با وجود بسترها و زمینههای وقوع جنگ و نیز فراهمشدن دلایل آن، جنگها با بهانه آغاز میشوند. صدام هنگامی در عراق به قدرت رسید که اوضاع ملی این کشور، شرایط حاکم بر ایران و نظام بینالملل برای دستیابی به اهدافش بسیار مساعد بود. از نظر بینالمللی، غرب و شرق درصدد تضعیف انقلاب اسلامی ایران برآمده و کشورهای عربی بهویژه دولت عراق از وحشت نفوذ انقلاب در منطقه هراسان شدند. در محیط داخلی عراق، حزب بعث در آمادگی کامل برای توسعهطلبی بهسرمیبرد و ارتش این کشور مجهز و آماده برای یک اقدام استراتژیک بود و فرصت مناسبی برای جبران ضعفهای عراق بهویژه درخصوص قرارداد 1975 فراهم آمده بود؛ مسئولان عراق خواهان دستیابی به جایگاه و موقعیت برتری در منطقه بودند تا عراق را بهعنوان یک قدرت برتر در منطقه تثبیت کنند. اوضاع ملی ایران نیز بهشدت دچار بیثباتی سیاسی بود؛ گروههای مخالف داخلی دست به شورش علیه نظام نوپای اسلامی زده بودند و ارتش ایران هم بهشدت ضعیف شده بود، ازطرفی هیچگونه حمایت بینالمللی از ایران و انقلاب اسلامی نمیشد. باعنایت به این موقعیت و بهدنبال حدود 18 ماه درگیریهای مرزی، ارتش عراق در 31 شهریورماه 1359 با 48 یگان عمده (12 لشکر و 36 تیپ مستقل) با پشتیبانی حدود 366 هواپیمای جنگنده، 400 هلیکوپتر و 5400 دستگاه تانک و نفربر، تهاجم همه جانبهخود به مرزها و عمق کشور ایران را آغاز کرد. طراحان نظامی، مناطق مرزی بین ایران و عراق که حدود 1609 کیلومترعرض دارد را بهمنظور آرایش و هدایت نیروها به سه جبهه شمال غرب، غرب و جنوب (جنوب غربی) تقسیم کرده بودند. منطقه عملیاتی اخیر از دهانه فاو تا رودخانه چنگوله امتداد داشت. به لحاظ اهمیت منطقه عملیاتی جنوب و باتوجه به ظرفیت دراین مقاله به شرح مختصر عملکرد یگانهای نزاجا در محدوده مرز خوزستان و جنوب ایلام پرداخته میشود.
شرح عملیات نیروی زمینی در روزهای ابتدایی جنگ با ارتش متجاوز عراق در جبهه جنوب (خوزستان و جنوب ایلام):پس از شدتگرفتن اختلافات ایران و عراق بهویژه درگیریهای مرزی در سالهای 1359-1358 و افزایش احتمال عملیات آفندی عراق به داخل خاک ایران در 15 شهریور ماه 59 ، نیروی زمینی یک طرح عملیاتی پدافندی به نام طرح ابوذر تهیه کرد؛ لشکر 92 زرهی نیز بر مبنای طرح فوق طرح پدافندی حر را تهیه کرد که براساس آن تیپ 2 زرهی دزفول در منطقه شمالی (محورهای فکه - شوش و شرهانی - عینخوش و محورهای بیات و چیلات)، تیپ 3 زرهی در منطقه میانی (محور چزابه - بستان- اهواز) و تیپ 1 زرهی در منطقه جنوبی (طلاییه تا شلمچه) مسئولیت پدافند در مقابل نیروهای متجاوز را یافتند. نیروهایی از سایر یگانهای نیروی زمینی نیز برحسب حساسیت مناطق جهت تقویت آنان در این سه محور به کار گرفته شدند.
