تو که به تئاتر علاقهمندی، حتماً میدانی که از هشت روز پیش، گروههای نمایشی این جشنواره به نوبت نمایشهایشان را اجرا کردهاند و امروز، در حالی که همچنان این اجراها ادامه دارند، در بخشی از مراسم اختتامیه، بهترین نمایشهای ایرانی معرفی می شوند. البته بعضی از نمایشهای ایرانی هم در بخش بینالملل جشنواره شرکت و در کنار گروههای خارجی نمایشهایشان را اجرا کردهاند؛ بهترین نمایشهای این بخش از جشنواره هم فردا در مراسمی جداگانه معرفی می شوند.
جشنواره امسال پر از بخشهای متنوع و اتفاقهای مختلف بود؛ بعضی از این بخشها یا اتفاقها آشنا و بعضی از آنها هم ناآشنا و تازه بودند . حالا بیا با هم به بعضی از نمایشها و اتفاقهای این جشنواره نگاهی بیندازیم.
برنده جشنوارهها
بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر،مثل جشنوارههای فجر سال های گذشته، بخشی داشت به نام «جشنواره جشنوارهها»؛ در این بخش آثاری شرکت کرده بودند که در طول سال گذشته، در جشنوارههای تئاتری دیگر برگزیده شده بودند. دو نمایش «بچههای خاکستری» و «زمین و چرخ» هم در این بخش شرکت داشتند که شاید نامشان برایت آشنا باشد؛ نمایش «بچههای خاکستری» برگزیده پانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان اصفهان بود و زمین و چرخ هم برگزیده دوازدهمین جشنواره بینالمللی جشنواره عروسکی تهران.
صحنهای از نمایش «زمین و چرخ» به کارگردانی «زهرا صبری»
نمایش زمین و چرخ به کارگردانی زهرا صبری را شاید دیده باشی، چون اجرای عمومی هم داشت؛ نمایشی پر از خلاقیت که برداشتی بود از تعدادی از داستانهای مثنوی مولوی. شخصیتها، مکانها و اجزای دیگر این نمایش، به کمک پارچه و اشیای ساده و بیشکل، شکل میگرفتند و نقششان را در صحنه اجرا میکردند.
تجلیل از بزرگان
در جشنواره امسال از چهار نفر به طور خاص تجلیل شد: «پرویز پورحسینی»، «هما روستا»، «منصور براهیمی» و «رضا صابری». پرویز پورحسینی و هما روستا را میشناسی، بازیگران باسابقه تئاتر که در فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی هم بازی کردهاند. منصور براهیمی پژوهشگر، مدرس دانشگاه، نمایشنامهنویس و مترجمی است که فعالیتهای زیادی در زمینه هنر تئاتر انجام داده و رضا صابری هم نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتری است که در فعالتر شدن تئاتر شهرستان، بهخصوص شهر مشهد، نقش زیادی داشته است.
اتوبوس شادی
سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران امسال با مسئولان برگزاری بیست و هفتمین جشنواره تئاتر فجر همراه شده و برنامه اتوبوس شادی را برگزار کرده. این اتوبوس، که نامش «تئاتر، کودک، صلح» است، هر روز به یک منطقه ای از شهر تهران میرود و شادی را به تمام کودکان و نوجوانان هدیه میدهد؛ ایستگاه گریم، نقاشی، پانتومیم و... از امکاناتی است که این اتوبوس در اختیار کودکان و نوجوانان قرار میدهد. بعضی از هنرمندان تئاتری هم به عنوان مهمان، برنامههای اتوبوس شادی را همراهی میکنند.
مسابقه بینالملل
خب جشنواره فجر جشنوارهای بینالمللی است و طبیعی است که بخشی هم داشته باشد به نام «مسابقه بینالملل». در این بخش نمایشهایی از کشورهای خارجی در کنار بعضی از نمایشهای ایرانی با هم رقابت میکنند؛ آثاری مثل «پرده» از کشور کانادا، «دیوار» از گرجستان، «مریض خیالی» از فرانسه و ... از نمایشهای خارجی این بخش از جشنواره هستند و «متابولیک»، کاری از «آتیلا پسیانی»، «آمادئوس» به کارگردانی «منیژه محامدی» و «سیرک» کار «محمد مفیدی» از کارهای ایرانی بخش مسابقه بینالمللاند.
