گرچه شهرت اصلی شیخ را در نگارش کتاب نفیس «قاموس الرجال» میدانند و بالتبع به دلیل ضمیمه رجالی کتاب، شهرت ایشان نیز معطوف به این علم گردیده است، اما انصاف نخواهد بود اگر از گستردگی و فراگیر بودن دانش ایشان سخنی به میان نیاید. اگرچه پرداختن به «قاموس» نیز یکی از اهداف این نوشته است.
ایشان در آغاز سده چهاردهم هجری در شوشتر به دنیا آمد. پدرش نیز در جرگه عالمان عصر خویش به شمار میرفت. او قسمتی از مقدمات علوم دینی را نزد پدر فراگرفت و مشهور است که سرتاسر عمر از نجف جز به قصد زیارت خارج نگردید. اگر چه شیخ را باید از منظر فقهی و اصولی یکی از شاگردان مکتب شیخ انصار ی نامید، ولی عملا او را نمیتوان از نسل عالمان نجف دانست.
شیخ انصاری اصول فقه را چنان با عقل آمیخت و چنان آن را محکم و استدلالی نمود که عالمان پس از او میراث خوارش شدند و مانند دوران مقلده پس از شیخ طوسی چندان نظر مستقل از خود نداشتند.
شوشتری نیز از وارثان شیخ انصاری شد، اما در رجال، نوآور شد. «قاموس الرجال» گرچه در ابتدا حاشیهگونهای بود بر «رجال» علامه مامقانی، اما مانند بیشتر کتابهای بزرگ و ماندگار، بعداً تبدیل به کتابی جامع و مفصل و البته اثرگذار شد.
رجال مامقانی کتابی است متوسط که معمولاً در یک مجلد به طبع میرسد. شوشتری در جوانی بر آن تعلیقات و تکملههایی نگاشت. اما سپس به این فکر افتاد تا آن را به یک دایرهالمعارف رجالی تبدیل کند. به این منظور «رجال مامقانی» از محور کار خارج شد. از «رجال کشی»، برقعی و شیخ الطائفه گرفته تا «مختلف الرجال» علامه حلی و «املالآمل»
شیخ حر عاملی و «رجال علامه مجلسی» مورد بررسی و تتبع شیخ شوشتری قرار گرفت.
ایشان در« قاموس الرجال» در باب جرح و تعدیل، روش ابتکاری خویش را مطرح کرد. در این نظریه، «جرح» به گونه مطلق بر «تعدیل» مقدم نمیشود.بسیاری از عالمان را از روزگاران گذشته نظر بر آن بود که تا«جرح»و «خدشه» در باب وثاقت راوی مطرح باشد، آن را مقدم میانگاشتند و به توثیقات توجهی نمیکردند. اما در روش ابتکاری ایشان به ماهیت جرح توجه شده است.
ایشان هر جرحی را موجب تضعیف راوی نمیشمرد. از جمله این جرحها میتوان به تضعیف بر مبنای امور سیاسی، فساد عقیدتی( مخالف بودن)، و مخالفت با فتاوای مشهور اشاره کرد.
به عنوان مثال، شیخ طوسی در «کتاب الرجال» علی بن ابی حمزه بطائنی را با فرض این که توثیقات عامه و خاصه فراوانی در باب وی منقول است، به سبب این که فساد عقیده داشته و اصطلاحاً «فطحی مذهب» بوده است، جرح و مخدوش کرده است. بر این مبنا علاوه بر عدم حذف گستره راویان حدیث، چه بسا روایاتی مورد تایید و تقریر واقع شود که حاوی حکمی عصر مدار و مشکلگشا باشد.
شیخ شوشتری به لحاظ رفتار شخصی و نحوه معیشت نیز زندگی ساده و بیپیرایهای را برگزیده بود. در شوشتر و در آن گرمای طاقتفرسای تابستان، شیخ در خانه مینشست و با وجود کهولت سن، به نگارش و تحقیق میپرداخت. این همان شیوه شیوای عالمان ربانی است که مرگشان رخنهای در عالم اسلام است.