گواه آن که هنوز ترجمه بسامان و سزاواری از این کتاب چند ده ساله برای فارسی زبانان فراهم نیامده است. گویا این تقدیر عالمان بزرگ ماست که همچنان در جهان فضیلتهایی زیست کنند که دیگران را به فهم بایسته آن راهی نیست.
براستی پس از تلاش ستایشبرانگیز اهل کلام برای اثبات ولایت علی (ع)، در رازنای تحقیقات و تکنگاریهای تاریخی و میدانی، کدام اثر به صلابت و بی طرفی و روشمندی و علمیت «الغدیر» به ظهور رسیده است؟ در روز بزرگداشت این دانشمند سختکوش شیعی به واقع میسزد که از غربت او بگوییم تا مدح و تمجیدهایبی اثر و تکراری(1).
عبدالحسین امینی در سال 1320 ه- ق در تبریز در خانواده علم و پارسایی دیده به جهان گشود. حاج میرزا احمد امینی، پدرش، از عالمان بزرگ تبریز بود و به پرهیزگاری، دانش و اخلاق حسنه شهره.
جد بزرگ علامه امینی نیز مشهور به «امین الشرع»، شیفته آل الله (ع) بود و برای ابراز شیدایی بر آستان این عزیزان خدا، شعر میسرود و تشویق به سرودن میکرد. نسبت این خاندان به «امینی» از همین لقب «امین الشرع» نیای آنان بود.
عبدالحسین در چنین خاندانی برآمد و چنین بود که از کودکی عشق به خاندان طهارت در او ریشه گرفت.
اما او تنها در عشق ورزیدن توقف نکرد، بلکه درصدد فراگیری علوم آنان بر آمد و مقدمات علوم را در مدرسه طالبیه تبریز فرا گرفت و در محضر عالمان بنامی چون آیتالله سید محمد بن عبدالکریم موسوی، مشهور به مولانا، صاحب کتاب «مصباح المساکین»، سیدمرتضی خسروشاهی و شیخ حسین، صاحب کتاب «هدیه الانام» درس آموخت. همین عشق فطری، عبدالحسین را به سفر به نجف اشرف ترغیب کرد؛ شهری که همواره میتوانست در جوار مولایش به تحصیل و تحقیق بپردازد.
در حوزه علمیه نجف، نزد استادانی چند از جمله سید ابوتراب خوانساری و سید محمد فیروزآبادی، شاگردی کرد و در حین تحصیل، تحقیق را که عمدهترین دل مشغولیاش بود، دنبال میکرد. شیخ عبدالحسین در سال 1335 تألیف «شهداء الفضیله» را آغاز کرد. عبدالحسین 33 ساله در این دوره از میان کتب قدیمیای که در آستانه نابودی و فراموشی بودند، نگاشتههایی درباره عالمان متقدم و متاخری که در راه حق به شهادت رسیدهاند، تدوین کرد.
او برای تهیه این کتاب که تحسین محققان زمانهاش را برانگیخت، به کتابخانههای بسیاری در ایران و عراق سر کشید. امینی در این کتاب کوشید تا به دانش و بینش بیش از یکصد تن از پیروان علی(ع) و عالمان شیعه از قرن چهارم تا چهاردهم بپردازد.
هدف ایشان در تالیف این مجموعه، اثبات این نکته بوده که علمای شیعه هم در میدان جهاد مبارزه کردهاند و هم در میدان علم. خواننده پیش از خواندن این کتاب، هرگز تصور نمیکند که دانشمندان شیعه، در نشر آثار تشیع تا این اندازه قربانی داده باشند؛ زیرا در نخستین مرحله، آنچه از لفظ «عالم و دانشمند» به ذهن خطور میکند، شخصیتهای علمیای هستند که در زوایای کتابخانهها و مراکز تدریس و تعلیم به وظایف علمی خود میپردازند، نه کسانی که در صحنههای دفاع از حریم تشیع، جان خود را نیز فدا کنند.
امینی تعلیقهای بر کتاب «کامل الزیارات» ابن قولویه قمی نوشت. او این تعلیقه را با هدف معرفی مفهوم زیارت در فرهنگ تشیع و بحث پیرامون آن به رشته تحریر در آورد و در ادامه آن با تألیف «ادب الزائر» ارادت خود را به امام حسین (ع) اثبات کرد. همچنین در فلسفه، «ثمرات الاسفار» را در دو جلد تدوین میکند و در فقه و اصول نیز حاشیهای بر دو کتاب «مکاسب» و «وسایل» شیخ انصاری مینگارد.
