تجربه فرهنگنگاری در کشورهای غربی نشان داده است که چنین کاری از عهده یک تن بر نمیآید، بلکه نیازمند گروهی از نویسندگان، پژوهشگران و متخصصان امر است؛اما چگونه میتوان چنین گروه همبسته و متمرکزی را- با توجه به سترگی و پیچیدگی کار- در مدتی طولانی گرد آورد؟بیتردید، این کار نیازمند برنامهای منسجم و از همه مهمتر موسسه یا نهادی است که بتواند آن را به سامان برساند.
در کشورهای پیشرفته و دارای پیشینه کار فرهنگ نویسی مثل انگلستان، فرانسه، آلمان و... موسسهای انتشاراتی که از پشتوانه مالی خوبی برخوردار است، با شناسایی و گردآوری پژوهشگران امر به این مهم میپردازد. اگر لاروس و صدها موسسه دیگر دارای شهرت ودقت لازم در عرصه فرهنگنویسی علمی هستند، و اینگونه یکهتازی میکنند، تنها به دلیل وجود سازمانی مانند لاروس یا دیگر انتشارات برجسته عهدهدار این امور است.
در ایران امر فرهنگنگاری دو زبانه به شکل مرسوم کشورهای غربی، از پیشینه زیادی برخوردار نیست. اگرچه سابقه فرهنگنویسی دو زبانه به صد و بیست سال میرسد و موسسات انتشاراتی مختلف به چاپ فرهنگهای تکنفره مبادرت میکردند؛اما هیچگاه براساس یک سازمانبندی منسجم، بدین قلمرو وارد نشدند.
با این حال، انتشارات «فرهنگ معاصر»از سال 1360 به گونهای برنامهریزی شده دست به نشر فرهنگهای دوزبانه گوناگون زدهاست. این موسسه با گردهمآوردن زباندانان و زبانشناسان، تاکنون آثار درخوری به چاپ رساندهاست. «فرهنگ هزاره»به سرپرستی دکتر علی محمد حقشناس و اینک «فرهنگ پویا»ی دکتر محمد رضا باطنی ودستیاران از جمله مهمترین این دستاوردها است.
«فرهنگ پویا»که به کوشش دکتر محمد رضا باطنی و همکارانش و نیز همراهی مشفقانه مدیر انتشارات فرهنگ معاصر همزمان با نمایشگاه کتاب سال گذشته در ویراست سوم و در بیش از دو هزار صفحه به بازار کتاب عرضه شده، حاصل پانزده سال کار فشردهاست. در واقع، پایه این فرهنگ از بیست سال پیش گذاشته شد و نخستین محصول آن در اوایل دهه هفتاد به دست آمد.
با چاپ این فرهنگ، تحولی در فرهنگنگاری دوزبانه آغاز شد. این تحول از آنجا بود که گروهی با برخورداری از دانش فرهنگنگاری و استفاده از فرهنگهای روزآمد دست به تدوین آن زدند. بعدها، در ویرایش دوم این کار، بیش از ده هزار مدخل افزودهشد و در قطعی بزرگتر از چاپ اول انتشار یافت.
از سال 76، فرهنگ حاضر، وارد مرحله جدیدی از کار خود شد و همان گروه تدوینکنندگان، ضمن افزایش مدخلهای جدید، برای نخستین بار کوشیدند تا نحوهای از تلفظ را ضبط کنند که تنها به خوانندگان فارسی زبان اختصاص دارد. اینک در ویراست سوم این اثر که از فرهنگهای روزآمدی چون:لانگمن، آکسفورد، کمبریج، راندومهاوس و وبستر بهره گرفته شده، تلاش گردیده تا ابهامها، آشفتگیها و گسیختگیهای فرهنگهای مشابه پیشین را به حداقل ممکن برساند.
بر این اساس، «فرهنگ پویا» از نظام معین و روش علمی-زبانشناختی پیروی میکند.[فرهنگ پویا؛ دکتر باطنی زبانشناس و فرهنگنویس]
از این رو، در ارائه راهنما، نشانهها، شیوهنگارش، قاعدههای املایی، کاربردها، شواهد ومثالها، ارجاعها، مدخلها، اصطلاحات و... این شیوه را به کار بستهاست. افزون بر این سعی شده تا بیشتر مدخلها از زبان انگلیسی انتخاب شود. به نظر بسیاری از صاحبنظران، معادلهای پیشنهادی این فرهنگ، بنا به روابط زبانی -کاربردی درست برگزیده شدهاند. البته «فرهنگ پویا» در مقایسه با «فرهنگ هزاره»در ارائه شواهد، مثالها و نکتههای دستوری، ساختاری معمولی دارد