جمعيتي كه صبح زود قصد رفتن به سر كار را دارند و درصد قابلتوجهي از آنها افرادي هستند كه از اطراف تهران ميآيند. از اسلامشهر، كرج، مهرشهر، حصارك و... مردمان شريف و زحمتكشي كه محل كارشان در پايتخت است و محل زندگيشان در خارج از تهران. اغلب هم كارگران و كارمندان شريفي هستند كه توانايي پرداخت هزينه اجاره مسكن در تهران را ندارند. به همين دليل ناچار در جايي اقامت كردهاند كه كيلومترها از پايتخت فاصله دارد.
اين مسافت طولاني هر روز طي ميشود و عدهاي براي اينكه بهموقع سر كارشان حاضر شوند مجبورند ساعت 5 صبح از خانه بيرون بزنند. سرپرست خانوادهاي را در نظر بگيريد كه هر روز ساعت 5 صبح از منزل بيرون ميآيد و شب حوالي ساعت 9 بازميگردد. در اين فاصله او ساعتها در حال انجام كار بوده و در مواردي بالاي 4ساعت در رفت و برگشت ميان منزل و محل كار. تصور كنيد اين پدر خانواده با چه اعصاب و رواني به خانهاش ميآيد؟ چقدر خسته و فرسوده است و چقدر حوصله دارد كه پاي درددل اعضاي خانواده بنشيند؟
سالهاست هزينه زندگي كردن در پايتخت بالا رفته، آنقدر كه عدهاي ناچار به مهاجرت از اين شهر گران شدهاند. نكته اينجاست كه خارج از تهران چقدر امكان اشتغال وجود دارد؟ قطعا هيچ فردي علاقهمند نيست روزانه 4 ساعت از وقتش را داخل اتوبوس و مترو بگذراند و بديهي است كه آن كارگري كه هر روز از انتهاي اسلامشهر به ميدان ونك ميآيد، ترجيح ميدهد محل كارش جايي نزديك به خانهاش باشد. كاش ميتوانستيم اين فاصلهها را كم كنيم تا پدر خانواده وقتي به خانه ميرسد بتواند پاسخگوي همسر و فرزندانش باشد و از حضور در كنار خانواده لذت ببرد نه اينكه از شدت خستگي ناي حرف زدن هم نداشته باشد.
- بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون
نظر شما