عملیات در محور خرمشهر
درساعت 19روز 31 شهریور ماه، فشار یگانهای زرهی لشکر 3 عراق بهمنظور ورود به خاک مقدس جمهوری اسلامی ایران در منطقه پاسگاه شلمچه متمرکز شد، ولی مقاومت و پایداری رادمردان مستقردر پایگاه که مرکب از عناصری از لشکر 92 زرهی، ژاندارمری و نیروهای بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بودند دشمن را در خیز اولیه ناکام و تا اندازهای نیروهای مهاجم را از حوالی پاسگاه دور کرد.
این مقاومت در سراسر پاسگاههای موجود بین کوشک و شلمچه در مقابله با دشمن مجهز به انواع سلاحها، به منصه ظهور رسید. بدیهی است که این پایداری شجاعانه کاملا بر خلاف انتظار و تصور نیروهای عراقی بود، زیرا به آنها اینگونه تفهیم شده بود که جز مقاومت مرزی بسیار ضعیف، مانع دیگری در مقابل آنها وجود نخواهد داشت.
همانگونه که ذکر شد نیروهای موجود در پاسگاهها و دژهای مرزی با عناصری از تیپ 1 لشکر 92 زرهی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و تکاوران دریایی تقویت شده که سلاح آنها را تفنگ انفرادی، آر پی جی7 و تعدادی معدود تفنگ 106 م م تشکیل میداد. این مقاومت مردانه زیر بنای محکمی بود که ساختار دفاعی سرزمین ایران اسلامی در برابر یورش وحشیانه متجاوزان از همان آغاز، نهاده شد.بدینترتیب از فردای نخستین روز تجاوز، نیروی زمینی عراق تصمیم گرفت که با حداکثر قدرت رزمی موجود تک همهجانبهای را در سراسر مرز، بهویژه در منطقه خرمشهر- آبادان بهشدت پیگیری کند. لذا ضمن وارد کردن نیروهای مانوری بیشتر، به میزان بمباران هوایی و شدت آتش توپخانه در شهرهای خرمشهر و آبادان اضافه کرد؛ بهگونهای که در اثر حجم آتش توپخانه و هوایی دشمن در همان ساعات اولیه بامداد روز دوم نبرد، تنها در خرمشهر 60 نفر شهید و 110 نفر مجروح شدند.
فشار نیروهای مانوری دشمن همراه با آتش شدید توپخانه در صبح روز اول مهرماه شدت یافت، با این حال، مقاومت و پایداری نیروهای مدافع بیشتر شده بهطوری که در ساعات اولیه به نیروهای مهاجم صدمات سختی وارد شد و یگان پیشرو دشمن مجبور به عقبنشینی شد ولی نیروهای متجاوز بعثی با تکیه بر مقدورات زرهی و توان وسیع پشتیبانی آتش توپخانه، همچنین بمبارانهای پیاپی روی قوای دفاعکننده و شهرهای خرمشهر و آبادان، سرانجام در بعدازظهر آن روز، پس از اشغال شلمچه به سوی دژهای واقع در معبر وصولی شلمچه- خرمشهر که به فاصله سه کیلومتری و به موازات مرز احداث شده بود به پیشروی خود ادامه داده بودند.
با عبور نیروهای عراق از پاسگاههای شلمچه آتش توپخانه دشمن روی تاسیسات نفتی و نقاط حساس و همچنین روی دژهایی که در مسیر قرار داشتند شدت یافت. نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و توپخانههای موجود در منطقه با اجرای بمباران و آتشهای دوربرد خود گرچه توانستند تلفات نسبتا زیادی به دشمن وارد ساخته و در نتیجه سرعت عمل او را محدود سازند ولی قادر به جلوگیری از پیشروی دشمن نبودند.
