ایروبیک ورزش است یا نرمش؟
یکی از رشتههای پرطرفدار و همگانی ورزشی، ایروبیک است. این روزها وقتی به یک باشگاه میروی، ساعتهای ایروبیک بیشتر از بقیه رشتههاست و مربیهای ایروبیک بیشتر از بقیه مربیها هستند. بسیاری از کسانی که ایروبیک کار میکنند، به دید نرمش به آن نگاه میکنند، و هدفشان لاغر شدن است . بیشترشان اطلاع دقیقی از این رشته ندارند. این بود که تصمیم گرفتم با یکی از مربیهای این رشته گفتوگو کنم؛ مریم برغمدی ، دبیر هیأت ایروبیک و آمادگی جسمانی شمال شرق تهران.
- چه شد که ایروبیک را شروع کردید؟
اول فقط به عنوان ورزش کار میکردم، اما کمکم به آن علاقهمند شدم و از سال 1379 بهطور جدی آن را ادامه دادم. ایروبیک شور و نشاط زیادی دارد و حرکتها در آن متنوع است. علاوه بر این، کار گروهی را دوست داشتم.
- ایروبیک نرمش است یا ورزش؟
ایروبیک هم مثل دیگر رشتههای ورزشی یک رشته است با قانون خودش. یک ورزش گروهی و هوازی که ریتم خاص خودش را دارد و در آن از وسایل مختلف استفاده میشود؛ از وزنه، برای تقویت قدرت، از استپ، برای تقویت عضله های تحتانی، از کش یا فنر، برای قدرت بدنی و انعطاف و از چوب، برای تنوع در حرکتها و گاهی تقویت دستها! در ایروبیک حرکتها و تکنیکها با هم ترکیب میشوند و زنجیرهای را تشکیل میدهند که گروهی اجرا میشود.
عکس: مهرین نظری، خبرنگار افتخاری از تهران
- کار گروهی در ایروبیک چگونه است؟
تیم ایروبیک 6 تا 8 عضو دارد که با موسیقی خاص و هماهنگی، حرکتهایی را انجام میدهند.
- این رشته برای بانوان جای پیشرفت دارد؟
این رشته در اصل متعلق به بانوان است؛ اما متأسفانه بیشتر خانمها برای کاهش یا افزایش وزن به این رشته روی میآورند. ایروبیک درست به مردم شناسانده نشده و معمولاً به عنوان نرمش به آن نگاه میکنند. جای پیشرفت در این رشته زیاد است، البته نیاز به تلاش فراوانی دارد.
- شما در این زمینه چه کاری انجام دادهاید؟
سعی کردم به مردم آگاهی بدهم و تشویقشان کنم که ایروبیک کار کنند.
- ایروبیک چه کمکی به نوجوانان میکند؟
از آن جایی که سبب افزایش اعتماد به نفس و نشاط و شادی میشود، در تحصیل به آنها کمک میکند.
- کار مربیگری برای نوجوانها چگونه است؟
کار سادهای نیست، البته علاقه و انگیزه سبب میشود که این کار را به خوبی انجام دهم. کار برای نوجوانها جذاب است، چون آنها انرژی زیادی دارند و در هنگام ورزش این انرژی را به من هم منتقل میکنند.
- ورزش کردن چه حسنی دارد؟
بهترین، شادترین و پرنشاطترین کارهای دنیاست!
- به نظر شما ورزشکار چه کار باید بکند تا موفق باشد؟
برای بهره بردن از کلاس و ورزش کردن، سر تمرین بیاید و برای کسب سلامتی، نه با هدف لاغر شدن. اضطراب نداشته باشد، یا سعی کند با آن مقابله کند و اعتقاد به نفس و روحیه شکستناپذیر داشته باشد.
مهرین نظری، خبرنگار افتخاری از تهران
کتاب، چراغ شبهای تاریک
حسین شیربگی،نویسنده و مترجم کرد است. آثار منتشر شدهاش عبارتند از: رمان تبعیدی (شاربه در)، داستان سر کوه بلند (ده چمه سر ناگه شکینه)، مجموعه داستان مسخ (دو نادون) و ترجمه داستانهای« برایم قصه بخوان»، «آیینه جادو» و... این نویسنده، معلم بازنشسته است و مسئول کتابخانه معلمان بازنشسته شهرستان بوکان. با او در باره کارهایش گفت و گو کردم.
- چه شد که به نویسندگی روی آوردید؟
شاید نتیجه همه قصههایی باشد که از پدر بزرگ و مادر بزرگم شنیدهام و تحت تأثیرشان قرار گرفتهام. البته آشناییام با ادبیات فارسی هم نقش داشته است.
- تاکنون شعر هم گفتهاید؟
به قول مهدی اخوان ثالث، شعر محصول لحظه های بیتابی و بیقراری است. من هنوز نتوانستهام به این امکان برسم که شاعر باشم.
عکس: سدرا محمدی، خبرنگار افتخاری ازبوکان
- موضوع داستانهایتان چیست؟
واقعیت و فرا واقعیت. آنچه در اطرافم میبینم و آنچه در رویاها و افکارم هست، داستانهایم را به وجود میآورد. هر انسانی در زندگی با آدمهای زیادی روبهرو میشود که میتواند احساس ها و عواطفش را درک کند. من هم شخصیت داستانهایم را برهمین اساس به وجود میآورم.
- برای گروه سنی کودک و نوجوان هم چیزی نوشتهاید؟
بله. ترجمه کتاب «برایم قصه بخوان» که مجموعه 02 داستان از 02 کشور اقیانوسیه و آسیاست و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آن را به زبان کردی چاپ کرده است.
همچنین قصهای روسی را که ترجمه سیمین نوروزی است، به کردی ترجمه کردهام.
- فکر میکنید کتابها چه تأثیری بر زندگی شما داشتهاند؟
یکی از نویسندگان میگوید: «من هم فکرها و چیزهای خوب و هم کارهای زیبا و نیک را از کتاب آموختهام.» من همه چیز را مدیون کتاب هستم، چرا که این کتاب است که چراغ شب تاریک، راهنمای راههای بینشان و همدم تنهاییام است.
- فکر میکنید اگر نویسنده نمیشدید، به چه کاری روی میآوردید؟
من همزمان نویسنده و معلم بودهام، به هر دو عشق میورزم. اگر نویسنده نمیشدم، معلم بودم و معلم میماندم. اگر معلم و نویسنده نمیشدم، شاید یک کار ادبی، هنری یا فرهنگی دیگری جورم را میکشید.
- حرفی برای جوانان و نوجوانان دارید؟
خیلی حرفها دارم، مخصوصاً با جوانان و نوجوانان. زندگی بسیار زیباست؛ اما شرط و انسانیت آن است که همانطور که از این زیباییها لذت میبریم، به زیباییها بیفزاییم و خدمت کنیم.
سدرا محمدی، خبرنگار افتخاری ازبوکان
تا بهار بعد
زنگ اول روز 12 اردیبهشت همه بچهها آماده تبریک روز معلم بودند. یکی از بچهها روی تخته درشت نوشت: «روز معلم مبارک!» و برای این که فضا شاد شود، زیر آن نوشت: «322 روز تا عید نوروز!» معلم ریاضی که آمد، نوشته روی تخته نظرش را جلب کرد. لبخندی زد و گفت: «ممنون! ولی فعلاً از بهاری که در آن هستید خوب استفاده کنید، آن وقت به فکر بهار بعدی باشید!»
چند ثانیه ساکت شدیم و ناگهان خنده فضای کلاس را پر کرد.
صالح سبزیانپور از کرمانشاه