«من خانه ای را میفروشم که دیگر در آن زندگی نمیکنم» از کشور لهستان
ورود آزاد!
اتفاق تازهای که سال گذشته در جشنواره بینالمللی تئاتر فجر افتاد، استفاده از فضای باز پارکینگ تالار وحدت برای اجرای نمایش بود؛ برای تماشای اجراهای این محوطه نیازی به تهیه بلیت نبود و همه میتوانستند بهطور رایگان این نمایشها را تماشا کنند.
در جشنواره امسال هم یازده اجرا برای این فضا در نظر گرفته شده بود.
اجرای نمایش «دستنوشتههای پیدا شده در ساراگوزا»
سال گذشته یک گروه نمایشی لهستانی نمایش «مکبث» شکسپیر را در این محوطه اجرا کرد و تماشاگران زیادی را به پارکینگ تالار وحدت کشاند؛ امسال هم همین اتفاق افتاد،اما این بار با اجرای نمایش «دستنوشتههای پیدا شده در ساراگوزا» . کارهای این گروه آنقدر جذاباند که تماشاگران را مشتاق میکنند برای چندمین بار هم به تماشای آنها بروند. یکی از این جذابیتها، دکور و وسایل صحنه این گروه است که در عین سادگی، ابتکاری و غیرمعمول هستند، بهخصوص که ریتم اجرای این این نمایشها هم نسبتاً تند است و تماشاگران در فاصلههای کوتاه زمانی، دائماً با پدیدههایی ابتکاری روبهرو میشوند.
شیوههای اجرایی غیرمعمول، مثل راهرفتن روی چوبهایی بلند که قد بازیگران را به حدود سه متر و نیم تا چهار متر میرساند، استفاده از دکورهایی در اندازه خیلی بزرگ و این که به راحتی میشود آنها را حرکت داد، استفاده از وسایلی که در تئاتر مرسوم نیست، مثل موتور سیکلت و ... به وجود آوردن فضاهایی تأثیرگذار به کمک همه این عوامل، از جذابیتهای دیگر این اجراها هستند.
نمایشهای «پرش بز» و «دنکیشوت» از نمایشهای دیگری بودند که در فضای باز پارکینگ تالار وحدت اجرا شدند. امروز هم نمایش «آزمون سنار» کار «علی مهدی» از کشور سودان، در این فضا اجرا میشود.
ثبت لحظههای تئاتری
به عکسهای این صفحه نگاه کن، آنها به تو کمک میکنند با فضای نمایشهاآشنا شوی؛ این یکی از ویژگیهای عکاسی از تئاتر است. حالا اگر فکر میکنی که به این نوع عکاسی علاقهمندی، فرصت را از دست نده و همین دو روزی که به پایان برگزاری نمایشگاه عکس تئاتر جشنواره بیست و هفتم تئاتر فجر باقی مانده، به دیدن این نمایشگاه برو. این نمایشگاه با 79 عکس تئاتر از 35 عکاس، در خانه هنرمندان ایران برپا شده.
فردا در مراسم اختتامیهای که در خانه هنرمندان ایران برپا میشود، برندههای این مسابقه اعلام میشوند.
نمایش «بچههای خاکستری» / عکس: پایگاه اینترنتی ایران تئاتر
خوابی سی ساله بر صحنه تئاتر
«این خوابی است که در بیداری میبینم. خوابی که سی سال است با من است، نه هر شب، نه هر روز، بلکه هر لحظه؛ چگونه میتوانم تعزیه را با آب و رنگی تازه، با زبانی نو به روی صحنه بیاورم؟ چگونه میتوانم صحرای کربلا را به نمایش بگذارم، چگونه میتوانم تعزیه را به شعری که قابل دیدن باشد، تبدیل کنم؟ و اکنون این خواب سی ساله، روی صحنه زنده میشود و من ایمان آوردهام که رؤیاها و خوابهایی که از سر باوری عمیق و از سر دردی نهفته و همواره باشد، روزی تحقق مییابد... امروز اپرای تازهای خلق شده است...»