در ساعت 18روز دوم جنگ، اغلب پاسگاههای مرزی در منطقه سقوط کرد اما مقاومتهای پراکنده وجود داشت. در داخل شهرهای خرمشهر و آبادان، بمباران و آتش توپخانه دشمن همچنان فاجعهآفرین بود. نیروهای عراقی پس از عبور از پاسگاههای مرزی، با نیروهای محدود مستقر در دژ که در سهکیلومتری نوار مرزی قرار داشت درگیر شدند؛ دفاع مردانه، تا حد آخرین نفر و آخرین گلوله ادامه داشت.سرانجام یگانهای زرهی متجاوز موفق شدند، دژهای موجود در مسیر را با دادن تلفات نسبتا زیاد به تصرف درآورند اما میزان استقامت و پایداری رزمندگان ما به حدی بود که پیشروی دشمن مجهز را به سوی خرمشهر تا روز سوم عملیات در همان حوالی دژ متوقف ساخت.
در بامداد روز سوم نبرد، دشمن یگانهای عملکننده خود را بهمنظور تصرف خرمشهر از دو محور وارد عمل کرد:
محور یکم از مسیر شلمچه - خرمشهر و محور دوم از مسیر شلمچه - حسینیه - جاده اهواز به طرف خرمشهر (از شمال به جنوب) بود. در محور یکم نیروهای دشمن با مقاومت سرسختانه در نهر عرایض مواجه شدند و موفق به پیشروی نشدند.
محور دوم پس از قطع محور اهواز - خرمشهر در حال پیشروی به طرف شهر در حوالی بندرخرمشهر مورد تهاجم هواپیماهای نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران قرارگرفت. در این حمله هوایی تعدادی از نیروهای دشمن کشته شده و مابقی با به جا گذاشتن 18 دستگاه از ادوات زرهی خود سراسیمه عقبنشینی کردند. در این عملیات تعدادی از نیروهای عراقی نیز به اسارت مدافعان خرمشهر درآمدند، اما محور اهواز- خرمشهر همچنان در دست دشمن باقی ماند. دشمن بهمنظور تصرف هرچه سریعتر خرمشهر و رسیدن به اهداف خیالی خود ( قادسیه صدام و تصرف سهروزه خرمشهر) یک تیپ زرهی دیگر وارد منطقه کرد. آتشهای توپخانه و نیروی هوایی عراق با شدت هرچه بیشتر ادامه داشت.
تلفات نیروهای خودی روزبهروز و ساعت به ساعت رو به فزونی میگذاشت. این در حالی بود که اعزام نیروهای تقویتی و جایگزینی تلفات در آن شرایط وجود نداشت. خرمشهر از دو طرف شمال( محور اهواز- خرمشهر) و غرب ( محور شلمچه- خرمشهر) در محاصره بود و آتش دشمن از سه جهت روی شهر و نیروهای مدافع آن بهشدت اجرا میشد.
مدافعان شهر همچنان زیر آتش سنگین دشمن مقاومت میکردند، بهگونهای که توپهای گردان 175 م م توپخانه بهدلیل اجرای زیاد آتش از کار افتاده و گردانهای 232تانک و 165 پیاده زرهی بهدلیل تلفات زیاد پرسنل و انهدام تجهیزات از حداقل آمادگی رزمی قابلقبول برخوردار نبودند، لذا تحت فشار دشمن بهتدریج به منطقه گمرک خرمشهر عقبنشینی کردند. در چنین شرایطی حماسههای باورنکردنی قهرمانان ما که شامل پرسنل نیروی زمینی، تکاوران دریایی، نیروهای جان بر کف سپاه و بسیج بودند بارها تکرار و در این راه صدمات و لطمات زیادی به دشمن مهاجم وارد آمد. در یکی از این عملیات که در ساعت 13:40 روز چهارم مهرماه صورت پذیرفت، ضمن وارد شدن تلفات زیاد به دشمن، تعدادی تانک و نفربر از دشمن به غنیمت گرفته شد.
