عبدالحسین نیک گهر مترجمی است که ریمون بودون فرانسوی را به خوانندگان فارسی زبان معرفی کرد، و پس از آن باقر پرهام یکی از مهمترین کتابهای او، «مطالعاتی در آثار جامعه شناسان کلاسیک » را که دوجلد بود به زبان فارسی ترجمه کرد.
بدین ترتیب میتوان گفت که این جامعهشناس در ایران چندان هم بیگانه نیست. اما درباره این کتاب او باید گفت که تفاهم بر سر تلقی واحد از مفاهیم در علوم اجتماعی یکی از دغدغههای اصلی کسانی است که دست به نگارش فرهنگ میزنند.
حال نتیجه کار چه رسیدن به وحدت نظر باشد و چه نباشد، محصول، اثری قابل استفاده در مطالعات هر دانشجو یا علاقهمند به بحث است. فرهنگ جامعهشناسی انتقادی هم در زمره آثاری است که ریمون بودون در پی رساندن مخاطب به تلقی واحد از مفاهیم در علوم اجتماعی، در نگره تحلیلی و چهار چوب معرفتشناسانه خاص خود است.
او چنان که در این اثر هم نشان داده، همواره بر بازخوانی اندیشهها و مفاهیم کلاسیک تاکید دارد. آنچه میخوانید، صرفاً مروری بر مطالب این فرهنگ است.
کتاب فرهنگ جامعه شناسی انتقادی یکی از تلاشهایی است که در جهت طبقه بندی و توضیح مفاهیم در علوم اجتماعی انجام شده است. نسخه اصلی کتاب در سال 1982، به زبان فرانسه و با نام Dictionnaire critique de la sociologie منتشر شد و تا کنون سه بار تجدید چاپ شده است. چاپ انگلیسی این کتاب در سال 1989 به بازار آمده و نکته جالب این است که چاپ انگلیسی کتاب از چاپ فرانسه آن شهرت بیشتری کسب کرد.
کتاب مجموعه مقالاتی است که در آن نویسندگان تلاش کردهاند برای ارائه مفاهیم به خوانندگان خود از بتسازی مفاهیم و آرای جامعه شناسان جلوگیری میکنند. واضح است بتی که بتواند در نزد هرکس به صورتی تفسیر شود، پیروان چندان متعصبی نخواهد داشت. نویسندگان تلاش کردهاند از جزمی گرایی اجتناب کرده و در عین حال در دام نسبیگرایی افراطی هم نیفتند.
آنها این رویکرد متعادل را رویکرد انتقادی نامیدهاند و این جنبه انتقادی بودن از دید آنها آنچنان مهم است که آن را به عنوان کتاب هم اضافه کردهاند. آنها معتقدند فقط با این رویکرد است که جایگاه جامعهشناس امروزی از تفسیرگری و دنبالهروی از مکاتب و شخصیتهای علمی، به تولیدگری و تفسیرگری دانش میرسد.
تعداد کم مداخل(حدود صد مدخل اصلی)، اطلاق نام «فرهنگ» به این اثر را از دید برخی، به چالش میکشد. مولفان ضمن اعتراف به نواقص کتاب ادعا میکنند که برای آموزش جامعهشناسی، نیازی به توضیح همه آنچه وجود دارد نیست. آنها با باور اصل تجمعی بودن دانش در علوم اجتماعی، اثر خود را فقط مناسب بخشی از راه طولانی کسب دانش جامعهشناختی میدانند.
گذشته از این در قالب همین مداخل، برخی مدخلهای فرعی هم توضیح داده شدهاند و گاهی اطلاعات مربوط به یک مفهوم را میتوان در چند مدخل مرتبط پیدا کرد. در انتخاب مدخلها دقت شده که مداخل تجربیتر که آوردن یکی از آنها، آوردن تعداد زیادی مدخل هم جنس را الزامی میکرد، از حوزه کار این کتاب خارج شوند. مولفین مدخلهای خود را در قالب هشت گروه خانوادگی ارائه کردهاند.
1 - طبقات بزرگ پدیدههای اجتماعی (مثلاً تعارضهای اجتماعی، ایدئولوژیها، دین و... ): در این طبقهبندی سعی شده که پدیدههای اجتماعی در بستر تاریخی آنها مورد بررسی قرار گیرند. به عنوان مثال در مدخل ایدئولوژیها، به منشأ این اصطلاح و پدید آورنده آن (دوستت دو سراتی) اشاره شده و سیر تحول و تکامل این واژه در مراحل مختلف تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است.
