به گزارش همشهری آنلاین کوروش کمالی سروستانی این خبر را در همایش سعدی و قصیده در شهر کتاب عنوان کردو گفت: در این میان در سالهای ۸۴ و ۸۷ بیشترین کتابهای مرتبط با سعدی به چاپ رسیده و سال گذشته در مقایسه با سال ۸۸، ۱۲درصد افت داشتهایم. گلستان در مجموعهی آثار سعدی، همیشه پرفروشترین اثر بوده، سپس کلیات، بعد بوستان و در نهایت غزلیات رتبههای بعدی فروش را به خود اختصاص دادهاند.
به گفته آقای کمالی :سابقهی اولین مقالات علمی چاپ شده در سعدیپژوهی نیز به سال ۱۳۱۶ و به نخستین کنگرهی بزرگداشت سعدی باز میگردد. در آن همایش اولین مقالهی عملی در باب قصائد سعدی را علامه قزوینی ارائه میکند که در کنار بسیاری از مقالات کنگرهی یادشده همچنان مرجعی است اصلی. از آن روز بدینسو کل مقالات چاپ شده با موضوع قصائد سعدی، فارغ از وضعیت کیفی، به بیست عنوان رسیده و اگر ارزشگذاری کیفی را هم لحاظ کنیم، باید بگوییم که شاید پنج مقالهی خوب در زمینهی پژوهش در قصائد سعدی نداریم. از طرف دیگر تقریبا هیچ کتابی در باب قصائد سعدی به چاپ نرسیده است.
کمالی سروستانی وضعیت پایاننامهها را اسفبار تر میداند ومیگوید:مجموع کل پایاننامههای نوشته شده با محوریت قصاید این شاعر، به ده عنوان میرسد که سه عنوان آن مربوط به دورهی لیسانس است و مربوط به سالهای پیش از ۱۳۴۰ و هفت عنوان دیگر در سالهای بعد از انقلاب برای دورهی کارشناسی ارشد نوشته شدهاند. تاکنون هیچ پایاننامهی دکتری به بررسی قصاید سعدی نپرداخته و دانشگاه شهر سعدی، شیراز، از مجموع آنچه دربارهی قصاید وی به صورت پایاننامه نوشته شده هیچ سهمی ندارد.»
به گزارش همشهریآنلاین همایش دو روزه شهر کتاب که قرار است روز پنج شنبه، یکم اردیبهشت، در شهر این شاعر نامدار پیگرفته شود، در حالی در روزهای سه شنبهو چهارشنبه برگزار شد که دیگر نهادهای فرهنگی مرتبط با این شاعر شیرین سخن، روز نخست اردیبهشت(روز سعدی) را در سکوت و بیتفاوتی گذراندند.
مرکز سعدیشناسی که کوروش کمالی سروستانی ، دبیر ادیب و پیگیرآن با کوششها مستمرش سالهاست که سنت برگزاری این مراسم را استمرار میدهد، سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵ را دههی سعدی نامگذاری کرده و به هر یک از این سالها نیز نام ویژهای داده است. سال گذشته، سال «سعدی در غزل» بود و امسال «سال سعدی در قصیده» است.
بر چنین بینادی بود که برخی از بزرگان و چهرههای شناخته شده عرصه ادب و فرهنگ به سخنرانی درباره این شاعر نامی پرداختند.
مظاهر مصفا: تاثیرات حافظ از سعدی
استاد مظاهر مصفا، پژوهشگر ادبیات فارسی و مصحح کلیات سعدی، که بهرغم کهولت و مشکلات جسمانی در همایش حضور یافته بود، در سخنانی کوتاه با اشاره به بیتی از حافظ که میگوید: «استاد سخن سعدی است نزد همه کس اما/ دارد سخن حافظ طرز غزل خواجو» تصریح کرد: «اگر آثار حافظ را با خواجو مقایسه کنیم خواهیم دید که خواجو اصلا قابل قیاس با حافظ نیست. حافظ قدم به قدم دنبال سعدی است. به یک دعوی میتوانم بگویم که اگر سعدی نبود، حافظی هم شناخته نمیشد.»