به هر حال در مقابل مانور نیروی مهاجم، فرماندهی عملیات خرمشهر (مستقر در آبادان) با به کارگیری باقیمانده عناصر گردان 232 تانک و گردان 151، گردان 165 مکانیزه و یگانهای پیاده سبک دانشکده افسری که اخیرا به منطقه وارد شده بودند و تکاوران دریایی و رزمندگان بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توانست آرایش دفاعی خود را در مقابل دو محور تجاوز، شمال و غرب سازماندهی کند.
دشمن بهمنظور تصرف هرچه سریعتر خرمشهر، از روز چهارم، فشار همه جانبهخود را در جبهههای شمال و غرب خرمشهر افزایش داد. خرمشهر و آبادان از سه طرف غرب، شمال و جنوب زیرآتش سنگین توپخانه و بمباران هوایی عراق قرار داشت. تحت این شرایط نامطلوب که هر لحظه خطر سقوط خرمشهر از سمت شمال وجود داشت، حماسه دیگری را رزمندگان اسلام به منصه ظهور رساندند، بدین معنا که در تاریکی شب، دلاورانه با آرپی جی 7 و تفنگ 106 میلی متری به دشمن هجوم برده، صدمات زیادی به تانکهای او وارد آوردند. این عملیات متهورانه و غیرقابل پیشبینی علیه دشمن سبب شد که نیروهای عراقی برای مدتی به غرب جاده اهواز- خرمشهر عقبنشینی کنند. در این عقبنشینی اجباری تعدادی از جنگافزارها و خودروهای به جا مانده دشمن به غنیمت گرفته شد. بررسیهای اطلاعاتی بعد از این عملیات نشان میدهد که یورش رزمندگان ما به یگانهای زرهی، آسیب فراوان وارد کرده و باعث تضعیف شدید روحیه خدمه جنگافزارهای عمده از قبیل تانک دشمن شده بهطوری که بهمنظور کم کردن این ضایعات، فرماندهان عراقی پیشنهاد کرده بودند که نیروهای در خط مقدم، بیشتر با عناصر پیاده تقویت شوند. در همین راستا بود که یک تیپ گارد مرزی وارد معرکه غرب خرمشهر و شمال آن شد.
در منطقه خرمشهر دشمن یورش خود را مجددا از شمال و غرب این شهر آغاز و از جنوب نیز آتشهای پشتیبانی را تشدید کرد. مواضع نیروهای ایران در پلیس راه و پادگان دژ زیر ضربات سنگین توپخانه دشمن قرارگرفت. تیپ 1 لشکر 92 زرهی که در جنوب غربی اهواز با یگانهای لشکر 5 مکانیزه درگیر شده بود بهطور کلی متلاشی شد و از دو گردان تانک آن تعداد معدودی بیشتر باقی نماند تا به کمک مدافعان خرمشهر برود. حرکت تانکهای دشمن به سوی شهر ادامه داشت، آتش توپخانه تمام نقاط حساس و حیاتی شهرهای خرمشهر و آبادان را ویران کرد ولی همچنان مقاومت رزمندگان اسلام در جبهههای شمال و غرب در مقابل دشمن کارساز بود.
فشار دشمن از هر طرف سرانجام امکان نفوذ او را به حاشیه شمالی و غربی شهر در دهم مهر ماه فراهم آورد. مدافعان شهر به داخل شهر عقبنشینی کرده ولی همچنان با دشمن متجاوز در حال رزم بودند. در نبردی خونین که در ترمینال خرمشهر اتفاق افتاد، مدافعان توانستند دشمن را عقب رانده و تعداد دو نفر را به اسارت بگیرند. با ورود عراقیها به داخل شهر نبرد تن به تن در کوچه پسکوچههای خرمشهر آغاز شد.
