با اعلام پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران، در تاریخ 27 تیرماه سال 1367، رژیم بعثی عراق با تصور اینکه ایران به دلیل ضعف نظامی در جبهههای جنگ و همچنین شرایط نابسامان اقتصادی، تن به آتشبس داده است، فرصت را مغتنم شمرده و حمله گسترده دیگری را با کمک یگانهای ارتش بعثی عراق و به کارگیری منافقین بهمنظور گرفتن امتیازات گسترده و درصورت موفقیت عملیات منافقین، فتح تهران و سرنگونی جمهوری اسلامی، آغاز کرد.
پس از ناکامی ارتش عراق در تصرف بخشهایی از سرزمینهای جنوب اهواز، رژیم بعثی عراق به عملیات نظامی منافقین، امید زیادی داشت. در طول سالیان جنگ، عملاً سازمان منافقین بهعنوان یک ارتش مجهز شده از سوی صدام حسین، کمک شایانی را در ابعاد جاسوسی و عملیاتی برای رژیم بعثی عراق انجام میداد. ارتش منافقین مجهز به تانکهای سبک و نفربرهای پرسرعت چرخ دار و خودروهای تویوتا بود.
نیروهای رزمی منافقین بهعنوان افرادی کارآزموده، توانسته بودند بخشی از ضعفهای ارتش عراق را در مقابله با ایران جبران کنند. نیروهای این سازمان قبلاً به شهر مهران حمله کرده بودند و شعار امروز مهران فردا تهران را سر میدادند. البته آنها با عملیات رزمندگان اسلام از مهران عقب رانده شدند ولی به هر حال ارتش بعثی عراق آنها را تکیه گاه خوبی برای خود به حساب میآورد.
در روزهای پایانی جنگ نیز سازمان منافقین با تمام قوا به کمک صدام و رژیم بعثی عراق شتافت. تصور و تحلیل سران این سازمان این بود که سوار بر تانکها و نفربرهای خود، میتوانند بدون مواجه شدن با مقاومتی در خور توجه از سوی قوای مسلح ایران، به سرعت خود را به تهران مرکز کشور برسانند. آنها فکر میکردند که مردم ایران نه تنها در برابر ارتش منافقین وارد عمل نخواهند شد بلکه از نظامیان آنها استقبال نیز خواهند کرد. سران منافقین به نیروهای خود وعده داده بودند تا با رسیدن به تهران جشن پیروزی را در میدان آزادی برگزار کنند.
سازمان منافقین نام عملیات خود را فروغ جاویدان گذاشته بود. تهاجم نظامی آنها به استان کرمانشاه، همراه با عدمانتظار و در نتیجه غافلگیری مسئولان ایرانی بود. گرچه احتمال حمله آنها از سوی برخی از فرماندهان سپاه داده میشد ولی هیچ کس نمیدانست که نیروهای منافق از کدام نقطه مرزی به خاک ایران، حمله خواهند کرد. نیروهای منافقین قصد داشتند تا با بهرهگیری از 25 تیپ سبک مکانیزه که حدود 5 هزار نفر را در آنها سازماندهی کرده بودند، در یک برنامه زمانبندی شده 33 ساعته خود را در 5مرحله عملیاتی به تهران رسانده و نظام جمهوری اسلامی ایران را سرنگون و خود جایگزین آن شوند.
ابتدای عملیات منافقین، ارتش عراق ارتفاعات و شهرهای مرزی را تصرف و نیروهای منافقین را عازم شهر کرمانشاه کرد. هواپیماهای عراقی با بمباران برخی از پایگاههای هوایی ایران در مسیر تهاجم منافقین و نیز استفاده از آتش توپخانه، عملیات منافقین را پشتیبانی میکردند. شرایط بهگونهای بود که باور حمله نظامی سازمان منافقین به جبهههای جنگی و شهرهای ایران دشوار بود و به همین دلیل برخی از مسئولان کشور، خبر حمله منافقین را یک جنگ روانی و تبلیغاتی ارزیابی میکردند.