نوریان:تشابه وزنی یک قصیده سعدی با عنصری
دکتر مهدی نوریان، دیگر سخنران این همایش بود که اشارهای به تاریخچهی قصیده در زبان فارسی کرد و یادآور شد: «وقتی از قصیده سخن میگوییم فوری نام عنصری به خاطر میآید. او ملکالشعرای دربار سلطان محمود بود. از طرف دیگر قدیمترین نمونهی شعر رسمی فارسی که در اختیار داریم، قصیدهای است از سگزی، در مدح یعقوب لیث که چند بیت از آن باقی مانده است. ابیاتی چند از قصیدهی رودکی نیز به دست ما رسیده. بعد از رودکی تا ظهور عنصری، چند شاعر ظهور میکنند که از هر کدام یکی ـ دو قصیده باقی مانده. اما عنصری قدیمترین شاعری است که مجموعهی مفصلی از قصایدش را در اختیار داریم.
به گفته آقای نوریان معروفترین قصیدهی عنصری که بسیاری از تعابیرش امروز به مثلهای فارسی تبدیل شده، قصیدهای است که در فتح خوارزم به دست سلطان محمود سروده. بعد از او بسیاری از شعرا در فتحنامههایشان از این قصیده استقبال کردهاند. قصیدهی یاد شده در بحر خاصی سروده شده که از اوزان بسیار مطبوع شعر فارسی است و قافیهای هم که با حرف رَوی «ر» در آن استفاده شده دست شاعر را بسیار باز گذاشته است.
وی افزود: سعدی هم مهمترین قصیدهی خود را در این وزن و با این قافیه سروده و به استقبال عنصری رفته است. اما کاری که سعدی کرده، با کار سایر کسانی که به استقبال عنصری رفتهاند، تفاوت دارد؛ چنانکه کسی به نظرش نمیرسد سعدی از عنصری تاثیر پذیرفته باشد. شخصیت سعدی، قوهی ابتکار و خلاقیت هنری وی این قصیده را از سایر قصاید مشابه ممتاز میکند. موضوع این قصیده فتحنامه نیست. سعدی در روزگاری دیگر میزیسته که دوران شکست بوده است و احساس وظیفهی ملی و دینی او در این قصیده به خوبی پیداست. قصیدهی سعدی چنین شروع میشود: به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار/ که برّ و بحر فراخ است و آدمی بسیار.»
اسوار و انتشار کتابی از اشعار عربی سعدی
موسی اسوار، مترجم و چهره شناخته شده تحقیقات در ادبیات عرب که کتاب «اشعار عربی سعدی» او را چند روز پیش مرکز سعدیشناسی منتشر کرده، دربارهی شعرهای عربی این شاعر ایرانی چنین اظهار نظر کرد: «پیش از بحث دربارهی شعرهای عربی سعدی باید خود را از قید دو پیشداوری، دو توقع و دو تصور برهانیم. یکی اینکه این آثار را نباید با آثار فارسی این شاعر مقایسه کرد و دیگر اینکه از مقایسهی اینها با آثار بزرگان شعر عرب نیز باید بپرهیزیم. اگر فارغ از این دو قیاس و توقع، آثار عربی سعدی را بررسی کنیم، راحتتر میتوانیم به کمّ و کیف و چند و چون آثارش بپردازیم. تحقیق دربارهی اشعار عربی وی بسیار اندک بوده و آن مختصرِ موجود نیز بعضا جای تامل و ایراد دارد. مفهوم قصیده در زبان عربی، چیزی نیست که در زبان فارسی وجود دارد. در عربی، قصیده واحد شعر است. به سخن دیگر هر شعر، به شرط اینکه از هفت بیت بیشتر باشد، قصیده تلقی میشود. شعری هم که در زبان عربی کمتر از هفت بیت داشته باشد، قطعه نامیده میشود. بر همین اساس اغلب شعرهای عربی سعدی قصیده است. او حدود ۲۰ قصیده دارد و شاهکار آنها که آینهی تمام نمای قدرت سعدی در عربیسرایی است قصیدهی در رثای بغداد یا در سوگ بغداد نام دارد. او به شعر و ادبیات عرب اشراف داشته و با اغلب شاعران بزرگ دورهی عباسی مانوس بوده؛ آثارشان را از حفظ میدانسته و از آنها تاثیر پذیرفته است. اشعار عربی وی اغلب به همان وزن و قافیهای است که بزرگان شعر عرب تجربه کردهاند.»