در همین دوره است که از جانب حضرات آیات سید ابوالحسن اصفهانی، حاج میرزا احمد حسین نایینی، شیخ عبدالکریم حایری یزدی و شیخ محمدحسین کمپانی اجازه اجتهاد دریافت میدارد و سپس به تبریز بازمیگردد. در این زمان به تفسیر قرآن روی میآورد و در باب برخی آیات سورههای اعراف، واقعه و مومن بحث میکند. همه این تحقیقات مقدمهای است بر کار عظیم او.
امینی با اندیشه امت واحد اسلامی و با اندوخته کلان خود به سراغ نگارش کتابی رفت که واقعیتی را به منظور ایجاد وحدت در جامعه اسلامی مطرح سازد: حدیث غدیر را شکافت و واقعه غدیر را با هدف تبیین ولایت جاودان امیر مومنان حضرت علی (ع) تحریر کرد. وی روش کار خود را در تدوین این کتاب بر بررسی موضوعی مسئله غدیر و ولایت امیر مؤمنان میگذارد و با مواد و مصالح مختلف تاریخی از جمله آیات قرآن، احادیث و قول تابعین و اصحاب و علمای فرق مختلف، بهویژه مذاهب چهارگانه، بر دفاع از ولایت همت میگمارد.
امینی برای این منظور با سفر به کتابخانههای کشورهای مختلف دنیا از جمله عراق، هندوستان، پاکستان، مغرب، مصر و... ابتدا به سراغ تحقیق درباره آیات تبلیغ (سوره مبارکه مائده -67 )، اکمال (مائده - 5)، آیات یک تا سه سوره مبارکه معراج، ولایت (مائده - 55) و سوره هل اتی میرود. آن گاه احادیث غدیر، ولایت، منزلت، ثقلین، انذار العشیره و... را از مناظر تاریخی و سندی تحلیل و بررسی میکند. سپس در پی اسناد حدیث غدیر، 24 کتاب تاریخی، 27 محدث، 14 مفسر قرآن و 7 متکلم اسلامی را مییابد که به نقد و بررسی حدیث غدیر پرداختهاند.
امینی پس از آن، راویان حدیث غدیر از صحابه و تابعین پیامبر را به ترتیب میآورد و در این فهرست به 110 تن از صحابی و 84 تابعی اشاره میکند.علامه آنگاه 360 تن از راویان حدیث غدیر را از قرن دوم تا قرن چهاردهم بر میشمارد و برای این منظور به کتابخانههای بسیاری از کشورهای اسلامی سفر میکند. علامه در پایان تحقیق، اشعار شاعران مختلف را درباره این موضوع ذکر میکند. در این مقوله، قصد او کمک گرفتن از انواع روایات است برای دفاعی تاریخی از ولایت.
علامه امینی با تالیف «الغدیر» خاطرات عصر نبوی را تجدید کرد؛ عصری که سروری از آن امت قرآنی بود، رسول اکرم(ص) رهبری آن را بر عهده داشت و خود علی بن ابیطالب(ع) را جانشین خویش قرار داد. امینی، احیاگر سنت نبوی، با «الغدیر» جلوههای شوکت و عظمت امت اسلامی را در خاطرهها زنده کرد و اصل اصیل و محور حکومت قرآنی، غدیر خم، را یادآور شد.
دکتر سیدجعفر شهیدی که خود در نجف و تهران از یاران آن فرزانه بود، نقل میکند که، روزی علامه امینی به من گفت: «برای تألیف «الغدیر» 10 هزار جلد کتاب خواندهام.» وی در ادامه میگوید: «او مردی گزافهگو نبود. وقتی میگفت کتابی را خواندهام، بدرستی خوانده و در ذهن سپرده و از آن یادداشت برداشته بود.» (2)
تلاش بـیوقفه، معمار مـدینه غدیر را، دچار فتـور جسمانـی کـرد و بیمارش نمـود. بیماری، اندکاندک رو به فزونـی گرفت تا اینکه آن پیر فرزانه در روز جمعه 12 تیـر مـاه 1349 ه- ش برابر با 28 ربیعالثـانـی 1390 ه- ق نزدیک اذان ظهر در آستانه
70 سالگی به ملکـوت اعلی پیـوست.
پی نوشتها:
1. اگرچه در این مجال باید از تلاش چند ساله
سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)، نویسنده و محقق، برای ترجمه الغدیر یاد کرد و او را ستود.
2.«شهداء الفضیله»، مقدمه شیخ محمد خلیل الدین عاملی، ص4.