اینها را بهروز غریبپور میگوید، کارگردان با سابقه تئاتر که اثری تازه به نام «اپرای عاشورا» را روی صحنه آورده است.
شاید دو اثر قبلی بهروز غریبپور را دیده باشی: اپرای عروسکی «رستم و سهراب» و «مکبث» ؛ نمایشهایی که از روی داستان رستم و سهراب شاهنامه و نمایشنامه معروف شکسپیر ساخته شدهاند. شخصیتهای این نمایشها، عروسکهایی زیبا و مجلل از نوع «ماریونت اتریشی» بودند؛ عروسکهایی که شبیه به انسانها ساخته میشوند، اما در اندازهای کوچکتر و با نخهایی که به آنها وصل است، از بالا آویزان و حرکت داده میشوند. گفتوگوهای این عروسکها به صورت اپرا و همراه با موسیقی خوانده میشدند و موسیقی این نمایشها هم که اصلاً نمایش بر اساس آنها شکل میگرفت، از آثار برجسته موسیقی بودند و بخشی از استخوانبندی نمایش را شکل میدادند.
صحنهای از «اپرای عاشورا»
اثر جدید بهروز غریبپور هم یک اپرای عروسکی است؛ هرچند بین این اثر و آثار قبلی او تفاوتهایی دیده میشود. مهمترین این تفاوت ها این است که آوازهای این اثر را، بر خلاف آثار قبلی، اعضای گروه کُر ایران خواندهاند و برای همین هم به راحتی فهمیده میشوند؛ این که متن اپرای عاشورا را هم خود بهروز غریبپور تنظیم کرده، یکی دیگر از این تفاوت هاست؛ او این متن را بر اساس چند تعزیه مختلف و مرثیههای محتشم کاشانی بازنویسی و به زمان ما نزدیکتر کردهاست؛ساختار موسیقی متن این اثر هم با دو اثر دیگر فرق میکند چون برگرفته از موسیقی تعزیه است، هر چندغریبپور معتقد است که میان ساختار این نوع موسیقی و اپراهای غربی ویژگیهای مشترک زیادی وجود دارد.
اما این اثر شباهتهایی هم با آثار قبلی بهروز غریبپور دارد: طراحی صحنه و نور این نمایش را هم خود کارگردان انجام داده و برای انجام کارهای دیگر، گروه بزرگی از هنرمندان ایرانی و خارجی با همکاری همدیگر، او را همراهی کردهاند؛ (طراحی، قالبگیری و ساخت عروسکها، ساخت دکور، موسیقی و بسیاری از کارهای ریز و درشت دیگر را هنرمندان ایرانی انجام دادهاند و اجرای موسیقی آن به عهده هنرمندان ارکستر ملی کشور اُکراین بوده است.)
«اپرای عاشورا» در بخش «ویژه» بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، هر روز، از جمله امروز، در تالار فردوسی اجرا میشود.
تجربههای نو
نمایشهایی مثل «عجیب ولی واقعی»، «گودو در انتظار گودو»، «آگاممنون» و... در بخش «تجربههای» نو جشنواره شرکت کردهاند؛ نمایشهایی که در آنها، کارگردانان نگاهی نو به هنر نمایش و شیوه اجرای آن داشتهاند.
اجراهای غیر صحنهای
نمایشنامهخوانیها و نمایشهای رادیویی از اجراهای غیر صحنهای جشنواره بودند. آثار هر دو بخش در خانه هنرمندان ایران به ترتیب در ساعتهای 3 و 6 بعد از ظهر اجرا می شوند. نمایشهای خیابانی هم از اجراهای غیر صحنهای جشنواره هستند.
خیالتان راحت باشد
یکی از اتفاقهایی که برای اولین بار در برگزاری جشنواره بینالمللی تئاتر فجر افتاده بود، این بود که همه شرکتکنندهها و تماشاگران این جشنواره بیمه شده بودند؛ اگر اتفاقی برای آنها میافتاد و صدمهای به آنها وارد میشد، بیمه بخشی از این صدمه را جبران میکرد.
