فکرش را بکنید، جواب کمکهای آدم را چهطور میدهند! با ناسپاسی! پادشاه دشمن من شده بود؛ چون من به نفع او نگذاشته بودم جنگی در بگیرد...»
جملههای بالا از زبان یک غول است. همان غول معروف مهربان سرزمین لیلیپوت. همان گالیور مشهور که شاید فیلم یا کارتنش را از تلویزیون دیده باشید.
گالیور در ادامه سفر به سرزمین عجیب دیگری بهنام لاپوتا گام می گذارد. در لاپوتا نیز او از زندگی ساکنان آن با طنز و هزل انتقاد میکند. ساکنان سرزمین لاپوتا افرادی بی حاصلاند. در لاپوتا هیچ درختی نمیروید. در سرزمین بعدی که یاهو نامیده میشود درخت وجود دارد اما زمامداران آن موجوداتی اسب نما هستند. البته این دو سرزمین در کتابهایی که برای بچهها بازنویسی شده نیامده است.
«سفرهای گالیور» از جمله داستانهایی است که برای کودکان و نوجوانان نوشته نشده است، اما تخیل قوی، سادگی داستان و جذابیت ماجراهای آن به قدری بوده که بچهها را مجذوب کرده و این داستان را به دنیای خود خواندهاند. این را به آن دلیل میگویم که نویسنده این کتاب «جاناتان سویفت» متعلق به قرن هفدهم است و در آن دوران هنوز جوامع بشری به هویت مستقل ادبیات کودک و نوجوان پی نبرده بودند و بچهها از ادبیات بزرگسالان تغذیه میکردند.
همین بچهها کتابهای دیگری را به دنیای خود خواندهاند، همه میدانند که «مارک تواین» هم «هاکلبری فین» و «تام سایر» را برای بزرگترها نوشته است. «آنتوان دوسنت اگزوپری» هم نویسنده کودک و نوجوان نبود اما «شازده کوچولو»یش غوغایی به پا کرد. همینطور کتابهای «شاهزاده و گدا» و «رابینهود» مخاطب بزرگسال داشتند.
ویژگی کتابهایی که نام برده شد، این بود که داستانی پرکشش و پرماجرا داشتند و یا شخصیت اصلی آنها بچهها بودند. این داستانها اغلب به زبانی ساده و روان نوشته شدهاند که هم برای بزرگترها کاربرد دارد هم با سلیقه بچهها جور در میآید.
شاید امروزه دیگر این مرزبندی سنی شکسته شده باشد و نویسندهها نه تنها به دنبال نگاهی جهانی هستند، بلکه دنبال مخاطبی همگانی میگردند. آیا فکر میکنید« جی.کی. رولینگ» کتابهای «هریپاتر» را برای بچهها نوشته است؟ به نظر میآید مخاطبان زیر 18 سال بخشی از میلیونها خواننده این کتابهای پرکشش باشند. اما از «سفرهای گالیور» کتابهای بسیاری با ترجمههای گوناگون در ایران چاپ شده است. تازهترین ترجمه این کتاب را سپیده خلیلی انجام داده است. به نظر میرسد این کتاب نسبت به کتابهای دیگر برتری داشته باشد. یکی از دلایل این برتری روایت «اریش کستنر» نویسنده برجسته آلمانی است. او زیادیها و ناهمواریهای داستان را گرفته و با زبانی امروزی آن را روایت کرده است.
نشر افق این کتاب را با بهای 1500 تومان منتشر کرده است.
در باره نویسنده
هنوز یک سالش نشده بود که پدرش در سن 27 سالگی درگذشت. مادرش به دلیل فقر و مشکلات مالی نمیتوانست از او نگهداری کند. به همین خاطر او را که شش ساله بود، به عمهاش سپرد و به زادگاه خود بازگشت.
از آن پس عمه در تربیت وی کوشید، عمهای که سختگیر بود و اهل آداب. با کمک این سرپرست جدید جاناتان به مدرسه رفت و پس از اتمام تحصیلات راهی دانشگاه شد. از همان دوران به شعر و ادبیات علاقهمند شد.
در سال 1689 در ایرلند شورش شد و سویفت به ناچار دانشگاه را ترک کرد. سپس منشی یکی از اشراف انگلستان شد. این مرد اشرافزاده که «سر ویلیام تمپل» نام داشت یکی از نامآوران علم و ادب و سیاست بود. او کتابخانه بزرگ و پر ارزشی داشت که هزاران کتاب را در دل قفسههایش جای داده بود. این کتابخانه برای جاناتان جوان به منزلة گنجی گرانبها بود. چشمهای که میتوانست روح تشنهاش را سیراب سازد. بودن و زندگی در کنار تمپل چیزهای زیادی به جاناتان آموخت. او با زبانی طنزآمیز اندیشههای مخالفان تمپل را به باد انتقاد گرفت و کمکم بین مردم شهرت پیدا کرد. او تصمیم گرفت انتقادهایش از انگلستان و روابط حاکم بر این کشور را در قالب داستان بیان کند؛ از همین رو« سفرهای گالیور» را نوشت.
او به غیر از « سفرهای گالیور» دو کتاب دیگر نیز نوشت که یکی از آنها «جنگ و ستیز کتابها» و دیگری «قصه لاوک» نام دارد.
سویفت در 19 اکتبر 1745 در سن 77 سالگی دیده از جهان فرو بست.