در این مقاله به رویکردهای مختلف موجود در ایدئولوژی اشاره شده و نشان داده شده که چگونه در ادبیات سیاسی مکاتب مختلف، نگاه به ایدئولوژی همراه با بار مثبت و منفی بوده است.
2 - انواع و وجوه اصلی سازمان اجتماعی (دیوانسالاری، سرمایهداری، احزاب سیاسی و.... ): در این گروه سازمانهای اجتماعی به لحاظ ساختاری، تاریخی، رویکردی و... مورد بررسی قرار گرفتهاند.
به عنوان مثال در مقاله مربوط به دیوانسالاری، انواع دیوانسالاری، سازمانهای دیوانسالار، دیوانسالاری و فرد، حوزه عمل دیوانسالاری، دیوانسالاری در جوامع مختلف، دیوانی شدن، ارتباط دیوانسالاری با قدرت عقلایی- قانونی از دید وبر، نگاههای مختلف به دیوانسالاری و فرصتها وچالشهایی که دیوانسالاری برای جوامع مدرن ایجاد کرده، مورد بررسی قرار گرفته است. در پایان این مقاله مولفان نتیجهگیری کردهاند که دیوانسالاری امروز آنچنان فراگیر نیست که بتواند دموکراسیها را با خطر مواجه کند.
3 - در این گروه مفاهیم عمده خاص جامعهشناسی مثل نابسامانی، کاریزما و... ، مورد بررسی قرار گرفتهاند. این مفاهیم، چنانکه گفته شد، ویژگی انتزاعی دارند و مقالات ارائه شده در این گروه تلاش داشتهاند تا درک روشنی از این مفاهیم ارائه کنند.
به عنوان مثال در مدخل کاریزما میبینیم که هرچند رویکرد مولفان به این اصطلاح بیشتر رویکرد وبری است اما سایر نگرشها به این مفهوم و حتی درک مردم عادی از آن هم مورد توجه قرار گرفته است. نکته مهم در این مقاله توجه به سازوکار عمل رهبر دارای کاریزما در جامعه است که مولفان را قادر ساخته انواع کاریزما را در جوامع مختلف مورد ارزیابی قرار دهند.
4 - گروه بعدی مدخلها شامل مفاهیم متداول و مشترک میان رشتهای مثل ساخت، نظام و... است. در مدخل ساخت، نگاه نظریهپردازان مختلف مثل مرداک، مونتسکیو و... آمده و در ادامه، خود اصطلاح ساخت به عنوان رابطهای میان عناصر، مورد بررسی قرار گرفته است.
5 - پارادایمها و نظریههائی مثل فرهنگگرایی، کارکردگرایی، ساختگرایی و... که کاربرد گستردهای دارند، در این گروه جمع شده اند.
در مدخل فرهنگگرایی، تلاش شده تا این پارادایم به عنوان یک چارچوب فکری که بر مبنای آن نظریهها و تحقیقات بارور صورت میگیرند، مورد بررسی قرار گیرد. مولفان در این مدخل به پنج قضیه مهم در پارادایم فرهنگگرایی اشاره کردهاند.
قضیه اول: ساختار شخصیت، وابستگی تنگاتنگی به فرهنگ ویژه جامعه خاص دارد. قضیه دوم: هر جامعهای یک کل فرهنگی اصیل است. قضیه سوم: نظام ارزشهای جامعه، ویژگی مسلط یا نمایی را به خود میگیرد. قضیه چهارم: فرهنگ جامعه به صورت مجموعهای از عناصر منسجم و متکامل سازمان مییابد. قضیه پنجم: انسان در دنیایی نمادین که خودش ساخته زندگی میکند.
این پنج قضیه پایههای اصلی پارادایم فرهنگگرایی را تشکیل میدهند. امروزه فرهنگگرایی به عنوان روشی کاربردی در حل مسائل مربوط به مهاجرت در غرب هم مورد استفاده قرار گرفته است. مولفان با ارائه مثالهای زیاد تلاش کردهاند تا بیشتر رویکردهای عمده در پارادایم فرهنگگرایی را مورد بررسی قرار دهند.