سالار عقیلی:سعدی و مایههای موسیقی
سالار عقیلی، خوانندهای که «سعدینامه» در کارنامهی کاری اوست، به جنبههای موسیقایی شعر سعدی پرداخت و با بیان اینکه بزرگترین هنر سعدی سرودن غزلیاتی سهل و ممتنع است افزود: «اشعار سعدی را به راحتی میتوان درک کرد، اما پدید آوردن مشابه آن کاری است دشوار و شاید محال. ما در تاریخ موسیقیمان نیز آهنگسازانی را داشتهایم مثل استاد مرتضی محجوبی، حسین یاحقی، پرویز یاحقی، روحالله خالقی و ابوالحسن صبا که آثارشان در موسیقی ایرانی درست مثل کاری است که سعدی در شعر فارسی انجام داده است. یا کاروان استاد بنان که به نظر ساده میرسد، در اوج زیبایی است. هرچند سعدی در پدید آوردن عبارتهای شعریاش از همان مصالح مرسوم شعر زمان خود بهره برده، آنها را به شیوهای کنار هم چیده که همچون قصری بزرگ و باشکوه جلوه میکند. این ویژگی منحصربهفرد در کنار موسیقیهای نهفته در شعر او، باعث شده آثارش دستمایهی موسیقیدانان و آهنگسازان برای ساختن ترانهها و تصنیفهای گوناگون شود. شعر سعدی در چگونگی ساخت و پرداخت آثاری موسیقیای که با کلام وی همراه شدهاند، سهمی بهسزا دارد. خود شعر سعدی اولین ذهنیت یا تم را در ذهن آهنگساز ایجاد کرده و میکند و مسیر آهنگ را از نظر دستگاه، ریتم و فرازوفرودهایی که دارد به بهترین شکل نمایان میسازد.»
سعدی در گرجستان
نیکولوز ناخوتسریویلی، رایزن فرهنگی گرجستان در ایران، در سخنان خود گزارشی را از ترجمهی آثار سعدی به زبان گرجی ارائه کرد و یادآور شد: «اولین اقدام را در زمینهی ترجمهی سعدی به گرجی، آمباکو چلیدزه برداشت. او از بیشتر شاعران بزرگ ایران قطعاتی را به گرجی ترجمه کرده است. برگردان وی از بوستان در سال ۱۹۵۵ منتشر شد و اگرچه این برگردان خالی از ایراد نبود، کاری مهم به شمار میرفت؛ چراکه این رویداد باعث شد تا دیگر مترجمان گرجی برای ترجمهی آن و سایر آثار سعدی تشویق شوند. در سال ۱۹۶۴ ترجمهی داویت کوبیدزه، ایرانشناس معروف گرجی، از متن کامل بوستان منتشر شد. گلچینی از این برگردان را در سال ۱۹۹۷ انجمن روابط علمی - فرهنگی و همکاری گرجستان و ایران با کمک و همکاری سفارت گرجستان، در تهران چاپ کردهاند. این کتاب دو زبانه و حاوی ابیات حکیمانهی بوستان است. گلستان نیز از همان ابتدای تدریس زبان فارسی در گرجستان مورد توجه قرار گرفت. داویت کوبیدزه یکی از بهترین محققان ادبیات فارسی در گرجستان متن کامل گلستان را به گرجی برگردانده بود که عمر وی برای چاپ آن کفاف نداد و متاسفانه آن ترجمه نیز گم شد. به تازگی ترجمهی جدیدی از گلستان به قلم گیورگی لوبژانیدزه، مترجم قرآن، خیام، مولانا، ابوسعید، سپهری و... منتشر شده که در حال حاضر نامزد جایزهی سابا، معتبرترین جایزهی ادبی گرجستان، است.»