در این زمان ستادمشترک ارتش یک فرماندهی مشترک درخرمشهر تشکیل داد و از این تاریخ تمامی نیروهای مستقر در منطقه در کنترل عملیاتی این فرماندهی مشترک قرار گرفتند. (12 مهرماه 59)درگیری شدید نیروهای مهاجم با رزمندگان مدافع خرمشهر که عمدتا عناصری از ژاندارمری، تکاوران دریایی، دانشجویان دانشکده افسری، لشکر 92، نیروهای مردمی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بودند ادامه داشت. یورشهای شبانه رزمندگان به دشمن متجاوز در کوچه پسکوچههای شهر، قرائنی از برنامه دشمن را نشان می داد که میتوانست نشانه تغییر تاکتیک او باشد. بدینترتیب که در روز چهاردهم مهرماه ضمن حضور نیروهای متجاوز در داخل شهر و درگیری آنان با رزمندگان اسلام، با ایجاد سنگرهایی در شمال محور شلمچه- خرمشهر (دوربند خرمشهر) چنان بهنظر میرسید که دشمن قصد دارد خرمشهر را از شمال و غرب در محاصره گرفته و سقوط آن را با روش دیگری ممکن سازد.
از روز شانزدهم مهرماه مجددا نیروهای متجاوز عراق تلاش خود را برای تصرف خرمشهر آغاز کردند. گزارش و اطلاعات حاصله حاکی از حضور یگانهای پل ارتش عراق در منطقه بود که خود بیانگر حرکت جدیدی از سوی ارتش متجاوز را تقریبا مشخص میکرد. عبور از رودخانه، کدام رودخانه؟ از طرفی گردان 151 دژ ظرف چند روز دفاع، تعداد 120 شهید داده، تعدادی نیز مجروح و عدهای مفقودالاثر شده بودند. گردان 232 تانک نیز تقریبا متلاشی شده بود و تیپ 1 همانگونه که قبلا ذکر شد در مقابله با لشکر 5 مکانیزه توان خود را از دست داده بود. با وجود کمبودهای یاد شده که گریبانگیر نیروهای مدافع خرمشهر در مقابل قدرت روزافزون دشمن بود، مدافعان دلاور خرمشهر با کمک قهرمان هوانیروز در ساعت 11روز 18 مهرماه 59 توانستند با تهاجمی برقآسا، تعدادی از تجهیزات رزمی و مهندسی دشمن را منهدم کنند و 9 نفر از آنها را به اسارت درآورند.
هوانیروز در بعد از ظهر همان روز تک غافلگیرانهای را مجددا آغاز کرد و موفق شد تعداد 10نفر دیگر از مزدوران را دستگیر کند. ضربات ایذایی هوانیروز و هجومهای شبانه رزمندگان و تلفاتی که به نیروهای مهاجم وارد میشد، هوای تصرف سه روزه خرمشهر را از سر فرماندهان عراقی بیرون کرد. آنان تصمیم به قطع تمام خطوط مواصلاتی به خرمشهر و آبادان گرفتند تا ضمن جلوگیری از تلفات و ضایعات زیاد، با یک تیر دو نشان زده باشند؛ یعنی با تصرف آبادان هم زمینه سقوط خرمشهر را فراهم کنند و هم بر اروندرود مسلط شوند.
فشار دشمن روزبهروز و ساعت به ساعت افزایش مییافت. تنها در روز 25 مهر نیروی دریایی، تعداد 195 را شهید اعلام کرد. عناصر معدودی از تکاوران، نیروهای مردمی و تعدادی از دانشجویان دانشکده افسری با جنگافزار سبک آر پی جی7 با تانکهای دشمن مقابله میکردند. دشمن سراسر خرمشهر و آبادان و مواضع نیروهای مدافع را زیر آتش سنگین قرار داده بود، گرچه بسیاری از تحلیلگران 26مهر را روز سقوط خرمشهر پیشبینی کرده بودند ولی رزمندگان دلاور این سرزمین مقدس همچنان در مقابل متجاوز، سلحشورانه به دفاع پرداخته و سرسختانه مقاومت میکردند و یورشهای شبانه رزمندگان، آرامش را از دشمن سلب کرده بود. حقیقتا قلم از توصیف مدت34 روز مقاومت این رزمندگان از جان گذشته میان خون و آتش عاجز است.