او سپس اخلاق رسانهای را درچارچوب تعاریف موجود از فرهنگ و اقتضائات ناشی از آن درسازمان رسانهای درقالب 5 رویکرد رسانهای با ابتنا برمتون مذهبی مورد توجه قرارمیدهد.این نوشته توسط آقای احمد آخوندی تنظیم شده است.
رویکرد بحث اخلاق اطلاعات،درون دینی و با ابتنا برمتون مذهبی است. در این نگاه، «مذهب»، بنیادهای مستحکمی را برای ایجاد هنجارهای مناسب به منظور رفتار اطلاعاتی فراهم میکند. در نگاه دینی، اخلاق جمع خُلق و خَلق است.
« خَلق» شاکله انسان است که بیشترجنبه طبیعی دارد و ویژگیهای ظاهری و جسمانی را شامل میشود. «خُلق» ویژگیهای رفتاراکتسابی آدمی است. درونی بودن خُلق، مانع از آن نمیشود که ظهورش را در رفتار فرد ببینیم. پس وقتی از اخلاق صحبت میشود، از مجموعه هنجارهای رفتارهای درونی شده صحبت میکنیم.خُلق دارای استمراردر زندگی انسان است.
اخلاق رسانهای یا اخلاق در حوزه رسانهها عملا یکی از بخشهای اخلاق حرفهای و اخلاق حرفهای یکی از بخشهای اخلاق اجتماعی تلقی میشود.به این ترتیب، اخلاق رسانهای نقطه تلاقی علم اخلاق با عامل رسانهای است.
تعریف اخلاق در حوزه فرهنگ حایز اهمیت است. دو تعریف کلی درباره فرهنگ وجود دارد:
1- تعریف فرهنگ با C بزرگ Culture. این تعریف فرهنگ راعالیترین دستاورد بشری میداند. بر این پایه فرهنگ متعالی و فرهنگ دانی شکل میگیرد.این تعریف ارزش داوری بین فرهنگها را میپذیرد و برخی از فرهنگها را در مراحل بالاتر و برخی رادر مراحل پایینتر قرار میدهد. این نگاه، فرهنگ غربی را عالیترین مرحله فرهنگ و بقیه را بربر تلقی کرده و معتقد است باید فرهنگهای دیگر را متمدن کرد. به این ترتیب یک فرهنگ معیار دارید.
2 - تعریفی که میگوید فرهنگها داریم و به تنوع فرهنگی معتقد است. دراین تعریف، همه فرهنگها با هم برابرند. نخستین بار هردر آلمانی نظریه تنوع فرهنگها را مطرح کرد. اخلاق و ارزشهای رسانهای نه فقط به تبع کشورها و فرهنگها بلکه به تبع سازمانها نیز متفاوت است. مثلا براساس آنها برخی سازمانهای رسانهای سرعت را بر دقت ترجیح میدهند. میگویند اصل بر آن است که شما اول باشید.
دوم بودن را نمیتوان جبران کرد، اما نادرست بودن را با ارسال تکذیبیه میتوان حل کرد. این ارزش سازمانی است که رفتار خبرنگاران، سردبیران و همگی را تحت تاثیر قرار میدهد.
دراین جا پنج محور اصلی در رویکردهای اخلاقی رسانهای قابل مشاهدهاند:
1 - موقعیتگرایی یا برخورد اقتضایی: در برخوردهای اقتضایی، هیچ اصول حرفهای و اخلاقی مسلمی وجود ندارد.ارزشهای اخلاقی سازمان به تصمیمات کارگزار ارتباطی تقلیل مییابد. در واقع به جای این که یک قانون مکتوب ویک دستورالعمل لازمالرعایه وجود داشته باشد، تجربه خبرنگار ملاک و معیار اصلی انتشارخبرقرار میگیرد.(اعتماد مطلق به شخص)در رویکرد موقعیتگرایی همچون رویکرد ماکیاولیستی، کار غیراخلاقی به شرطی که افشا نشود ولی منجر به موفقیت شود، مجاز است. در این نگاه تقلبهای خبری قابل مشاهده است.
2 - غایتگرایی: دراین رویکرد اگر نتیجه کار به صداقت و راستی کمک نمیکند ولی در کوتاهمدت تیراژ بالا میرود، کوتاهمدت را باید فدای غایت کنید.
3 - عمومیتگرایی: دراین رویکرد منافع عمومی، اصل است. در مقابل این پرسش که آیا حق داریم قانون را نقض کنیم؟ پاسخ؛ اگر منفعت عمومی اقتضا میکند، اشکالی ندارد وجود دارد.
خبرنگار در روزنامهنگاری جستجوگر (Investigative) که حالت بازپرسی دارد، با تعارضهای اخلاقی متنوعی روبهرو است.حریم خصوصی را نقض میکند، و گاه از امکانات شنود بهرهمند میشود. در چنین وضعیتی براساس تجربه آمریکا و انگلیس،حسن نیت خبرنگار به عفو و بخشودگیاش میانجامد. چون منافع عمومی مورد نظر بوده است.
4 - خودمحوری: کاری که شهرت، حقوق، درآمد و پایگاهام را در سازمان بالا ببرد،درست است. در نگرش خودمحوری دستور رئیس تضمینکننده شهرت، درآمد و افزایش موقعیت کنونی است.
5 - حقمداری «یا» حقیقتگرایی: مبانی اخلاق رسانهای حقمدارانه، دروندینی است. چه اطلاعاتی باید منتشر شود؟ حقیقت. این رویکرد اشتراکهایی با دیگر رویکردها داردکه درچهاربخش قابل بحث است:
الف- اطلاعات به عنوان «امانت». حق این است که هرکسی، آگاهی درباره منافعاش را حق خود بداند. این یک پایه و مبنا است. امام کاظم (ع) فرمودند: از جمله حقوق برادر تو بر تو این است که آنچه بر مصلحت امر دنیا و آخرت اوست، از او نپوشانی. پس اگرآنچه میدانم میتواند نفعی برای شما حاصل کند، وظیفه آن است به شما بگویم، چه خبرنگار باشم، چه نباشم. اگر خبرنگار باشم، وظیفه مضاعفی بر من است چون برای این شغل(نقش اجتماعی) حقوق میگیرم.
ب- اطلاع مردم از مصالح و منافع از حق خدا بالاتر است. خداوند بندگانش را به حقوق خود مقدم گردانده است.حق مردم عینی است و کسی که حق مردم را پایمال میکند، حق خدا را راحتتر پایمال میکند.
ج - رابطه آگاهی و انتخاب .بدون آگاهی انتخاب بیمعناست. به نظر میآید آیه «الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه» از یک اصل اخلاقی بحث نمیکند، بلکه ازیک اصل بدیهی سخن به میان میآورد زیرا انتخاب تابعی از آگاهی و اطلاع است.
د- «شاهد» به عنوان «خبرنگار». نگاه امانتدارانه به خبر از آنجایی نشأت میگیرد که خبرنگار را «شاهد» میدانیم. شاهد در دیدگاه قرآنی براساس آیه 283 سوره بقره، هر آن کسی است که امانتی نزد اوست و باید آن را با پیشه ساختن تقوی خدا و دادن شهادت،کتمان نکند. هرکسی که شهادت را کتمان کند، دارای دلی گناهکار است. به تعبیر دقیقتردر نگاه قرآنی، خبرنگاری که خبر را گزارش نمیکند، گناهکار است.
شهادت در جایی است که میتواند تعیینکننده و «فارق» بوده و بین حقانیت این سو و آن سو تعیین مرز کند. ازاین رو منفعت عموم درامراطلاعرسانی تعیینکننده است.