سالی که گذشت
یکی دیگر از بخشهای بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر اجرای بهترین نمایشهایی بود که از سال گذشته تا به حال اجرای عمومی داشتهاند. «مانیفست چو» کاری از «محمد رحمانیان»، یکی از این نمایشها بود که قالبی مستند داشت و به زندگی «چو»، دانشآموزی کرهای تبار میپرداخت که سال گذشته در آمریکا، تعدادی از معلمها و هممدرسهایهایش را کشت.
«بهاره رهنما» در نمایش «خدای کشتار»
بعضی قسمتهای این نمایش به صورت فیلم پخش میشد؛ این فیلمها نمای نزدیک چهره زندهیاد «احمد آقالو» را نشان میدادند که داشت خطاب به بازیگران دیگر نمایش حرف میزد؛ بازیگران دیگر هم موقع اجرا، رو به صفحه نمایش فیلم، به حرفهای او گوش میدادند، انگار که این بازیگر واقعاً در صحنه حاضر است. این کار حسهای تازهای را از این گفتوگو به تماشاگران منتقل میکرد، اما خیلیها فکر کرده بودند استفاده از فیلم برای قسمتهای مربوط به بازی احمد آقالو به این دلیل بوده که محمد رحمانیان پیشبینی میکرده این بازیگر توانا و ارزشمند تئاتر، در زمان اجرای «مانیفست چو» در میان ما نباشد؛ اما رحمانیان در حقیقت این شکل اجرایی را انتخاب کرده بود تا حس و مفهومهایی را که میخواست، بهتر به تماشاگران اثرش منتقل کند.
از ویژگیهای دیگر این نمایش اجرای آن به زبان انگلیسی بود. این موضوع بحثهای زیادی را پیش آورد و دلیلهای رحمانیان هم برای این انتخاب، خیلیها را قانع نکرد.
نمایش «خدای کشتار» کار«علیرضا کوشکجلالی» یکی دیگر از نمایشهای خیلی خوب این بخش جشنواره بود که به گفتوگوی خانوادههای دو نوجوانی میپرداخت که با همدیگر درگیر شده بودند.بازیگران با سابقه ای مثل «کاظم هژیر آزاد» و «الهام پاوه نژاد» در این نمایش بازی میکردند.
نمایشنامهنویسی و کارگردانی؛ چهطوری؟
«به اعتقاد من زندگیِ یک اثر نمایشی در این است که با گذشت زمان، آن را بارها و بارها اجرا کنند... مثلاً آثاری را که 30 سال قبل نوشتهام، حالا گروههای نمایشی جوان اجرا میکنند؛ دلیلاش این است که آنها خودشان را در آن اثر میبینند. مثلاً نمایشنامه «کار برای دلقکهای پیر» درباره سه دلقک پیر است که کسی به آنها کار نمیدهد و آنوقت کاری پیدا میشود که فقط یکی از آنها را لازم دارد و رقابت آن سه نفر با هم شروع میشود؛ جوانهای امروز هم خودشان را در این اثر میبینند و دوست دارند آن را اجرا کنند.»
نمایش «آگاممنون»، کاری از همایون غنیزاده
این حرفهای «ماتئی ویسنییک» نمایشنامهنویس رومانیایی الاصل مقیم فرانسه است که در نشست نمایشنامهنویسان حرفهای تئاتر، در خانه هنرمندان ایران، شرکت کرده بود. در این نشست که نمایشنامهنویسان مطرح ایرانی هم در آن حاضر بودند، موضوعهای مهمی درباره نمایشنامهنویسی مطرح شد، این که نمایشنامهنویسان موقع خلق آثارشان باید
به چه نکتههایی توجه داشته باشند.
علاوه بر این نشست، بیست و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر برنامههای جنبی دیگری هم داشت، از جمله چند کارگاه آموزشی. «وارنر فنویلی»، کارگردان هلندی نمایش پرش بز، یک کارگاه آموزشی برای هنرمندان تئاتر خیابانی برگزار کرد. برگزاری دو کارگاه آموزشی «نمایشنامهنویسی برای نمایشنامه نویسان جوان» و «کارگردانی» هم از برنامههای جنبی دیگر تئاتر فجر بودند.