از همه دوستان و بستگان در آن جا پذیرایی میکردند و خاطرات خوبی از آن روزها داشتند.
تصمیم گرفتند خانه بزرگی بخرند. تمام زندگیشان صرف کارکردن شد. بعد از سالها خانهای بزرگ خریدند با سوئیت مخصوص میهمان.
فکر روزهای خوشی را میکردند که در انتظارشان بود، اما هر چه فکر کردند دیگر کسی از دوستان و آشنایان برایشان باقی نمانده بود. کار زیاد، فاصله زیادی ایجاد کرده بود. دلشان هوای همان اتاق قدیمیرا کرده بود.