرار دارد بهعنوان محملی برای بهرهبرداری استفاده کنند و با خلاقیتهای خود این اماکن را به مکانی جذاب برای خود تبدیل کنند.
نباید فراموش کرد که شهر یک موجود زنده است؛ موجودی که تاثیر متقابل بر شهروندانش میگذارد. هر اندازه این موجود بر اساس الگوهای انسانی شکل بگیرد مسلما میتواند امنیت و آرامش را برای شهروندانش فراهم آورد. چهره ظاهری هر شهر نیز مملو از آثار و نشانههایی است که به آن مبلمان شهری اطلاق میشود. اگر تصویر روشنی از چهره شهرها وجود نداشته باشد یا تیرگی غبار و دود بر آن چیره باشد، نمیتوان امید داشت که شادابی و نشاط در شهر رخ بنمایاند. بنابراین توسعه فضاهای سبز یا مکانهای تفریحی میتواند تنها یک بستر باشد. اگرنه روح هر شهر، از یکایک شهروندانی تشکیل شده است که در آن زندگی میکنند. اگر شهروندان تهرانی برای گذران اوقات فراغت خود برنامهای جدی نداشته باشند، هیچگاه توسعه فضاهای فرهنگی و تفریحی نمیتواند آنان را برای گذران بهتر اوقات فراغت ترغیب کند.
شهر فضایی است که تحرک، تداوم و توسعه از مشخصات بارز آن است و ناگزیر از تحرک و توسعه در فضای مکانی است. فضاهای شهری بهدلیل جوانب فیزیکی و کالبدی خود، نوعی فضای نمادین هستند که با شهر و کالبد شهر پیوندی عمیق دارند و بنابراین یک فضای شهری فضایی است که عنصری هویتبخش از یک شهر تلقی میشود؛ بهطوری که اغلب شهرهای بزرگ را میتوان بهواسطه فضاهای شهری آنها بازشناخت؛ بهعنوان مثال وجود دیزنیلند در شهر پاریس به گونهای مشخصه این شهر نیز شده است یا موزههای عظیم پاریس و لندن و برخی مراکز تفریحی که به گونهای در زمره مشخصههای یک شهر درآمدهاند.