ارتش عراق در ساعت 14:30 روز 3 مرداد سال 1367 آتش سنگین توپخانه خود را در محور سرپل ذهاب آغاز و سپس یک ساعت پس از اجرای آتش تهیه، ارتش منافقین حمله خود را به خاک ایران آغاز و در ساعت 18:30 همان روز نخستین تانکها و نفربرهای منافقین به شهر کرند وارد و حدود 2 ساعت بعد شهر اسلام آباد غرب را به تصرف خود درآوردند. در مسیر حرکت منافقین در پادگان ابوذر مقاومتهایی صورت گرفت و عدهای از فرماندهان و سربازان این پادگان به دست منافقین به شهادت رسیدند. تعدادی از مردم شهرهای کرند و اسلامآباد غرب، با دیدن حمله نظامی دشمن، خانههای خود را ترک و به سمت کرمانشاه حرکت کردند. شهر کرمانشاه نیز به حالت نیمه تعطیل درآمد و برخی از مردم این شهر نیز تخلیه خانههای خود را آغاز کردند.
منافقین توانستند پس از یک شب بدون معطل شدن در مسیر راه، تا 30 کیلومتری شهر کرمانشاه به طول حدود 200 کیلومتر در عمق کشور پیشروی نمایند. در این نقطه نیروهای تیپ انصارالحسین همدان و نیروهایی از لشکر بدر با منافقین در تنگه پاتاق مواجه و باعث جلوگیری از پیشروی آنها میشوند. البته قبل از رسیدن این نیروها که بهصورت اتفاقی صورت گرفت، انبوهی از خودروهای مردم که در حال فرار از مناطق مرزی بودند راه را بر حرکت زره پوشهای منافقین کند کرده بودند. در واقع این مردم بودند که عدمامکان پیشروی را در مسیر جاده کرمانشاه برای نیروهای منافقین، بهوجود آوردند.
انجام عملیات مرصاد
با روشن شدن جدی بودن عملیات منافقین و دریافت گزارشهایی مبنی بر اینکه آنها در حال پیشروی به عمق کشور هستند، فرمانده کل سپاه و ستاد عملیاتی وی از جبهه جنوب عازم منطقه غرب کشور و حوزه عملیاتی منافقین در کرمانشاه شدند. فرماندهان لشکرها و تیپهای سپاه در منطقه غرب کشور، در جریان عملیات منافقین قرار گرفته و خود را برای مقابله با آنها، آماده کردند.
در تنگه پاتاق درگیریهای شدیدی آغاز و با همت فرمانده کل سپاه واحدهایی از لشکرهای 10 سیدالشهدا و 27 محمد رسولالله و تیپ قائم(ع) نیز به منطقه رسیده و با منافقین درگیر میشوند. 4 گردان از تیپ قائم(ع) در اطراف تنگه چهارزبر و نیروهای لشکرهای 10 و 27 در مسیر جاده کرمانشاه با ستون نظامی منافقین، به زد و خورد میپردازند. این در حالی است که آیتالله هاشمی رفسنجانی که در آن زمان فرماندهی جنگ را از سوی حضرت امام خمینی(ره) برعهده داشتند به قرارگاه مقدم فرماندهی سپاه در شهر کرمانشاه رسیده و در جریان عملیات منافقین قرار گرفتند.
ایشان در تلاش بودند تا هماهنگیهای لازم را برای مقابله با منافقین و ارتش بعثی عراق انجام دهند. شرایط بهگونهای وخیم شده بود که برخی از فرماندهان به آقای هاشمی رفسنجانی توصیه میکردند که شهر کرمانشاه را ترک کنند زیرا احتمال تصرف این شهر از سوی ارتش منافقین جدی بود. به هر حال در روز 5 مرداد ماه سال 1367 عملیاتی به نام مرصاد از سوی فرماندهان سپاه و ارتش برای دفع تهاجم منافقین طرح ریزی گردید. براساس این طرح عملیاتی، رزمندگان اسلام، شامل تعدادی از یگانهای رزمی سپاه، تعدادی از بالگردهای کبرای هوانیروز به کمک سایر رزمندگان مستقرشده در تنگه پاتاق، مقابله با منافقین را آغاز کردند.
