طلای ناب پاییز
پاییز تنطلایی
سرحال آمد از راه
با برگهای زرد و
باران گاه و بیگاه
گنجشکهای خسته
بر سیمهای نمناک
با بالهای بسته
با جیکجیک غمناک
برگی نمانده دیگر
بر شاخۀ درختان
رنگ طلای ناب است
سرتاسر خیابان
کوچه دوباره لبریز
از چترهای رنگیست
دلمرده نیست پاییز
فصلی به این قشنگیست!
فانوس دریایی
فانوس دریایی!
در این شب تاریکِ تنهایی
با من بگو آیا
این کشتی آواره را
سوی تو راهی هست؟
وقتی که طوفان برده با خود، بادبان را
آیا کنار تو پناهی هست؟
فانوس دریایی!
تنها بگو با من کجایی؟