6 - مسائل نظری عمده مثل نظارت اجتماعی، قدرت و... دیگر مطالب این بخش است. مولفان در توضیح واژه قدرت به سه مفهوم به هم پیوسته منابع، قابلیت استفاده از منابع و برنامه کاربری اشاره کردهاند. قدرت از دید این مولفان یک بعد استراتژیک دارد که نه فقط علیه نیروهای بالقوه که علیه ارادههای مخالف هم اعمال میشود.
قدرت به عنوان کنش متقابل هم در این مقاله مورد توجه واقع شده و نظریات وبر در این باره مورد بررسی قرار گرفتهاند. از دید این مولفان منبع زور، مشروعیت است.
این نگرش مولفان به قدرت، آنها را در کنار وبر قرار میدهد که معتقد بود هیچ قدرتی بدون داشتن حداقلی از مشروعیت نمیتواند به حیات خود ادامه دهد. در گام بعدی مسئله اعمال قدرت مورد بررسی قرار گرفته و ذکر شده که قدرت، هرصورتی که داشته باشد، اعمال آن تابع شرایطی است که میدان عمل را برای دارنده قدرت محدود میکند. مثلی وجود دارد که میگوید پارلمان انگلستان قدرت هر کاری را دارد بجز اینکه نمی تواند مردی را به زن تبدیل کند!
7 - مسائل معرفت شناختی عمده (عینیت، پیشبینی، نظریه و... ) بخش خاص خود را دارد. در بررسی مسئله عینیت، مولفان پیش از هر چیز به خود امکان تحقق عینیت در علوم اجتماعی اشاره کردهاند و اذعان نمودهاند که تحقق عینیت محض، امکان پذیر نیست. در عین حال آنها به مسئله ارزشمند بودن عینیت اشاره کردهاند و این مسئله را با نگاه انتقادی خود، یک مسئله نسبی دانستهاند.
واقعیت این است که علوم اجتماعی در جوامع غربی شکل گرفته و رشد کردهاند و همین مسئله باعث شده که سنت علوم اجتماعی پر از سوگیریهای پنهان و آشکار قوم مدارانه باشد. خود محقق دارای تمایلات و نظراتی است که خواه نا خواه نگاه او به مسئله، جمع آوری دادهها و تفسیر اطلاعات را تحت تاثیر قرار میدهد.
گذشته از این جمعآوری همه اطلاعات در مورد یک واقعیت غیرممکن است حال آنکه بازنمایی که از این واقعیت ارائه میشود یک تصویر واقعی و کامل تلقی میشود. روشی که پیشنهاد میشود این است که متفکران یک عینیت محض را در ذهن خود ترسیم کنند و نزدیکی و دوری یک پژوهش، بازنمایی و... به آن را معیار عینیت قرار دهند.
8 - مقالاتی درباره بنیانگذاران عمده جامعه شناسی در بخش مجزای دیگری آمده است. نمیتوان انکار کرد که برخی نامها با سنت علوم اجتماعی عجین شده اند. از جمله این متفکران که در این کتاب مقالاتی در معرفی آنها ارائه شده میتوان از اسپنسر، پارتو، دورکیم، روسو، زیمل، شومپیتر، کنت، مارکس، ماکیاول و... نام برد. البته در سراسر این کتاب از نظرات نظریهپردازان مختلف استفاده شده ولی این گروه از مدخلها اختصاصاً به خود جامعهشناسان پرداختهاند.
در مدخل مارکس به مارکسهای مختلف از دید گروههای مختلف برمیخوریم. مولفان سعی کردهاند مارکس را با همه ویژگیهای شخصی و عقیدتی او معرفی کنند. در این مقاله، از دوران جوانی رمزآلود مارکس تا جستجوی وحدت در آثار وی، مورد توجه قرار گرفته است. نکته مهم در مورد مارکس از دید مولفان، همان ویژگی دوگانه شخصیت وی است. مارکس همزمان رزمنده و نظریهپرداز بود و این مسئله تفسیر آثار او را با مشکل مواجه میکند.
دو مولف این کتاب مقالات را بین خود تقسیم کردهاند، ریمون بوردون به مقالههای مربوط به روششناسی، معرفتشناسی، مسائل قشربندی، تحرک و دگرگونی اجتماعی پرداخته و فرانسوا بوریکو مولف مقالههای مربوط به سیاست، فرهنگ و مقایسه نهادها و نظامهای اجتماعی است