شهید صیاد شیرازی نیز که در نیمه شب 4 مرداد خود را با یک فروند هواپیمای فالکن به کرمانشاه رسانده بود با اینکه مسئولیتی در نیروی زمینی ارتش نداشت داوطلبانه، کوشید تا یک تیم آتش کبرا را هدایت کند. عملیات مرصاد در صبح روز 5 مرداد با رمز یا علی(ع) آغاز شد تا عملیات فروغ جاویدان را بیفروغ و ناکام سازد.
با حمله پر قدرت رزمندگان اسلام، تنگه چهارزبر تبدیل به جهنمی برای یاران وفادار صدام حسین شد. واحدهای سپاه از مسیر جاده به قوای منافقین حمله کرده و عقبه آنها را بستند. بالگردهای جنگی هوانیروز هم از هوا بر ستون نظامی منافقین آتش میگشودند. در چنین وضعیتی منافقین چاره را در فرار دیدند. تعدادی از آنها کشته شدند. تعدادی با خوردن قرصهای سیانور به زندگی خود پایان دادند و برخی به روستاهای اطراف فرار کردند که با کمک رزمندگان اسلام و مردم تعداد اندکی از آنان دستگیر شدند.
در بین دستگیر شدگان برخی از سران منافقین مانند سعید شاهسوندی نیز حضور داشتند. لازم به ذکر است که با برخورد خوب جمهوری اسلامی با منافقین دستگیر شده برخی از آنها مانند سعید شاهسوندی دست به افشاگری علیه سازمان منافقین زده و سپس آزاد شدند.
عملیات که تمام شد در جاده کرمانشاه به اسلام آباد غرب اجساد تعداد زیادی از منافقین به همراه تجهیزات جنگی آنها و تانکها و نفربرهای سوخته باقی مانده بود.
به این صورت عملیات منافقین باناکامی و شکست، به پایان میرسد و عملیات رزمندگان اسلام با نام مرصاد، به پیروزی منجر میشود. در این عملیات، حدود 2000 نفر از منافقین کشته و تعدادی نیز مجروح میشوند و قوای اسلام دوباره خود را به مرز با عراق میرسانند. عملیات مرصاد، آخرین عملیات دفاعی ایران در جریان جنگ تحمیلی 8ساله است. این عملیات با همدلی و همکاری گسترده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز مردم منطقه غرب کشور به نتیجه رسید. البته در این راه شهدای زیادی نیز تقدیم راه خدا شد. از جمله فقط از تیپ قائم مربوط به استان سمنان، 67 نفر شهید شدند.
صدام، رئیس رژیم بعثی عراق تصور میکرد با حمله مجدد به خاک ایران و با بهکارگیری نیروهای منافقین، ایران در وضعیتی قرار خواهد گرفت که برای رهایی از آن و سد تهاجم نظامی جدید دشمن، حاضر است به رژیم بعثی چک سفید بدهد و پای هر قراردادی را امضا کند. ولی این چنین نشد، یکبار دیگر مردم ایران بسیج شده و مشتاقانه به جبهههای جنگ روی آوردند و توانستند بار دیگر قوای نظامی دشمن را از خاک خود بیرون کنند. بنابراین میتوان گفت که جنگ تحمیلی، روزی خاتمه پیدا کرد که ارتش بعثی عراق، نتوانست مجدداً در محورهای اهواز و کرمانشاه به پیشروی خود ادامه دهد.
زمانی که ارتش بعثی صدام پس از تصرف مجدد جاده اهواز- خرمشهر در اول مرداد ماه سال 1367 ازسوی رزمندگان اسلام به عقب رانده شد و حمله ارتش منافقین برای تصرف تهران در تنگه پاتاق در نزدیکی کرمانشاه در روز 5 مرداد ماه سال 1367 در عملیات مرصاد، به شکست انجامید، آنگاه صدام مجبور به پذیرش عملی قطعنامه 598 شد و جنگ به سوی خاتمه یافتن جلو رفت بنابراین صدور و پذیرش قطعنامه 598، پایان جنگ نبود، بلکه پیروزی مجدد قوای اسلام بر ارتش بعثی، توانست به جنگ خانمان سوز صدام علیه انقلاب اسلامی خاتمه دهد.
*رئیس سابق ستاد مشترک سپاه
وقائم مقام سابق وزیر دفاع