پورجوادی:مضحکات و خبیثات متعلق به سعدی نیست
ضیا موحد شاعر و از معدود چهرههایی که کتابی هم درباره سعدی و شعر و زندگی او نوشته است، در میزگردی که با حضور وی و نصرالله پورجوادی برگزار شد، تعلق خبیثات و مضحکات به سعدی را نپذیرفت و تصریح کرد: «از روی زبان و سبک نوشتار به یقین میگویم که خبیثات و مضحکات متعلق به سعدی نیست؛ هرچند در معتبرترین نسخهی خطی متعلق به آثار سعدی نیز نشانی از ایندو دیده نمیشود. سعدی چنان روان و راحت از زبان استفاده کرده که همان ویژگی غزلیاتش را در بوستان و قصاید نیز میتوان دید. شعر حافظ را میشود تصرف کرد، اما چنانکه یکی از غزلسرایان معاصر نیز گفته، غزل سعدی را نمیتوان استقبال کرد.»
نصرالله پورجوادی، سعدی را نقطهی عطفی در تاریخ ادبیات ایران دانست و گفت: «سعدی بر دهها شاعر بزرگی که بعد از وی ظهور کردهاند تاثیر عمیقی گذاشته است. اما آیا شیراز پیش از سعدی نیز پیشینهای قوی در شعر و نثر داشته است؟ من جز روزبهان بقلی شیرازی کس دیگری را نمیشناسم که پیش از سعدی دست به خلق نوشتههایی با ارزشهای ادبی زده باشد. شما قیاس کنید «ابهر العاشقین» وی را با نوشتههای سعدی. روزبهان سعی میکند و به سختی زحمت میکشد برای زیبا نوشتن و برای به کار بردن سجع. دارازگویی هم بسیار دارد. در حالیکه سعدی چنین نیست؛ هرچند از نظر سجعنویسی بشود گفت تحت تاثیر روزبهان قرار دارد.»
سعدی و انقلابی در قصیدهسرایی
علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی شهرکتاب، نیز در ابتدای در ابتدای همایش، تصویری کلی از قصاید سعدی به دست داد و گفت: «هرچند روی بخشهای پایانی کلیات سعدی و از آنجمله روی قصاید کار اندکی صورت گرفته، بسیاری از بیتها و مصرعهای قصاید وی به گفتار روزمره راه پیدا کرده و به صورت ضربالمثل و ابیات مشهور درآمده است. اگرچه قصیده در مدح حاکمان و به قصد دریافت صله سروده میشد، سعدی تحولی یا به تعبیر برخی پژوهشگران، انقلابی در قصیدهسرایی پدید میآورد. قصاید سعدی بیشتر وعظ و تحقیق است و اگر مدحی هم بین آنها دیده میشود، با مدحهایی که شاعران پیشین نوشتهاند فرق دارد. او در قالب مدح، آمرانه سخن گفته، ملامت کرده و پند و نصیحت و وعظ در کار آورده است. مضمون قصاید سعدی مختص به مدح نمانده و او از مضامینی مثل درستکاری، گذر از دنیا، عاقبتاندیشی، محبت، رفتار خوب با مردم و تاکید بر خرد سیاسی با ممدوحان خود سخن میگوید.»